وقتی در کتابهای تاریخ میخوانیم که فلان شهر ایران که اکنون جز خاک ارمنستان می باشد یا بحرین کنونی که زمانی از شهرهای ایران بود افسوس و غبطه می خوریم که کاش ما در زمان جدایی این شهرها حضور داشتیم و اگر از دستمان کاری برمی‏آمد انجام میدادیم که چنین اتفاقی نیفتد.

چه اتفاقاتی که بر سر این کشور نیامده است کشوری که زمانی دست مغولها افتاده و ویران شده و زمانی دست عربها و زمانی با بی‏تدبیری امیرکبیرهایش ترور شده‏اند و زمانی رضاخانش با ایرانی‏گرایی افراطی مردمان کردستان و آذربایجان و عرب زبانهای خوزستان و اهواز را مورد اهانت قرار داده و فقر و وبا و بیماری های کشنده تمام ایران را فرا گرفت. فقط تنها در حکومت اسلامی بعد از انقلاب بود که جوانان ایران با بسیج عمومی توانستند جلوی رژیم بعث عراق بیاستند و نگذارند یک وجب از خاک کشورشان به دست بعثی‏ها بیفتد و خاکشان را چون ناموسشان حفظ کنند. اما زمانی که گروهی تروریستی به نام داعش در کشورهای همسایه ایران چون عراق و سوریه سایه انداخت و حتی شهرهای مهم این دو کشور را درگیر جنگهای داخلی و قومی نمود هر روز اخبار کشت و کشتار و تجاوز به ناموس مردم از مسیحی و مسلمان و مردم بی‏گناه توسط داعش را در اخبار و رسانه‏های مختلف می‏شنیدیم، یک بار از یکی از استادان تاریخ و علوم سیاسی سوال کردم که هدف ایران و سود ایران از حضور در سوریه چیست؟ ایشان یک سوال خیلی علمی و عاقلانه‏ای دادند؟ گفتند اگر عراق یا سوریه به دست داعش بیفتد ما با داعش هم مرز و همسایه خواهیم بود و این یعنی اگر هر لحظه احساس کند ایران ضعیف و ناامن شده است به کشور ما حمله خواهد نمود و تمامی منابع نفتی و معدنی و ثروت‏های این کشور از دست خواهد رفت. بعد از چند ماه در خبرها دیدم که داعش تمامی آثار باستانی عراق را با لودر و کلنگ نابود کرد. تازه فهمیدم آن استاد به چه موضوعی اشاره نموده بود. اکنون در این برهه زمانی همگی مردم ایران از تمامی مشکلات اقتصادی، فرهنگی و اجتماعی کشورمان آگاه هستیم و درک می‏کنیم. اینکه بعضی از دولتمردان و آقازاده های ما درگیر فساد اقتصادی شده‏اند و بیکاری جوانان ما حل نشده است و چندین و چند مشکل دیگر که متاسفانه اصلی‏ترین عاملش هم همین تحریم‏های ظالمانه کشورهای غربی است. اما اگر از تمامی اینها بگذریم باید چند مورد را که می‏توان به خاطر آنها از تلخی این مشکلات گذشت را حفظ کنیم. 1- ایرانیان از ضدانقلاب و مخالف حکومت و موافق حکومت گرفته همگی در این امر یکدل هستیم که امنیت برای یک ایرانی از همه چیز مهم تر و با ارزش تر است. 2- اگر با خودمان روراست باشیم خواهیم دید که حتی آزادی های اجتماعی دیگر نیز در ایران امروز بدون هنجارشکنی در حال انجام است. من و شما برای خودمان جشن تولد میگیریم میخوانیم، میرقصیم، در سالن های کنسرت شرکت می کنیم، تئاترهای زیبایی می رویم، سینمای ما امروز یکی از بهترین فیلم ها را کار می کند سالن های ورزشی برای بانوان، آقایان محیا است. بازنشستگان ما به نسبت کشورهای همسایه و حتی اروپایی در آسایش بیشتری هستند اما بازهم مشکلاتی وجود دارد که باید با همدلی و صبر و تحمل حل کنیم. 3- ایران کشوری نیست که سوریه‏ای شدن را تحمل کند و فرهنگ و مدنیت ایران این اجازه را به دشمنان مردم ایران نخواهد داد که این کشور را به سمت سوریه ای شدن ببرند. 