گروه : فرهنگی

همنوا | دکتر احد نژاد ابراهیمی، استاد دانشگاه هنر اسلامی تبریز
شهر، پیچیدهترین عنصری است که توسط انسان کشف شدهاست. باید دقت کنیم که شهر یک پدیده است و شهر_اسلامی یک پدیده دیگر. ما در دو قرن اخیر، در شناسایی شهر اسلامی، کمکاری بسیاری کردهایم. همین باعث شده که برخی صاحبنظران غربی، مفهوم شهر اسلامی را کلاً قبول نداشته باشند. به عنوان مثال، ماکس وبر، متفکر آلمانی، شهر مسلمانان را با شهرهای اروپایی مقاسه کرد و به این نتیجه رسید که در جوامع اسلامی، چیزی به نام شهر وجود ندارد. از نگاه او، آنچه ما شهر مینامیم، یک دِه است!
سنت در مباحث معماری و شهری به راهکار تعبیر میشود. این راهکارها، گاهی به مرور، به فرهنگهای قوی تبدیل میشوند و در ساختار شهری، تاثیر عمده میگذارند. مثلاً در شهرهای اسلامی دو عنصر مسجد جامع و بازار اهمیت ویژه دارند و همواره در کنار هم هستند. تقریباً در همه شهرها این بههمپیوستگی به چشم میخورند. این پیوستگی نشان میدهد که فرهنگ مسجد، چطور بر ساختار شهرها دیکته شدهاست. آبانبار، حمام، یخچال، سرا و سایر عناصر شهری، در مسیر همین فرهنگ قرار میگیرند و نیازهای اقتصادی، اجتماعی و مذهبی مردم را پاسخ میدهند.
شیعیان، تا حدود هزار سال حکومت مستقل نداشتند. درست است که آلبویه اولین حکومت شیعهمذهب بود، اما همین حکومت شیعه، مشروعیت خود را از خلیفه سنی میگرفت. با آغاز دوره صفوی، آرزوی هزار ساله، شیعیان، برآورده شد. تا پیش از دوره صفوی، تبریز یک شهر «هفتاد بابا» بود. هر یک از باباها، در یک خانقاه بودند و بسته به فرقه خود، نقش ایفا میکردند. شهر در این دوره، از چهار رکن مسجد، بازار، خانقاه و حمام تشکیل میشد. با استقرار صفوی، یک شهر شیعی، با نیازها و الزمامهای جدید پدید آمد. این نیازها، به مرور، ساختار شهری را تغییر داد. مراسمهای مذهبی، از جمله، این نیازها بود.
مراسم مذهبی، چند ویژگی دارد که اولین آن، مردمیبودن است. این ویژگی مردمی، آرامآرام به تغییر ساختار شهری منجر شدهاست. سنت اگر جنبه اعتقادی داشته باشد، تبدیل به آئین میشود و جنبه خیّرانه به خود میگیرد. بنابراین، وقتی یک خانه در مسیر دسته عزاداری است، با مشارکت خیران، تملک و تبدیل به یک تکیه میشود. ساختار شهری ایرن از صفوی تا قاجار، اینچنین دستخوش تغییر شدهاست. عزاداری حسینیه اعظم زنجان، عزاداری مسیر بقعه شیخ صفی تا مسجد جامع اردبیل و عزاداری تیمچه مظفریه تبریز، نمونه بارز این فضاهای مردمی هستند. از دیگر سو، مراسمهای مذهبی محدود به دهه محرم نیست بلکه به فراخور مناسبتهای مذهبی، به سنت پایدار و همیشگی تبدیل میشود. بنابراین همین تغییر ساختار که اشاره شد، به طور مداوم، در وضعیت شهرها جریان دارد.
حال به موضوع شهر اسلامی که در ابتدا اشاره شد، باز میگردیم. آنچه باعث شده برخی اندیشمندان، وجود شهر اسلامی را قبول نداشته باشند، تفاوت ساختاری شهر اسلامی، با شهرهای غربی است. شهر اسلامی، چه به لحاظ نماد، و چه به لحاظ شاکله و ساختار، قطعاً وجود دارد، اما این شهر، کاملاً متفاوت با مفهوم غربی شهر است. ساختار این دو شهر، کاملاً متفاوت است. مناره، اذان، گنبد، کاشیکاری، ایوان، صدای اذان و عزاداری و...از نمادهای شهر اسلامی است. با حفظ و استمرار این نمادها، شاهد برجستهشدن مفهوم شهر اسلامی هستیم.
https://hamnava.ir/News/Code/2753397
0 دیدگاه تایید شده