
به گزارش همنوا، هجدهم آوریل، در تقویم جهانی با عنوان روز جهانی بناها و محوطههای تاریخی نامگذاری شده است؛ فرصتی مغتنم و ارزشمند برای گرامیداشت بناهای تاریخی و بررسی کاستیها و دشواریهای پاسداری از این میراث کهن. میراثی که در جایجای تبریز، هر رهگذری را با معماری باشکوه گذشته این شهر، همراه میسازد.
بافت تاریخی مِهادمِهین در محدوده مرکزی شهر تبریز، از جمله این میراث است که در سه دهه اخیر، در اثر دخالتها و اقدامات نادرست، لطمه دیده است.
پویش ملی نجات بافتهای تاریخی ایران، اوایل سال 1401 با همت «محمدمهدی کلانتری» از فعالان شناختهشده گروههای مردمنهاد در اینستاگرام آغاز شد. کلانتری به عنوان دبیر این پویش، توانست در مدت کوتاهی، موضوع بافت تاریخی کشور را با پشتوانه مردمی و حضور میدانی در محل بافت، پیش ببرد. پویش، پس از بافتهای تاریخی اصفهان، قزوین و شیراز، به تبریز رسید.
متن پویش که خطاب به ضرغامی وزیر میراث فرهنگی، قاسمی وزیر وقت راه و شهرسازی و عابدینخرم استاندار آذربایجانشرقی است، به این شرح است:
همانگونه که مستحضرید، شهر تبریز با استناد به نقشه دارالسلطنه قراچهداغی (ترسیم: ۱۲۹۷ ق./ ۱۸۸۰ م.) و عکس هوایی سال ۱۳۳۵ شمسی یکی از گستردهترین بافتهای تاریخی ایران با مساحتی در حدود ۲هزار هکتار را دارا بودهاست. با این وجود، به واسطه سیاستهای توسعهای کلانمقیاس در نیم قرن اخیر، شاهد روندی پرشتاب در تخریب و از دست رفتن منابع میراث شهری تبریز بودهایم، به نحوی که طی سه دهه گذشته، بخش اعظمی از بافت تاریخی شهر تبریز و عناصر ارزشمند آن در پیرامون مجموعه بازار تاریخی سرپوشیده تبریز (ثبت در فهرست میراث جهانی یونسکو در مرداد ۱۳۸۹)، مسجد کبود، میدان صاحب الامر (مجموعه حسن پادشاه) و محور کهنهخیابان با مساحتی بالغ بر ۲۵هکتار در قالب طرحهای نوسازی و بهسازی محور تاریخی- فرهنگی تبریز، تخریب و با تبدیل به مجموعههای تجاری-اداری راکد، از زندگی شهری حذف گشتهاند. در حالی که با تخریب تعدادی از ابنیه ثبت ملی، تعریض گذرهای تاریخی و ساخت مجموعههای تجاری در زیرگذرها، تعرض به حریم محوطههای تاریخی و باستانی مانند مقبرهالشعرا، ارگ علیشاه، میارمیار و گجیل (پروژه آیسان) و تشدید تخریب ابنیه واجد ارزش واقع در عرصه پیرامونی بازار تاریخی، همراه با تعلل در روند ثبت ابنیه واجد ارزش و تعیین حریم آن ها، با نابسامانی های قابل توجهی در سیاستگذاری و مدیریت بافت تاریخی تبریز مواجه میباشیم.
لذا خواهشمند است طبق قوانین متعدد مرتبط با صیانت از معماری ایرانی و اسلامی و رعایت حریم آثار، خصوصاً بر اساس قانون حمایت از مرمت و احیای بافتهای تاریخی، مصوب تیرماه ۱۳۹۸ مجلس شورای اسلامی، به منظور جلوگیری از دستاندازی های بیشتر و تخریبهای سازمانیافته، تهیه و تصویب ضوابط ویژه بافت تاریخی تبریز در دستور کار فوری آن وزارتخانه قرار گیرد.
به فاصله چند روز از انتشار متن پویش، تعداد امضاهای مشارکتکننده به بیش از هزار امضا رسید. امروز این فراخوان با 4709 امضا کماکان در میان شهرهای پرمخاطب در خصوص بافت تاریخی است.
پویش نجات بافت تاریخی تبریز، با همراهی با شماری از صاحبنظران و چهرههای دغدغهمند، در قالب «پنج روایت، از پنج گذر تبریز» پیش رفت و به فاصله کوتاهی، به تبریز رسید. آنچه میخوانید، روایت این پویش از وضعیت بافت تاریخی «میارمیار و گذر پاساژ» است.
مهادمهین، نمونه بارز تخریب بزرگمقیاس بافت تاریخی
میارمیار یا مهادمهین، از محلات قدیمی تبریز است و یکی از دربهای تاریخی تبریز نیز در همین محله است. این محله، روزگاری بسیار بانشاط و جاذب بود و با چهار کنسولگری انگلستان، روسیه، ترکیه و فرانسه شناخته میشد. اما امروز در وضعیتی کاملاً متفاوت به سر میبرد. تخریبهای گسترده و مداوم، باعث شده اثری از آن بافت تاریخی دیده نشود، با این حال، گوشههایی از جدارههای تاریخی، از پشت سردر مغازهها -که اغلب نیز آهن فروشی و لوازم صنعتی است- دیده میشود. گستردهترین تخریبها مربوط به محوطه انتهایی کوچه است که در سالهای اخیر بلاتکلیف ماندهاست. این محوطه، از تخریب یکپارچه و بزرگمقیاس در داخل بافت تاریخی حکایت دارد. به بیان دیگر، تمام پلاکهای تاریخی، تجمیع شده و به احتمال زیاد، پیش از تثبیت یک کاربری، به صورت یکجا تخریب شدهاست.