4- در مقایسه با کشورهای منطقه چون ترکیه، ارمنستان، بحرین، جمهوری آذربایجان، حتی فرانسه و آمریکا ایران تنها کشوری است که حق آزادی بیان در آن رعایت می‏شود. شما در چندسال گذشته در سوپرمارکت، در تاکسی، ادارات، اماکن عمومی دیگر انتقادات سخت را علیه دولت و نظام میدهید و کسی بابت این اعتراضات برخورد نکرده است، اما در کشوری همین همسایگان ما اگر اعتراضی به یک مشکل شهری بکنید با بدترین شرایط مورد محاکمه و بازداشت و حتی اخراج از شغل خود را خواهید یافت. 5- کارآفرینی و ایجاد کار در ایران به نسبت منطقه راحت ترین و بی‏دغدغه‏ترین مسائل ایران است. در ارمنستان و حتی کشورهای اروپایی اگر برای باز کردن یک سوپرمارکت مراجعه کنید خواهید دید که مافیایی پشت آن است و حق مالکیت در آنجا وجود ندارد اما در ایران با کمترین مالیات و اجاره بهایی می‏توان یک کارآفرینی ایجاد نمود. 6- اکثریت پدران و مادران ایرانی زمانی که می‏بینند فرزندانشان با آرامش و در امنیت کامل به مدرسه می‏روند و در خیابان تردد میکنند فشار اقتصادی و معیشتی برای آنها آسان تر میشود. چرا که یک حس خوبی امنیت برای انسان به وجود می‏آورد که هیچ شادی دیگری به قدر آن لذتبخش نیست اما ناامنی را تحمل نمی‏کنند و معترض ناامنی در هر شرایطی هستند. 7- کشور ما تنها کشوری است که مخالفین در آن می‏توانند در شبکه‏های اجتماعی و رسانه‏ها اعتراضات خود را به گوش مسئولین برسانند منظور این نیست که کشور گل و بلبل است سخنم آن آزادی زبانی و اجتماعی است که همه شما می‏دانید و الان حس می‏کنید. 8- اینکه کشور ما یک کشور اسلامی است شکی نیست اما تنها کشور اسلامی است که زنان ما در آرامش و آسایش و امنیت کامل در جامعه حضور دارند. اینکه عده‏ای فقط دغدغه روسری سر نکردن دارند اینها مشکل روانی دارند چون امروزه زنان ما لباس‏هایی بر تن میکنند و روسری‏هایی بر سر دارند که فقط نماد روسری است و سر کردن و نکردن تغییری برایشان ندارد. 9- امروزه خانواده‏های ما به آن درجه از شعور اجتماعی رسیده‏اند که تشخیص دهند که حجاب برای دختران و زنانشان امنیت می‏آورد. و از مزاحمت ها دورشان می کند. 10- اینکه عده‏ای میگویند که ببین فلان کشور اروپایی آسایش است و آمریکا مدینه فاضله است! سخت در اشتباه‏اند. بنده خود به چند کشور منطقه رفته‏ام از ساعت 12شب در خیابان‏های استانبول نمیتوانی به راحتی تردد کنی. در گرجستان و جمهوری آذربایجان نیز چنین است. یکی از دوستان تعریف میکرد که در خود نیویورک از ساعت 10شب همانند حکومت نظامی است و در بیشتر محلات جیب بری و عربده کشی و تهدید با اسلحه گرم کاری عادی است و هر روز در مدارس آمریکا دانش آموزان بر روی همدیگر اسلحه میکشند. اگر منظور از آزادی این است هیچ ایرانی چنین آزادی را نمیخواهد. 