برگزاری جشنواره فیلم فجر در تبریز فرصتی است برای تماشای داغ فیلم های جدید و پرسر و صدا. دیشب به تماشای فیلم«ماجرای نیمروز 2، رد خون» نشستم.

در باب بازیگری که قیصر جدید سینمای ایران است

اصولا انسانهای ساکت و اخم آلود پر جذبه تر و با ابهت ترند، حالا این مورد را اضافه کنید به آپشن زبان و آشنایی سلول به سلولت با کلماتی که تنها تویی میتوانی لذت ببری که همزبان شخصیت باشی. تاریخ سینمای ایران از این دست شخصیتها کم ندارد، ولی آنها که در ذهن ماندگارترند، انگشت شمارند. زمان میگذرد و تکرار میشود.. چگونه ممکن است ابهت قیصر از یاد رود، اصلا وقتی در بلادی زندگی کنی که صدا به صدا نرسد قیصرها زاده میشوند. پاشنه کفش بالا میکشند و به خون خواهی بر میخیزند، هرچند همین عدالت خواهی خود موجب ناهنجاری شود و قیصر ،مجرم. سالها میگذرد از قیصری که در مقابل صبوری قانون، خود به پا میخیزد.جایگاهها عوض میشود. نقش اصل و فرع تغییر میکند .آرمانهای بزرگ ناگهان با دغدغه های شخصی در هم می آمیزد و آنی میشود که نباید. "حجازی فر "بازیگری که مدام شخصیت قیصر کیمیایی را برایم تداعی میکند . حتی قبل تر در فیلم لاتاری .حضور و بازی پر قدرتش ، با همان ابهت و با همان دل پر . و ما نیز به ناگاه با او هم مسیر میشویم. آرمانش ، دغدغه ما میشود و از یاد میبریم که بیش از همه، ما در پیرامون مسئله و هویت بزرگتری گرد هم جمع شدیم به نام هویت ملی. در«رد خون» "صادق" را عمیقا میستاییم و از قدرت بازیگر "جواد عزتی" در حیرتیم.

 و فیلم

از یاد نبریم که جایی که سخن از شرافت و ناموس در میان باشد مهم نیست که برادر هستی، یا همسر یا هر فرد دیگر. که هیچ مردی شرافت را فدای عشق نمیکند حال انکه زنان همواره برعکس آنرا انجام داده اند چرا که "عشق" اولویت آنهاست. هر چند در فیلم" رد خون "به عینه شاهدیم که فرقه ضاله چگونه ایدئولوژی بدعت گونه خود را قالب زنان و مردان زیادی کرده که چشم بر احساسات و کودک خود ببندد . برای زنان این درد مضاعفی است اما برای مردان در چنان شرایطی، نه. حالا دیگر دلمان از خیانتی میسوزد که چه سان از کسی سر میزند که پیشینه تاریخی خانوادگی حتی، در مبارزه با انسانهای خودباخته ای که ذهن هایشان چنان شستشو داده شده که شخصیت مسخ شده خویش را دو دستی تقدیم جانیانی کرده اند که در قاموس آنها مهر و محبت انسانی ، عاطفه مادری و.. محلی از اعراب ندارد. ناگاه به خود می آیی و میبینی که چه ناگزیر در حال لعن و نفرین بانیان فرقه حیوانی هستی.