
به گزارش همنوا، سیام خرداد، سالروز ثبت دو اثر ایرانی در حافظه جهانی یونسکو است. 17 سال پیش در چنین روزی بود که از ميان صدها اثر پيشنهادي كشورهاي مختلف، 38 اثر از جمله دو اثر پيشنهادي كشورمان براي ثبت در حافظه جهاني برگزيده شدند: وقفنامه ربع رشيدي و شاهنامه بايسنقري که اتفاقاً هر دو ارتباط مستقیم با نقشآفرینی تبریز در فرهنگ و هنر ایرانزمین دارند.
«وقفنامه ربع رشیدی» را میتوان مهمترین سند تاریخی تبریز دانست. اهمیت وقفنامههای تاریخی، از حیث گزارشهای مالی و اقتصادی، سبک زندگی، تشکیلات اداری و دیوانی، اطلاعات هنر و معماری و سایر رویدادهای تاریخی، از جمله دستاوردهای مهم پژوهش در وقفنامههای تاریخی است.
ربع رشیدی که هماکنون خرابههای آن دردامنه کوه سرخاب تبریز واقع شدهاست، ازبناهای ساختهشده به فرمان خواجه رشیدالدین فضلالله (718- 648 هجری قمری) وزیرالجایتو میباشد که در اواخر قرن هفتم و اوایل قرن هشتم هجری احداث گردید. این بنا که در حکم شهرکی بوده، شامل ساختمانهای گوناگون مانند مساجد، مدارس مختلف، بیمارستان (دارالشفا)، داروخانه، کتابخانه، کاروانسراها، مهمانسرا (دارالضیافه)، گرمابهها، خانقاهها، دارالایتام، آسیابها، کارگاههای رنگرزی، پارچهبافی، کاغذسازی، دارالضرب، دکانهای مختلف (بازارها)، باغها و محلات جداگانه با خانههای زیبا برای اسکان طبقات گوناگون اجتماعی بوده است. به ویژه اینکه خواجه ازشهرها و مناطق دیگر دنیا شماری از اهل صنایع مختلف، کاتبان، علما، حافظان قرآن، طبیبان و طالبان علم را در این مرکز اسکان داد.
وقفنامه ربع رشیدی، سند صیانت از تاریخ تبریز
خواجه رشیدالدین درسال 709 هجریقمری به منظور اداره بهینه این مجموعه و یا شاید حفظ اموال و املاک خود از گردش بیثبات ایام در تاریخ ایران و غارتگریهای مختلف، طی وقفنامهای، داراییهای خویش و درآمد حاصل از آنها را وقف ربع رشیدی نمود. این داراییها شامل املاک فراوان وی در یزد (حدود 700 قطعه)، املاک او در تبریز، مراغه، همدان، شیراز، اصفهان و موصل میباشند که در این وقفنامه، مکان و اندازه آنها مشخص شدهاست. (هرچند درنسخه ی موجود تعدادی از صفحات آن مفقود شده و مثلاً املاک همدان را در بر ندارد.) خواجه همچنین در وقفنامه به منظور حفظ تألیفات خویش و ایمن نگهداشتن آنها، شیوه خاصی برای نگهداری آثارش در ربع رشیدی و نسخهبرداری سالیانه از آنها و ارسالشان به مراکز علمی جهان در دو زبان عربی و فارسی معین نمود.
گواهی «علامه حلی» بر سندیت وقفنامه ربع رشیدی
وقفنامه ربع رشیدی با بیان مطالبی درباره اهمیت وقف و خیرات شروع میگردد و سپس گواهیهای بزرگان دینی و اداری مانند «علامه حلی» بر این وقفنامه میآید و آن گاه متن اساسی قراردارد نوشته شده که شامل سه باب و یک خاتمه تنظیم است. به گفته نویسنده، ازنظر عقلی اقتضا میکرد که این وقفنامه سه باب داشته باشد، زیرا هرکه وقفی میکند ضرورتاَ شامل: 1- چیزی است که وقف میشود. 2- چیزی که وقف شامل آن میشود. و 3- شرایطی که وقف و چگونگی آن را در برمیگیرد، میباشد. (وقفنامه، ص37) با این حال نویسنده، ابتدا اموری را که وقف شامل آنان میشود، بیان میکند و آن گاه به شمارش و توصیف املاک خویش میپردازد و در نهایت حدود و شرایط وقف و چگونگی اجرای آن به وسیله متولیان وقف را توضیح میدهد و وجوه گوناگون را که باید به مصارف مختلف مانند «آش مسکینان در دارالمساکین، آش ایام و لیالی متبرکه، اوقات سماع صوفیان، پایافزار دراویش، مسافران و کفن اموات تا وظیفه (حقوق) افراد و کارکنان مختلف در ربع رشیدی» برسد، تعیین میکند. خواجه در این قسمت مشخص مینماید که تا زمانی که در قید حیات است، خودش بدون دخالت هیچ شخصی، متولی این اوقاف است و بعد ازمرگش، فرزندانش آنگونه که وی تعیین میکند، جانشین او خواهند شد. (همان، ص118) بنابراین خواجه، فرزندان و بازماندگان خود را به اتحاد با یکدیگر، نیکوکاری، مردمداری، پیروی ازدستورات اسلام، تحصیل علوم دینی و عقلی، مطالعه ماهیانه وقفنامه برای آگاهی از چگونگی شرایط آن و عمل برطبق این شرایط توصیه میکند و قسم می دهد. (همان، صص127-121) درخاتمه نیز خلاصهای از مخارج و مصارف گوناگون اوقاف به منظور«سهولت ضبط و سرعت فهم» بیان میگردد. (همان، ص216)
برگ نخست وقفنامه ربع رشیدی در کتابخانه مرکزی تبریز
با اطلاعات مهم وقفنامه ربعرشیدی آشنا شویم
با این که ربع رشیدی درگذر ایام ویران گشت و به گفته ی ایرج افشار، از میان رقبات وقفی یزد یک مورد رقبه را نمیشناسیم که به نام وقف رشیدی باقی مانده باشد، (همان، ص هفده) وقفنامه مذکور، منبعی گرانبها برای شناخت ویژگیهای گوناگون تاریخی ایران در بُعد محلی، منطقهای و عمومی است و اطلاعات متنوعی مانند موارد زیر از آن به دست میآید:
نام ها و اسامی جغرافیایی از آبادیها و مناطق مختلف یزد و خصوصاَ آذربایجان از قرون هفتم و هشتم که درطول زمان نامهای دیگری یافته یا اصلاَ ازبین رفتهاند.
