به گزارش همنوا، تجربه جریانات اخیر در اصفهان و زایندهرود نشان داد که یک غفلت اساسی از طرف وزارت نیرو برای صدور مجوزهای تخصیص و مصرف آب در سالیان گذشته صورت گرفته به نحوی که اکنون در تابلوی منابع و مصارف زایندهرود، ارقام مصارف آب از ارقام منابع آب تامینشده افزونتر شده و در واقع وضعیتی پیش آمده که حتی با صرفهجوییهای بیشتر هم به سختی میتوان رودخانه زایندهرود را به تعادل رسانده و مصرفکنندگان را در بخشهای مختلف به ویژه محیط زیست و تالاب گاوخونی راضی کرد.
در این رابطه، حل و فصل مشکلات اکوسیستمها و افزایش تابآوری رودخانه وقتی درون سرزمینی باشد، چون عنان آن در اختیار دولت است به هر ترتیب عملیاتی میشود، ولی وقتی رودخانه مرزی و آن هم از نوع جریان ورودی آب از یک یا چند کشور به داخل سرزمین ایران باشد، موضوع پیچیده و حساستر شده و مقوله دیپلماسی آب هم به آن افزوده میشود.
رودخانه ارس از ارتفاعات استان ارزروم کشور ترکیه سرچشمه گرفته و پس از عبور از مرز مشترک کشورهای ارمنستان، آذربایجان و ایران، سرانجام در شمال استان اردبیل وارد کشور آذربایجان شده و پس از اتصال به رودخانه کورا در نهایت به دریای خزر میریزد. این رودخانه در نهایت دارای ۱۰۷۲ کیلومتر طول بوده و آورد متوسط سالیانه حدود ۹۰۰۰ میلیون متر مکعب دارد. سهم ارمنستان از جریان آب سالیانه رودخانه ارس ۳۹، ترکیه ۳۵، ایران ۱۵ و آذربایجان ۱۱ درصد است. با توجه به منافع مشترک این رودخانه برای چهار کشور ترکیه، ایران، ارمنستان و آذربایجان، در سالهای گذشته معاهداتی بین کشورهای ذینفع منعقد شده که از آن میان میتوان به عهدنامه دوستی سال ۱۲۹۹ شوروی سابق و ایران اشاره کرد.
بر اساس این عهدنامه استفاده از آب رودخانه ارس بهطور مساوی تسهیم شد و البته پس از فروپاشی شوروی سابق و تشکیل کشورهای آذربایجان و ارمنستان این معاهده به قوت خود باقی و در حال انجام است. در مورد کشور ترکیه و موضوع رودخانه ارس، چون کشور ترکیه در بالادست بوده بهطور طبیعی تمایلی به انعقاد معاهده هم نداشته و به همین دلیل تاکنون هیچ معاهده یا توافقنامهای در مورد ارس با دولت ایران تدوین نشده است.
سد ارس با حجم ۱۲۰۰ میلیون مترمکعب تقریبا در منتهیالیه روانآبهای حاصله از خاک ترکیه و ارمنستان در محل ارس مشترک با آذربایجان و ۳۵ کیلومتری پلدشت در استان آذربایجان غربی واقع شده و شاخص مهمی در پذیرش ۴۰۰۰ میلیون مترمکعب روانآبهای وارده از ارمنستان و ترکیه محسوب میشود، بهطوری که هرگونه کمبود جریانات در رودخانه ارس که ناشی از افزایش مصرف و سدسازیهای ترکیه و ارمنستان باشد، ابتدا در سد ارس آشکار شده و سپس مستقیما در مصارف پاییندست که عمدتا اراضی کشاورزی ایران است تاثیر خواهد گذاشت.
طبق توافقات مرزی، دولتهای ذینفع تعهد دارند که در طول مسیر رودخانه ارس، برای رعایت نیازهای محیط زیستی، همواره باید ۳۵ مترمکعب در ثانیه و به عبارتی حدود ۱۰۰۰ میلیون مترمکعب در سال جریان آب پایدار در رودخانه تداوم داشته باشد؛ بنابراین به دو دلیل؛ اول نیازهای محیط زیستی و دوم نیاز به آب کشاورزی در حوضه آبریز ارس، دولتهای ذینفع نمیتوانند به صورت لجامگسیخته نسبت به اجرای طرحهای سدسازی و توسعهای در بالادست سد ارس اقدام کنند، زیرا در این صورت منافع کشورهای پاییندست (جمهوری اسلامی ایران و جمهوری آذربایجان) به شدت آسیب خواهد دید.
