×

منوی اصلی

اخبار ویژه

امروز : یکشنبه 22 مهر 1403  .::.   برابر با : Sunday 13 October 2024  .::.  اخبار منتشر شده : 26074 خبر
«آه تاریخ» دامن شهر را می‌گیرد!

همنوا | زهرا حسین زاده

در میان گورستان‌های تاریخی تبریز، «گجیل» به خاطر تدفین شمار زیادی از صاحبان عرفان و طریقت، از مزارات مهم تبریز است و از این رو به «مقبره‌العرفا» مشهور شده‌است.

عنوان مقبره‌العرفا برای «گورستان گجیل» چندان دقیق و مستند نیست و به نظر می‌رسد این عنوان، پس از رواج‌یافتن عنوان مقبره‌الشعرا (یعنی از قرن هشتم به بعد) قرینه‌سازی شده و به یک عبارت پرکاربرد در مطالعات تاریخی تبدیل شده‌است.

آن‌طور که در تذکره‌ها آمده، گورستان گجیل، از قرن ششم هجری، با دفن یکی از صوفیه مهم به نام «بابافرج‌ بن‌ بدل‌ بن‌ فرجِ تبریزی‌» معروف به «بابافرج تبریزی» به شهرت و اعتبار رسیده‌است. بابا فرج را به سبب حالت جذبه‌ای که بر او غالب بود و معمولاً در گلخن حمامی در محله گجیل، عزلت می‌گزید، از اولیای اخفیا و شیخ واصل خوانده‌اند.

شیخ شمس‌الدین محمد طبری، مولانا کمال‌الدین الباکویی و مولانا برهان ‌الدین احمد حافظ تبریزی، از دیگر مدفانون مهم گجیل به شمار می‌روند (1) که به همراه ده‌ها عارف و صوفی دیگر، گاه حالات و کراماتی از آنان نقل شده‌است.

جایگاه عرفانی گورستان سرخاب در روضات‌الجنات

در میان سه گورستان مهم تبریز (سرخاب، چرنداب و گجیل) به نظر می‌رسد «گجیل» از اعتبار معنوی بیشتری برخوردار ‌است. این را از حکایتی که در «روضات‌الجنات» آمده، می‌توان دریافت:

«شخصی از اعزّه آذربایجان، ساکن مکه معظمه بوده مدت مدیدی، و عهد بعیدی هر شب جمعه، مشاهده می‌کرده که دو گروه کبوتر، یک گروه سرخ و یک گروه دیگر سبز به طرز و قاعده غریب و عجیب می‌آیند و طوف خانه کعبه می‌نمایند. دیگر هیچ کس ایشان را نمی‌بیند، اِلا شب جمعه. وی را حیرت شده می‌داند که در این سِرّی است. به واسطه کشف این سِر به خدمت عزیزی از اهل حرم خدا که مشهور بالولایه بوده می‌رود و از سِر این معنی سؤال می‌کند. آن بزرگ می‌فرمایند که در عجم، در بلاد آذربایجان، شهری است که نام آن تبریز است و در آن شهر دو مقبره است: یکی سرخاب و دیگری چرنداب و در این دو مقبره مدفن بسیار از اکابر اولیا واقع است. ارواح ایشان است که متمثل به صورت کبوتران، از آنِ اهل سرخاب، به صورت کبوتر سرخ، و از آنِ اهل چرنداب به صورت کبوتر سبز، به طرف خانه کعبه و مدفونینِ گورستانِ معلی می‌آیند و مشرف می‌گردند.

آن عزیز چون از اهل تبریز می‌باشد، می‌گوید: که در تبریز سه مقبره مشهور و معروف است. دویی که مذکور گشت؛ و سِیُم گجیل می‌گویند که در آنجا نیز مدفن بسیار از اهل‌الله هست. آن بزرگ می‌فرمایند که بلی این چنین است. ارواح اکابر گورستان معلی هر صباح شنبه به طرف گجیل می‌روند، خصوصاً زیارت بابا فرج گجیلی قدس‌سره که از مجذوبان و محبوبان حق بوده، پس ایشان را احتیاج به آمدن اینجا نیست، کعبه به گرد مرقدشان می‌کند طواف.» (2)

باغ گلستان، باغی که عاقبت به خیر نشد

به استناد تاریخ، گورستان گجیل تا زمان شهرداری محمدعلی‌خان تربیت (1306 تا 1309 شمسی) پابرجا بوده، اما به گفته کریم میمنت‌نژاد، محقق تاریخ تبریز، در سال ١٣٠٩ و در زمانی كه تربیت در مسند شهردار تبریز بود، نخستین پارك تبریز با نام «باغ گلستان» در محل گورستان گجیل ساخته شد. البته وسعت این گورستان بسیار فراتر از یك پارك بوده و تمامی ساختمان‌های فعلی اطراف آن اعم از هنرستان وحدت، بیمارستان شفا، محلات اطراف و... روی ویرانه‌های گورستان گجیل بنا شد. وسعت این گورستان به اندازه‌ای بود كه در حال حاضر هم وقتی خانه‌های محلات اطراف آن خانه‌های خود را بازسازی می‌كنند زیر زمین به سنگ قبرهای به جا مانده از گجیل بر می‌خورند.

میمنت‌نژاد ادامه می‌دهد: این قبرستان به اندازه ١٢٠٠ سال قدمت دارد و سابقه‌ای دیرینه دارد. محمدعلی خان تربیت می‌توانست در زمان تغییر كاربری این گورستان، طراحی آن را به گونه‌ای انجام دهد كه بخشی از قبرهای قدیمی متعلق به اشخاص مهم باقی بماند. در هیچ كجای دنیا به بهانه تغییر كاربری و توسعه، بزرگان خود را این‌گونه مخفی نمی‌كنند.

«آه تاریخ» دامن شهر را می‌گیرد!

در حال حاضر، هیچ ردی از گورستان در محدوده تاریخی گجیل نیست. از دیگر سو، «باغ گلستان» که در دوره معاصر، روی آن قبرستان قدیمی، شکل گرفته، حال و روز چندان خوشایندی ندارد و برنامه‌های پی‌در‌پی شهرداری تبریز (ایجاد بازارچه کتاب، نرده‌گذاری، انتقال دستفروشان و ..) نتوانسته این بوستان قدیمی شهر را احیا کند؛ شاید همین امر نشان می‌دهد، بی‌مهری به هویت تاریخی شهر، شاید در کوتاه‌مدت بتواند، بخشی از کالبد شهر را پررونق نشان دهد، اما تجربه نشان داده در درازمدت، به فرجام عاقبت‌به‌خیری نخواهد رسید. درست مانند پروژه‌های تجاری‌ی که بر روی بافت تاریخی شهر، قد علم می‌کنند اما هرگز به رونق اقتصادی و تجاری نمی‌رسند. «آه تاریخ» این‌گونه دامن شهر را می‌گیرد!

* * * * 

1) «مزارات چرنداب تبریز» | شادروان دکتر حسین میرجعفری و مهدی بزاز دستفروش | مجله علمی پژوهشی متن شناسی ادب فارسی دانشگاه اصفهان| دور اول، شماره چهارم

2) دارالسلطنه تبریز، پایتخت ناشناخته مزارات ایران |دکتر لیدا بلیلان‌اصل | انتشارات دانشگاه آزاد اسلامی

 

  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط تیم مدیریت در وب منتشر خواهد شد.
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.