11- میزان کارکردن و رفاه در ادارات ما و کشوری چون استرالیا را مقایسه کنید و از دوستان و در سایت ها جستجو کنید. خواهید دید در کشور استرالیا یک فرد از 6صبح تا 6عصر هم زن و هم مرد باید کار کند و فقط 15دقیقه برای صبحانه و 15دقیقه نیز ناهار خوردن وقت دارد. حالا مقایسه کنید با کشور ما که کارفرمایان ما با کارمندان خود چگونه رفتار و از آنها کار میکشند. مرخصی‏های بارداری، شیردهی مادران کارمند، سختی و زیان بودن کارگران، تفریحات آخر هفته به نسبت توان افراد، تعطیلی‏های تابستانی، نوروزی، مراکز رفاهی و تفریحی ما و.... همگی اینها از رافت ایرانی و حس همنوع دوستی بین کارگر و کارفرما است که این در کشور فرانسه و یا خود آمریکا صدق نمیکند. 12- ناامنی دشمن سرمایه‏داری است. در کشورهای در حال توسعه برای جذب سرمایه دار و کارآفرین مردم آن کشور تلاش و کوشش فراوانی انجام می‏دهد که یک سرمایه دار را جذب نماید چون میدانند که یک سرمایه مساوی است با استخدام و جذب خواهر و برادر و پسرعموی آن فرد لذا با تمام توان خود برای امنیت سیاسی و اجتماعی تلاش میکند تا یک سرمایه دار را جذب نماید. برای همین امنیت عمومی و ملی برای جذب یک سرمایه دار اولویت اول است. 13- در یک مقاله خواندم که ژاپن بعد از جنگ دوم جهانی 13میلیون بیکار داشت و تورم شدید و کمبود موادغذایی بسیار شدید و شکل گیری بازار سیاه تا چند دهه اخیر در ژاپن رایج بود اما حس صبر و اندیشه و صحیح مصرف کردن و کمک به دولت‏های انتخابی خود مردم توانست خود را امروز در رقابت با آمریکا از نظر صنعت و تجارت قرار دهد. لذا امروز کشور ایران در برهه حساس جنگ اقتصادی است و این برهه به لطف خدا و همراهی همه مردم و همدلی با دولت کنونی، دولتی که 23میلیون رای پشتش است وهرچند معترض اما همه موافق امنیت و آسایش و پیشرفت کشور، لذا باید "کمپین صبر برای آبادانی کشور" را با غرور ملی ایجاد کنیم و به افرادی که قصد برهم زدن نظم و امنیت و جنگ داخلی در ایران را دارند توصیه کنیم که صبر پیشه کنیم بلکه با رفع تحریم‏ها کشور دوباره جان تازه بگیرد و چرخهای اقتصادی کشور بچرخد. 14- اینکه برخی از غربی‏ها فکر میکنند که نظام جمهوری اسلامی را سرنگون خواهند کرد سخت در اشتباه هستند و افرادی هم که توسط آنها تحریک میشوند نیز قول آنها میخورند و مشکلاتی برایشان ایجاد می‏شود. اصلی‏ترین علت عدم براندازی حکومت اسلامی" 1-پشتوانه میلیونی مردم از نظام است. در انتخابات سال 1392 بیش از 18میلیون برای یک فرد اصولگرا رای مستقیم داد که این یعنی 18میلیون مستقیم اصولگرا و 23 میلیون نیز به اصلاح طلب که می‏توان گفت بیش از 10میلیون این نیز از بین اصولگرایان معتدل بودند که در هیچ کشوری بیش از نصف جمعیت آن به صورت آرمانگرایی و ایدئولوژیک(شهید شدن در راه اسلام و ایران) پشت نظام خود نمی‏ایستد اما در ایران این چنین است و همان ارتش 40-50میلیونی حتی حاضر است خون خود را نیز در این راه از دست بدهد. حتی بقیه همین جمعیت نیز اگر امنیت کشورشان را در خطر ببینند حاضرند مقابل غرب و عواملشان بایستند و پشت نظام جمهوری اسلامی را خالی نکنند. لذا یک عده چندهزاری نفری که برای آشوب و شیطنت در خیابان‏ها حاضر میشوند نیز باید بدانند که مردم پشتشان نخواهند بود و حنایشان رنگی ندارد. 