گروه : اجتماعی
همنوا | سعید فتوت طسوجی
گمان نمیکنم نیازی به این توضیح باشد که این دوره از شورا و شهرداری، راه به جایی نبرد. وقتی از موفقیت صحبت میکنیم، مقصودمان ابداً طرحهای روتین و متوسط نیست. چنین طرحهایی، خدمات رایج و احصاشده شهرداریها است و حتی در میان کلانشهرهای رده دوم، کار شاقی به شمار نمیرود. تحول به این معنی است که دستکم در یکی از حوزههای اصلی زیست شهری (فضای سبز، ترافیک و حمل و نقل، فرهنگ و هنر) یک انقلاب اساسی در شهر روی بدهد، به طوری که تاثیرات آن در سه نسل بعد، محسوس باشد؛ نظیر آنچه در نیمه دوم دهه 70 روی داد و ترافیک بخشی از مسیر شریانی تبریز را با اجرای تقاطعهای غیرهمسطح، تسهیل کرد. دوره شهرداری آقایان کرباسچی و قالیباف در تهران، نمونه برجسته از دورههای تحولآفرین در مدیریت شهری است.
صدالبته که فقدان این تحول، نیازمند ریشهیابی دقیق و منصفانه است. نه شهردار تبریز و نه یک عضو شورا را نمیتوان مطلقاً مقصر دانست. واقعیت امر این است که شورای ششم تبریز از همان ابتدا، با حواشی بسیار، آغاز به کار کرد. شهردار سابق در دوره پنج ماه نخست، نتوانست چندان قوی و کارآمد نشان دهد و از کار برکنار شد. شهردارِ پس از او نیز در فضایی کار را به دست گرفت که با برخی از اعضای شورا از همان ابتدای کار، زوایه اساسی داشت.
دلیل مهم دیگر که مانع از تحول اساسی در دوره ششم شد، وضعیت استانداری آذربایجانشرقی بود. دوره ششم شورای شهر تبریز، با استانداری مرحوم عابدینخرم در آذربایجانشرقی آغاز شد. اما خود آن مرحوم نیز، از همان مراسم معارفه، در حاشیهها غرق شد و به رغم تبلیغات و اغراقهای دور و بریهایش، در ایجاد هماهنگی و اجرای برنامه راهبردی در استان، کاری از پیش نبرد. پس او چند صباحی شهید رحمتی روی کار آمد. رحمتیِ باانگیزه، در همان بازدیدهای نخست از پروژههای شهری، جان دوباره به ارتباط سرد استانداری و شهرداری بخشید. دریغ که حادثه بالگرد، این نیروی خوشفکر و پرانگیزه را از این شهر و دیار گرفت.
دلیل سوم، متوجه شخص شهردار تبریز است. او در تیمبندی و انتصابات، از همان ابتدا مسیری را رفت که استادش زاکانی در تهران بنا گذاشته بود. انتصابهای یک ساله و تغییرات پیدرپی، ثبات مدیریتی را از بدنه شهرداری گرفت.
شش ماه تا پایان دوره ششم شورا باقی ماندهاست. اینکه در سهسالونیم گذشته، اتفاق تحولآفرینی در تبریز نیفتاده، بدین معنی نیست که شورا و شهرداری، در شش ماه آتی، دستروی دست بگذارند.
در وهله اول شورا و شهرداری، باید با یک میثاق قوی به سراغ شش ماه آینده شهر بروند. اولویتبندی برنامههای عمرانی و مالی، باید محور این میثاق باشد.
پیشنهاد اول: تکمیل خط 2 مترو طبق وعده شهردار تبریز
شهردار تبریز پیش از این، از اتمام عملیات عمرانی فاز یک خط ۲ تبریز با ۱۳هزار میلیارد تومان اعتبار در خرداد ماه سال ۱۴۰۴ خبر دادهاست. اگر این وعده محقق شود، در کنار تکمیل خط یک و تزریق دستکم 100 اتوبوس به ناوگان حملونقل عمومی، میتوان گفت شهرداری در شش ماه آتی، کار دو سال را انجام دادهاست.
پیشنهاد دوم: تعیین تکلیف پارک باغشمال
تعیینتکلیف سولههای پارک باغشمال و واگذاری سریعتر آنها، میتواند یک فرصت نو برای نشاط فرهنگی و اجتماعی در مرکز شهر باشد. این مجموعه با چندین سوله مستحکم و وسیع سالها است که خاک میخورد. تعیین و تکلیف آنها گمان نمیرود بیش از شش ماه وقت ببرد.
پیشنهاد سوم: آغاز روند ثبت جهانی شاهگلی
رسیدگی اساسی به وضعیت ائلگلی و تکمیل پیشنویس ثبتجهانی این مجموعه ( در قالب باغ ایرانی) دیگر اقدامی است که مدیریت شهری در شش ماه آتی میتواند با همکاری میراث نهایی شود. به خاطر بیاورید که ثبت جهانی بازار تبریز در سال 89، گردشگری تبریز را در عرض چند ماه متحول ساخت. شاهگلی نیز از چنین ظرفیتی برخوردار است و میتواند کلیدواژه گردشگری بینالمللی تبریز در سالهای آتی باشد. در این موضوع خاص، میتوان از شخص رئیسجمهور نیز استمداد کرد.
این موارد، پیشنهادهایی است که قطعاً در زمان شش ماه، ممکن است و انتظار عجیب و خارقالعادهای از شورا و شهرداری به شمار نمیرود؛ به شرط اینکه تیم مدیریت شهری، با همان انگیزه خرداد 1400 عهد و پیمان خدمت به مردم را ارج نهد. در غیر این صورت، این شورا و شهرداری، معلوم است که در قضاوت تاریخی مردم، جایگاهی نخواهد داشت.
https://hamnava.ir/News/Code/9137307
0 دیدگاه تایید شده