با ترفندهای تخریب کلانمقیاس در کلانشهرها آشنا شویم
تخریب بافت تاریخی، تقریباً در همه کلانشهرها، از یک ترفند مشخص پیروی میکند. به این ترتیب که ابتدا چند پلاک قدیمی (که در واژگان شهرداریها به آنها «بافت فرسوده» میگویند) پیاپی و بیوقفه تخریب، و برای مدتی به حال خود رها میشود. (بخوانید مسیرگشایی میشود!) چند صباحی از تخریب که گذشت، اهالی از خاطرات دور گذشته، خالی از ذهن میشوند. فضای مملو از نخاله، دیگر برای اهالی و رهگذران دلآزار است. شهرداری در صدد حل این معضل بر میآید و پس از تماسهای مکرر شهروندان، محوطه را تسطیح و برای حل معضل ترافیک منطقه، زمین را موقتاً به پارکینگ عمومی روباز تبدیل میکند! این کار، هم درآمد دارد، هم به مطالبه مردم پاسخ داده میشود، و هم زمین مهیای اجرای پروژه جدید میشود. مدتی بعد آرامآرام کار ساختوساز مگامال جدید آغاز میشود! شیوه تخریب بافت تاریخی در بیشتر کلانشهرهای کشور، مطابق همین روال خزنده و نامحسوس است!
سنگفرش و جدارهسازی، نازلترین روش برخورد با بافت تاریخی است
باری، دل را به محدوده خاطرهانگیز چهارراه شریعتی تبریز میسپاریم. گذر پاساژ درست در نبش چهارراه، خودنمایی میکند. این گذر، یکی از قدیمیترین پیادهراههای ایران است که به سبک فرانسوی ساخته شده و روزگاری، علاوه بر مراکز بانشاط، چندین کنسولگری را در خود جای داده بود و یک گذر دیپلماتیک برای تبریز به شمار میرفت. «کلیسای عذرای توانا» متعلق به مسیحیان کاتولیک تبریز که در فهرست آثار ملی ایران نیز به ثبت رسیده ، در همین مسیر است. کافههای قدیمی، گراند هتل و سینما سولی که به روایتی اولین سینمای ایران است، بخش دیگری از خاطرات بر باد رفته گذر پاساژ است. تقریباً تمام این آثار به طرز عجیبی زیر و زبر شدهاست. تکدانههای ارزشمند تاریخی، از بین رفتهاند و کاری برای حفظ آنها صورت نگرفتهاست. یک ساختمان باریک هشت طبقه، درست در داخل بافت تاریخی، با زشتترین و ناسازگارترین حالت، بیرون زده و منظر تاریخی برج کلیسا را مخدوش کردهاست. جدارهها به کلی فروریخته و به حال خود رها شدهاست. در عوض تمام این تخریبها، شهرداری تبریز گذر پاساژ را سنگفرش کردهاست! سنگفرش، یعنی نازلترین روش برخورد با بافت تاریخی! متاسفانه مدیران ما چیزی که از مرمت و احیای بافت تاریخی میدانند، همین سنگفرش گذر و جدارهسازی است. نام این کار نوسازی است، نه مرمت و احیا! طرحهای سنگفرش و جدارهسازی، مصالحی هستند با شکل تاریخی که برای آرایش تخریبها رواج یافتهاند و طبیعتاً اصالت تاریخی ندارند.
بازسازی تجارتخانه نصیرزاده مربوط به اواخر قاجار، تنها اقدام مثبت در این مسیر است که البته یک ایده شخصی بوده و هیچ مجموعه اداری، دخالتی در آن نداشتهاست.
کسی از روند مگاپروژه آیسان خبر دارد؟
با گذر از این مسیر، جرثقیلهای مگاپروژه «آیسان» در حریم ثبت جهانی بازار تبریز خود را نشان میدهد. بیش از دو دهه است که هیچکس اطلاعی از روند مدیریت و اجرای این سازه بدقواره ندارد. بدیهی است که چنین سازهای، بدون حمایت دولتی، نمیتواند چنین در داخل بافت تاریخی جولان دهد.
بافت تاریخی به شرط مرمت و احیای اصولی، میتواند آثار پُر رونقی نیز باشد. تجربههای مدیریت شهری نشان میدهد پروژههای تجاری که در دل بافت تاریخی ایجاد میشوند، هرگز مورد استقبال قرار نمیگیرند و به پاساژهای خالی و راکد تبدیل میشوند.
هتل جهاننما نیز در همین محله میارمیار تبریز، سال 1312 در شهر تبریز افتتاح شده است و سال 1384 به ثبت ملی رسیدهاست. این هتل در کنار کنسولگریهای فرانسه، ترکیه، روسیه و آلمان، احداث شدهبود و در دهه 30 و 40 ، بیشتر میزبان مسافران خارجی تبریز بود. حالا از آن شکوه بینالمللی، بنایی متروک و نمگرفته بر جای مانده، با نمایی پوسیده که در محاصره تخریبهای بزرگ و پروژههای تجاری واقع شدهاست.
درست در کنار این بنای ثبتملیشده، ساختمانی قرار دارد، با چهار برابر ارتفاع جهاننما! از آن سو، بخش دیگری از مگاپروژه آیسان در پشت این بنای تاریخی، قد کشیده است. به رغم تمام این بیمهریها، بخشهایی از نمای هتل، هنوز چشمنواز و کمنظیر است. این بنا، به تنهایی، بخشی از تاریخ معماری تبریز است. بنا به شرط هزینهگذاری مناسب و البته دلسوزی متولیان امر، میتواند در شکل آبرومندهای احیا شود.
https://hamnava.ir/News/Code/3890974
0 دیدگاه تایید شده