به گزارش همنوا، انتقال آب خلیجفارس به نقاط دوردست، از ماجراهای قدیمی مدیریت آب در کشور است که هر چند وقت یکبار توسط عدهای مطرح میشود و بیشترین کارکرد آن نیز مربوط به مصرف رسانهای و تبلیغاتی است. به هر حال، تیتر جذابی دارد که دل از رسانههای روزمرهشده میبَرَد و مخاطب عامه را نیز با خود همراه میکند. بیشتر مردم، کاری به روتیتر و متن خبر ندارد و با تیتر خوشتراش «انتقال آب خلیجفارس به دریاچه ارومیه» تحت تاثیر قرار میگیرند.
انتقال آب خلیجفارس به نقاط مختلف کشور، خواه به کویر کرمان، خواه دریای خزر و این اواخر، دریاچه ارومیه، از فانتزیهای قدیمی طرحهای توزیع آب در کشور است. هر فرد با اندکی آشنایی با کارهای اجرایی میداند که این پیشنهاد مبالغهآمیز، به دهها دلیل آشکار، از جمله محدودیتهای بودجه، نیاز به تجهیزات صنعتی، مشکلات مدیریت اجرایی و از همه مهمتر، پیچیدگیهای زیستمحیطی اقلیم ایران شدنی نیست. اصلاً به فرضِ محال، که این پیشنهاد، امکانپذیر باشد، چرا نمایندههای یادشده، 70 روز مانده به انتخابات یادشان افتاده که باید آب خلیجفارس را به ارومیه برسانند؟!
سال پیش در همین ایام بود که انتقال آب خلیجفارس به کویر کرمان با هدف تامین آب کشاورزی مطرح شد. اما همان موقع بود که کارشناسان -حتی به فرض فراهمبودن بودجه هنگفت و شرایط مطلوب- از بروز «کویرهای دریایی» با اجرای این طرح ابراز نگرانی کردند. دستکاری در طبیعت، پیامدهای ترسناکی دارد که سیلاب، فرونشست زمین، فعالشدن گسلهای مرکزی فلات ایران و زلزله، تنها بخشی از تهدیدات مسلم آن است. تازه این تهدیدات، مربوط به کرمانی است که حدود 500 کیلومتر تا خلیجفارس فاصله دارد. با در نظر داشتن فاصله 2 هزار کیلومتریِ دریاچه ارومیه تا خلیجفارس، بدیهی است که این مشکلات، پیچیدهتر و بزرگتر نیز میشود. این پیشنهاد، بیش از آنکه حاصل مطالعه و تعقل باشد، زائیده فانتزی و خیال است. جناب میرتاجالدینی در قامت بانی این طرح عظیم! اذعان دارد که « این راهکار پیشنهادی است و همه موارد آن مطالعه نشده است» و در ادامه نیز میگوید که «شنیدهها» حاکی از این است که دولت هم در حال مطالعه است!
به بیان دیگر، طرحی که نه نمایندگان و نه دولت، قطعیتی در مطالعه آن ندارند و خود نیز میدانند که به لحاظ علمی و اجرایی نشدنی است، ذهن و روان مخاطب را مورد هدف قرار میدهد.
* فرشید باغشمال
https://hamnava.ir/News/Code/5877887
0 دیدگاه تایید شده