15- زمانی در یک مقاله مفهوم امنیت را از نظر یک محقق غربی به نام رابرت مک نامارا خواندم که میگفت: امنیت یعنى توسعه. یک نویسنده دیگر نظرش این است که: امنیت، شامل فارغ بودن از حمله نظامى یا فشار، آزادى از انهدام داخلى و رهایى از زوال ارزش‏هاى سیاسى، اقتصادى و اجتماعى است که براى نحوه زندگى اساسى است. ریچارد المان معتقد است تهدید نسبت به امنیت ملى در یک کشور، رفتار یا رشته‏اى از حوادث است که تهدیدکنندگان به طورچشم گیر و در دوره زمانى نسبتاً کوتاه، وضعیت زندگى شهروندان یک دولت را تخریب میکند. ریچارد المان معتقد است که ما در برهه‏ای احتمالاً نمیتوانیم تشخیص دهیم که امنیت چیست؟ و چه اندازه اهمیت دارد، مگر این که با از دست دادن آن مورد تهدید قرار گیریم. اینها تعاریفی بودند که دانشمندان علوم انسانی و فلسفه به مفهوم امنیت پرداخته‏اند. لذا امنیت در اصطلاح عام مفهومی و نعمتی است که از نان شب واجب‏تر است. 16- مردم ایران در این چندسال گذشته سختی‏های زیادی را تحمل کردند که باید توسط دولتمردان مورد تقدیر و تشکر قرار گیرند اما در این برهه زمانی خاص باید به تمام دنیا و بویژه کشورهای غربی که عاشق چشم و ابروی ایرانیان نیستند و به دنبال غارت نفت و معادن ایران هستند بفهمانند که هرگز اجازه نمیدهند پای اجنبی به کشورشان باز شود و خودشان مشکلات خودشان را رفع خواهند کرد. 17- "ایجاد کمپین‏های فرصت دوباره به دولت برای جبران" مردم باید به این کمپین بپیوندند و با کمک فکری و روحی و انگیزشی به دولتمردانشان نشان دهند که پای ایران و ملی‏گرایی و غرور ملی ایرانی هستند و اگر مشکلاتی نیز دارند خودشان در داخل حل خواهند کرد. 18- زمانی یکی از دوستان خبرنگار میگفت که این مسیح علینژاد یک دختر کم‏سوادی بود که در جلسات مطبوعات ما شرکت میکرد و چون فردی زرنگ و سمج بود و همین باعث شد تا جذب سرویسهای مطبوعاتی آمریکا شود و اکنون با ایجاد کمپین‏هایی دختران و پسران ایرانی را قول بزند و برای هر دختری که روسری خود را باز میکند و فیلمش را برای او میفرستد میلیون‏ها دلار جایزه از همان سرویس‏ها میگیرد و آن دختر نیز در زیر بدترین شکنجه‏ها و بدترین زندان‏ها عمر خود را هدر می‏دهد. به قول آن دوستمان که میگفت که روزی برای این مسیح پیام فرستادم که نشستی آمریکا و قهوه می‏خوری و به دختران ساد لوح ایران نسخه اعتراض و برخورد با نظام را میدهی که در جواب نوشت: دوست عزیز اگر عقل داشته باشند به حرف من گوش نمی‏دهند. 19- یکی از دوستان صحبت میکرد که در روز اعتراضات خیابانی آبان ماه همسایه‏های ما که خودروهای مدل بالایی داشتند همگی مغازه‏ها و شرکت‏های خود را تعطیل کرده بودند و یا در شمال بودند و بعضی خودروهای خود از پژو پارس گرفته تا لکسوس را در پارکینگ‏ها گذاشته بودند و میگفتند احساس ناامنی میکنیم که این اغتشاشگران افرادی هستند که اکثر معتاد و بیکار که ممکن