گروه : یادداشت
دیشب و در هیاهوی بعد از انتخابات، عصر ایران با انتشار خبری اعلام کرد که استاد محمدرضا شجریان درگذشتهاست. به سبک و سیاق همیشگی، گروهی در فضای مجازی شروع به پست کردن علایقشان به حضرت ایشان کردند و بخش کثیری از همکاران رسانهای هم اقدام به انتشار خبر فوت استاد شجریان. این در حالی بود که با فاصله چند دقیقه از انتشار خبر نخست توسط عصر ایران، خبرگزاری مهر این خبر را تکذیب کرد اما انگار ذوق انتشار خبر فوت استاد از انتشار خبر تکذیب فوت ایشان دلچسبتر بود! چون تا زمانی که همایون شجریان شخصا در صفحه خود این خبر را تکذیب نکرد کسی اقدام به تکذیب آن نکرد. این اتفاق از چند بعد قابل بررسی است.
دیشب و در هیاهوی بعد از انتخابات، عصر ایران با انتشار خبری اعلام کرد که استاد محمدرضا شجریان درگذشتهاست. به سبک و سیاق همیشگی، گروهی در فضای مجازی شروع به پست کردن علایقشان به حضرت ایشان کردند و بخش کثیری از همکاران رسانهای هم اقدام به انتشار خبر فوت استاد شجریان. این در حالی بود که با فاصله چند دقیقه از انتشار خبر نخست توسط عصر ایران، خبرگزاری مهر این خبر را تکذیب کرد اما انگار ذوق انتشار خبر فوت استاد از انتشار خبر تکذیب فوت ایشان دلچسبتر بود! چون تا زمانی که همایون شجریان شخصا در صفحه خود این خبر را تکذیب نکرد کسی اقدام به تکذیب آن نکرد. این اتفاق از چند بعد قابل بررسی است.
علاقه مردم و رسانهها به انتشار شایعه
مردم ما به انتشار شایعه علاقه دارند. این شایعه پراکنی یکی از آفات اساسی اجتماع ایران است. شاید بی راه نباشد که بگوییم بخش اعظمی از مشکلات اجتماعی و سیاسی ما حاصل همین شایعهپراکنی است. مثلا نه تنها وزارت بهداشت که تقریبا تمام نهادهای بهداشتی جهان اعلام میکنند استفاده از ماسک در برابر کرونا برای افراد سالم نیاز نیست. اما از طرفی شایعه میشود که ماسک احتکار شده. شایعه از خبر ارجح است و مردم برای تهیه ماسک صف میکشند! نکته مهم در جریان شایعهپردازی حضور تاثیرگذار رسانههاست. رسانهها که دل به لایک و کامنت و سین بستهاند از انتشار هر شایعهای خوشحال میشوند تا توجهها را جلب کنند. شایعه تیشه به ریشه حقیقت میزند و اعتماد عمومی را پایین میاورد. از سویی برای تشخص یک رسانه عیب است که همسو با خالهزنکهای مجازی به شایعات دامن بزند.
علاقه مردم و رسانه ها به سوگواری
به نظر میرسد مردم ما میل عجیبی به سوگواری دارند. مدام در جهت یافتن نکتهای هستند تا به واسطه آن اشکی از چشم جاری کنند و حزن را در دل جا بدهند و به خود بقبولانند که ما بدبختترین مردمان روی زمینیم! اما شاید یکی از راههای رهایی از مشکلاتی که گریبان کشور ما را گرفته اعتماد به نفس باشد. شبکههای مجازی تلاش بینظیری برای القای غم و ناامیدی به مردم ایران دارند و البته باید اذعان کرد که تا حدود زیادی هم موفق شدهاند. مردم شایعهها را مدام میشنوند و سعی میکنند تا بدترین خبر را بیشتر به هم برسانند. این در حالی است که در سنت ایرانی، حتی رساندن خبر بد هم آدابی دارد. معمولا سعی میشود در رساندن اخبار بد سکوت بیشتر از سخن جا داشته باشد. تا جایی که سعدی شیرازی استاد بیبدیل اخلاق گفته است: «خبری که دانی دلی بیازارد تو خاموش تا دیگری بیارد»
تلاش اصحاب رسانه برای نخستین بودن نه درست بودن
یکی از آفات رسانهها تلاش برای «نخستین بودن» است و در این کارزار آنچه قربانی میشود صحت خبر است. کاش رسانه ها به این باور برسند که رسالتشان انتشار صحیحترین اخبار در مدت زمان کم است نه انتشار سریع هر خبری. به نظر میرسد که اهمیت دیدهشدن برای اصحاب رسانه از اهمیت صحت خبر بیشتر است. در حالی که رساندن خبر صحیح ارزشمندتر از سریع رساندن خبری است که در صحت آن جای شک است.
لیلا حسین نیا
https://hamnava.ir/News/Code/43502
0 دیدگاه تایید شده