اطلاعات مربوط به جغرافیای تاریخی شهر تبریز و یزد.
نامها و اسامی شخصیتهای مهم دینی و دیوانی و اطلاعاتی که این وقفنامه درباره رجال مختلف مانند اعیان و مالکان بزرگ، سادات حسینی، علوی و نقبای آنها در بر دارد. (به ویژه این که بعضی از اسامی خاص دراین وقفنامه (نسخه ی اصلی) حرکتگذاری شدهاند.)
شناخت تأسیسات مهم تربیتی، علمی، شرعی، طبی و مراکز خیریه درآن زمان.
چگونگی امر وقف و شیوه اداره موقوفات.
اصطلاحات مربوط به قناتهای تبریز و اسامی قنوات در تبریز و یزد و نامهای گوناگون برای مقیاسهای مربوط به آب و زمین.
چگونگی نقل و انتقال آب در شهر تبریز و میزان حقآبهها.
آگاهیهای مربوط به کشاورزی و چگونگی حفظ غلات دربرابر آفات.
اطلاعات مربوط به معماری، شکل ساختن بناها و اصطلاحات مربوط به قسمتهای مختلف عمارتها.
وجود نامهای گوناگون مربوط به تقسیمات مختلف زمین مانند سلطانی، دیوانی، اتابکی، سنقری، صاحبی و ...
شناخت القاب و عناوین گروههای مختلف اجتماعی.
نشانههایی درباره تأسیسات زرتشتیان در یزد آن دوران.
نکاتی درباره وضع مالی، اوزان و مقادیر، مزد افراد و بسیاری از اصطلاحات اداری و دیوانی.
آگاهیهای فراوانی که درباره زندگی اجتماعی مردم آن دوره وجود دارد. مواردی مانند: جشنها، عیدها، مراسم مذهبی و عزاداری مانند صدقه شب غریب که رسمی برای اولین شب دفن میت درتبریز بوده است.
اطلاعات مربوط به غذاها، اسامی نانها و پختنها و همچنین طرز پخت بعضی غذاها، مسائل بهداشتی روز و شناخت انواع داروهای گیاهی
چگونگی امانت گرفتن کتاب ازکتابخانه ی وقفی خواجه رشیدالدین و ...
وجود واژهها و اصطلاحات نایاب به علاوه ی سبک نگارش این وقفنامه که میتواند از جنبه تاریخ ادبیات مهم باشد، به ویژه اینکه خواجه رشیدالدین فضل الله به شخصه، قسمت اعظم این وقفنامه را به خط خود نوشت و تحریر بقیه آن را برعهده قاضی تبریزگذاشت که بیشتر قسمتهای این نسخه هم اکنون موجود است؛ یعنی نسخهای که در ابتدا در اختیار خانواده «سراج میر» (حاج ذکاءالدوله) در شهر تبریز قرارداشت که درواقع مخلوطی از اصل نسخه به خط خواجه رشیدالدین فضل الله و نسخههای دیگر میباشد که از روی نسخه اصلی نوشته شده است.
ثبت وقفنامه در فهرست آثارملی یونسکو
نسخه مذکور درسال 1348 شمسی، توسط انجمن آثار ملی خریداری گشت و پس از چاپ عکسی آن در اختیار کتابخانه مرکزی تبریز قرارداده شد، تا اینکه درسال 1356 شمسی وقفنامه رشیدی به همت «ایرج افشار» و «مجتبی مینُوی» و استفاده از نسخهای که در قرن اخیر از روی نسخه یادشده، نوشته شده و دراختیار«کتابخانه ملی ملک» بود، با کمک و همکاری آقایان عبدالعلی کارنگ، محمدتقی دانش پژوه و عبدالله نورانی توسط انتشارات انجمن آثارملی به چاپ رسید.
با این که ربع رشیدی بعد ازقتل ناجوانمردانه خواجه رشیدالدین به دست ابوسعید و همچنین بعد از قتل پسرش، خواجه غیاثالدین، غارت شد و احتمالاَ بعضی از آثار قلمی خواجه هم برای همیشه نابود گشت و شهرک رشیدی هم در طول زمان ویران گردید به طوری که اثری قابلتوجه از آن نماند که در فهرست آثارملی یونسکو درآید، اما وقفنامه رشیدی درسال 1384شمسی همزمان با برگزاری کنگره ی «طرح احیای ربع رشیدی و فرهنگ و تمدن ایران عصرایلخانی» در تبریز، از سوی ایران به برنامه حافظه جهانی معرفی شد و در سال 1386شمسی در فهرست حافظه جهانی یونسکو به ثبت رسید و ماندگاری نام خواجه رشیدالدین فضلالله همدانی تضمین گشت.
+ از مقاله «یکبار دیگر وقفنامه ربع رشیدی» اثر «دکتر سید رسول ابطحی»، دکتری تاریخ محلی
https://hamnava.ir/News/Code/1585089
0 دیدگاه تایید شده