است کوچکترین چیزی را غارت و یا دستبرد بزنند که در آنجا فهمیدم ناامنی بیشترین ضرر را برای تمامی اقشار جامعه بویژه قشر مرفه جامعه دارد. 20- در مکتب کپنهاگ از مفهومی به نام "جامعه مسئول" صحبت به میان می‏آید. در مکتب کپنهاگ به جای جامعه‌ پلیسی (Policing Society) از پلیس اجتماعی یا جامعه مسئول حمایت می‌شود. در اصطلاح ساده‏تر باید گفت که تک تک شهروندان به عنوان یک پلیس اجتماعی و یا امنیتی عمل میکنند و برای حفظ امنیت قبل از ورود پلیس با متخلفان نظم امنیتی و عمومی برخورد میکنند. فقر، اعتیاد، جنایات سازمان یافته و فساد و فحشا نتیجه ناامنی عمومی است در کشوری مثل ایران ناامنی بیش از دیگر کشورها مشکلات فوق را به وجود می‏آورد ناامنی باعث میشود تا فقر و فحشا و اعتیاد همه گیر شده دامنگیر افراد در سطوح مختلف و طبقات اجتماعی را بگیرد. 21- امنیت از درون انسان نشات می‌گیرد و ارتباط تنگاتنگی با ایمان دارد. احساس امنیت یک غریضه درونی است و احساس ناامنی آسیب‏های روانی کوتاه مدت و دراز مدت را به دنبال دارد و حفظ آرامش روحی و سلامت جسمی از خواسته‏های هر فردی است. مرجع امنیت عمومی، جان، مال، آبرو و ناموس شهروندان به اعتبار شهروند بودنشان است. هر گاه جرم یا جنایتی علیه هریک از این ارزش‌های شهروندان اتفاق بیافتد امنیت عمومی آسیب دیده است. 22- زمانی از پدرم شنیدم که در زمان رضا شاه و محمدرضا بیماری و فقر و تبعیض علیه روستاییان به قدری بود در شهرهای بزرگی چون تهران یک روستایی بویژه ترکان و عرب‏زبانها مورد اهانت کارمندان دولت و حکومتی‏ها قرار میگرفت و هیچ روستایی حق استفاده از خدمات شهری را نداشت اما بعد از انقلاب این روستاییان بودند که توانستند با هوش و درایت خود رتبه‏های اول کنکور پزشکی و مهندسی را کسب کرده و مهندسان ماهری شوند و اینک جایگاه روستاییان به سبب ایدئولوژی اسلامی بعد از انقلاب برابری است و می‏توانند در تمامی پست‏های دولتی و اداری و علمی جایگاه خود را حفظ کنند. 23- سوریه‏ای شدن و ناامنی را برخی نادیده میگیرند و بدون هیچگونه منطقی اغتشاش ایجاد میکنند و اموال عمومی را آتش میزنند. در مقاله‏ای خواندم که سوریه‏ای شدن برای این محمل است اگر اغتشاشگران را مردم حمایت نکنند. چون: قطبی شدن جامعه، خشونت، دخالت خارجی و تروریسم بیماریهای جهان‌شمولند. یعنی همان‌گونه که بیماری‌های بشری سیاه و سفید و آسیایی و آمریکایی و آفریقایی نمی‌شناسند، این بیماری‌ها هم به هر جامعه مستعدی سرایت می‌کند. جامعه مستعد بیماری هم یعنی جامعه ناامن و ناآرام. تن بیمار مستعد هر چرک و عفونتی است. مشابه همان چرک و عفونتی که سوریه را گرفت، هر کشور دیگری را هم می‌تواند بگیرد. همه اندیشه‏های راست و چپ در طول تاریخ نشان داده‏اند که از داعش کم نمی‏آورند. در محیط خشونت‏زده هم خشن‌ها و فرصت طلبان حاکمند و حرف اول و آخر را کسی میزند که سلاح به دست دارد نه قلم. این ابوفلانها و ابوبهمانها در سوریه که هر کدام عده‏ای را دور خود جمع کرده و سلاح از قطر و عربستان و ترکیه و آمریکا گرفته و نام یکی از یاران پیامبر را رویشان گذاشته‏اند، فکر میکنید از مسجد و حوزه علمیه بیرون آمده‏اند؟ خیر. پرونده هر کدام را بررسی کنی می‏بینی پیش از این در زندان به جرم راهزنی و قوادی و آدمکشی و زورگیری در حال آب خنک خوردن بودند و در عمرشان یک رکعت نماز نخوانده بودند اما حالا کسی را که نمازش دیر شود شلاق می‏زنند. در همین لبنان کسی به نام احمد اسیر بود که سرکرده جهادیها شد و با ارتش جنگ راه انداخت و بعد به سوریه گریخت و به داعش پیوست. فکر می‏کنید قبلش چکاره بود؟ در کاباره برای رقاصه‏ها تنبک می‏زد. لابد حالا هم اگر تنبک دست کسی ببیند سر از تنش جدا میکند.» اینها بخشی از نوشته مهرداد فرهمند خبرنگار خارج‏نشین است که شاید گفت دلسوز کشورش شده و این سخنان را نوشته راست میگوید ایران هرچند مردمی فهیم و آگاه و با پشتوانه غنی فرهنگی و تاریخی دارد اما هستند اراذل و اوباشی که میخواهند از آب گل آلود ماهی بگیرند و در پی اعتراضات مردمی آشوب و قتل و غارت راه بیندازند. شنیدم یکی از دوستان میگفت که در همین اعتراضات در یکی از شهرهای کشور چند جوان به یک مغازه حمله کرده و فقط چندین بکس از سیگارهای آن مغازه را دزدیدند و فرار کردند فکر میکنید اینها نگران روسری کردن و یا نکردن و آزادی های آرمانی هستند؟ نه! آنها معتادان خیابانی بودند که در پی فرصت به وجود آمده خواستند از آب گل آلود ماهی بگیرند. و این مردم هستند که نباید در این برهه فرصت را به دست آشوبگران ندهند و نخواهند داد. 24- یک نفر در اینستاگرام نوشته بود چرا نباید کشور ما در طول قرن‏ها روی خوش امنیت را که امروز ایجاد شده نبیند؟! آیا خداوکیلی در دوره پهلوی امنیت عمومی برای مردم چگونه بود و حالا چگونه است؟! تجاوز به ناموس مردم، عربده کشی، لوتی بازی، مستی خیابانی و چاقوکشی بر روی مردم، کشت و کشتار و تبانی با دستگاه قضایی، همگی در دوره محمدرضا پهلوی کاری عادی بود و یک زن وشوهر جوان جرأت نمیکردند از دست اراذل و اوباش به سینما بروند اما حالا این حکومت هرچی باشه آن امنیت عمومی را برقرار کرده و با اراذل و اوباش برخوردهای سختی میکنه. 25- تاریخ همین سی و چند ساله ما نشان داده که ما آن قدر فرصت طلب داریم که می‏توانیم به تمام جهان صادر کنیم. ایران کشوری است پرتنوع که زیبایی‏اش به همین رنگارنگی در جغرافیا و آب و هوا و فرهنگ و زبان و مذهب و لباس و غذا و اندیشه است. رنگهای این رنگین کمان را اگر کسی چوبی به دست بگیرد و با خشونت به هم بزند حاصلش خاکستری چرک است. ناامنی مساوی است با جنگ های قومی بین اقوام مختلف و تجزیه کشور، کشت و کشتار بین ملیتهای مختلف و مذاهب، از بین رفتن وحدت ملی، از بین رفتن حس هم نوع دوستی، و... همه اینها در پی ناامنی و دامنگیرشدن اغتشاشات به وجود می‏آید. اکنون کشور در برهه حساسی قرار دارد و باید فقط برای ایران؛ ایران با خانه‏های تاریخی زیبایش، مهربانی مردم کاشانش، حفظ غذاهای متنوعش، یاشاسین گفتن ترک زبانهایش، زیبایی‏های گیلان و اصفهانش و همه ایرانی با احساسش تلاش کرد تا این امنیت را حفظ نمود.

حسین اسدی