گروه : یادداشت
در طول ده سال گذشته، سه بار به دلیل نقد بر یکسانسازی قبور شهدا به دادگاه رفتهام. بار آخر، اردیبهشت امسال بود که همراه روحاله رشیدی به دادگاه رفتیم که البته در ظاهر چند نفر از پدران عزیز شهدا، شاکیمان بودند و چند دقیقه بعد از جلسه دادگاه کاشف به عمل آمد که آن بنده خداها اصلا از اصل موضوع خبر ندارند و نهاد ذیربطی! آن عزیزان را به اصرار به دادگاه آورده تا آنها شاکی پرونده خانواده شهدا باشند نه نهاد ذیربط! القصه پس از چند جلسه رفت و آمد، دادگاه شکایت آنها را وارد ندانست و موضوع ختم به خیر شد.
در کنار این سه شکایت، خاطره دیگری دارم از تبعات نوشتن در مورد یکسان سازی قبور شهدا. چند سال قبل کاندیدای تصدی پستی در یک سازمان بودم. به اصطلاح امروزیها، کار به مصاحبه فیس تو فیس کشید. به یک باره آن برادر مصاحبه کننده با عتاب گفت: چرا این قدر به خاطر یکسان سازی قبور شهدا لجاجت می کنید و مطلب می نویسید! شما چه مشکلی با قبور شهدا دارید؟ مجبور شدم قید کاندیداتوری آن پست کذایی را بزنم و به جای بیان رزومه کاری، در مورد تبعات این نوع یکسانسازی بگویم و بگویم. ولی از نگاه سرد آن برادر مشخص بود که قرار نیست ملتفت قضیه شویم!
القصه... دیروز که رهبر انقلاب در جریان زیارت قبور شهدای بهشت زهرا، به یکسان سازی قبور ایراد گرفته و تذکر دادند؛ ناگاه یاد این همه رفت و آمد به دادگاه و جر و بحثهای آن افتادم. خدا را شکر که منتقدین یکسانسازی در این همه مدت اشتباه نمیکردند و افسوس که بسیاری از میراث شهدا سر لجاجت عدّهای نابود شد.
باری امیدوارم با الگو قراردادن نظر صریح رهبر انقلاب، لودرچیها و تخریبچیها بجای فرافکنی به فکر جبران خطای خود باشند هرچند شهدا آنها را نخواهند بخشید.
https://hamnava.ir/News/Code/16583
0 دیدگاه تایید شده