اقدامات آبی ترکیه در بالادست حوضه آبریز ارس تحت عنوان DAP یا پروژه آناتولی شرقی دو کشور ایران و آذربایجان را به طور مستقیم تحت تاثیر قرار میدهد به طوری که تاثیرات مخرب بیشتر برای ایران و کمتر برای آذربایجان به جهت وجود رودخانه پر آب کورا خواهد بود. در پروژه آناتولی شرقی ترکیه، ۱۲ سد با حجم حدود ۳۰۰۰ میلیارد مترمکعب پیشبینی شده است. از این تعداد هفت سد به بهرهبرداری رسیدهاند که شاخصترین آن سد «کاراکورت» در ناحیه «ساریقمیش» با حجم ۱۴۰۰ میلیون مترمکعب بوده و از سال گذشته این سد به بهرهبرداری رسیده است. سد «سویلمز» در همین منطقه در حال اجرا بوده و چهار سد دیگر در دست مطالعه است. در همین رابطه دولت ارمنستان نیز در حوضه آبریز ارس بیش از ۱۳۰ سد مخزنی و سد انحرافی با حجم ۳۲۶۵ میلیون مترمکعب زیر نظر داشته که از میان آنها تاکنون ۳۱ طرح به بهرهبرداری رسیده، ۳۲ طرح در حال اجرا و ۶۷ طرح در دست مطالعه است.
در ایران وسعت اراضی کشاورزی آبخور رودخانه ارس مانند شرکت کشت و صنعت مغان، پارس، پلدشت و سایر اراضی که از چند دهه گذشته در سه استان آذربایجان غربی، آذربایجان شرقی و اردبیل در حال بهرهبرداری هستند، حدود یکصد هزار هکتار و وسعت شبکههای آبیاری که به تازگی به بهرهبرداری رسیدهاند نیز حدود یکصد هزار هکتار تخمین زده میشود. در مجموع نیاز آبی این اراضی بیش از ۱۵۰۰ میلیون مترمکعب برآورد میشود، بنابراین در بهترین حالت اگر شرایط نرمال بوده و چهار میلیارد مترمکعب آب وارد سد ارس شود با احتساب عهدنامه دوستی ۱۲۹۹ و در نظر گرفتن نیاز محیط زیستی رودخانه ارس، ۵۰ درصد حقابه ایران قادر به تامین نیاز آب آبیاری کشاورزی این سه استان است، ولی چنانچه اقدامات دو دولت ترکیه و ارمنستان برای اجرای تعداد سدهای یادشده محقق شود که قطعا هم همینطور خواهد بود، یک چالش جدی برای اراضی آبخور ارس در سه استان شمال غربی ایران به وجود آمده و روزهای سیاهی برای ارس پیشبینی میشود.
چند پیشنهاد برای حل مسئله
پیشنهاد میشود در ابتدا وزارت امور خارجه و وزارت نیرو به سرعت از مجاری دیپلماتیک موضوع را پیگیری کرده و یادداشتهای مقتضی به دو کشور ترکیه و ارمنستان برای جلوگیری از اجرای طرحهای گسترده سدسازی ارسال کنند. هرچند از آنجایی که کنوانسیون حقوق استفاده از آبراههای بینالمللی ۱۹۹۷ نیویورک مبنی بر حداکثر رضایتمندی دولتهای ذینفع به تایید دولت ترکیه نرسیده است، بالطبع پیگیریها کمی دشوار است، ولی دولت ایران میتواند با استناد به قوانین عرف بینالملل، اعتراضات خود را در مجامع بینالمللی مطرح کند.
از سوی دیگر در مرحله دوم نیاز است مقدمات تشکیل سازمان کشورهای حوضه آبریز ارس در دستور کار قرار بگیرد و برای عملیاتی کردن منافع مشترک چهار کشور حوضه آبریز ارس تلاش شود.
علاوه بر اینها دو وزارتخانه نیرو و جهادکشاورزی از هم اکنون باید روزهای تاریک رودخانه ارس را که با کاهش آورد رودخانه در پیش است، پیشبینی کنند تا قبل از اینکه مشکلاتی از جنس حوضه آبریز زایندهرود در این منطقه حادث شود، برنامههای ریاضتی کاهش مصرف آب و استفاده از الگوی کشت کم آب بر را به طور جدی در پیش بگیرند تا در آینده نه چندان دور و کاهش محسوس جریان آب ارس، غافلگیر نشویم.
https://hamnava.ir/News/Code/1519218
0 دیدگاه تایید شده