گروه : اجتماعی

میرزا علی ثقةالاسلام ، روحانی طرفدار مشروطه و منتقد زیادهخواهی مشروطهطلبان ، از مشایخ شیخیه در تبریز بود. اندیشه سیاسی او در میانه سنت و تجدد جای گرفته که هم دفاع از مشروطه و دقت در بنیادهای اجتماعی و سیاسی دا داراست و هم نقد جدی بر رفتار سیاسی و اجتماعی مشروطهخواهان را. او "فتور ممالک اسلامیه" را ناشی از "عدم اتحاد پولتیک سلاطین و استبداد و اصرار ایشان در منافع شخصیه" میداند و از همین رهگذر به نقد و رد استبداد میپردازد و اساس مشروطه را "منع اراده شاهانه و لزوم شورا" برمیشمرد. از دیگر سو میرزا علی ثقةالاسلام " رنگ عوض کردن و مشروطهطلب ظاهری شدن" را "لطمه بر مشروطه" میداند و انحراف مشروطه توسط"ریاستطلبان در دست دگنک و در تن کپنک" را پیشبینی میکند که "شاید برسد روزی که اسمی از آن بماند و همان استبداد هزار ساله در شکل اولیه خود ادامه یابد" و "دولت به زور ملت و هوای نفس عدهای، قانونی مرتب کرده در میان مردم خواهد گذاشت".
اخلاق سیاسی ثقةالاسلام منبعث از "شریعت اسلامیه" و "ایرانیت"بوده، مقصد "پولتیک " مورد نظرش "شوکت اسلامیت و ایرانیت" است. او ضمن بیان صفات"علم، تقوا، عدالت" به عنوان شروط "احکام ریاست" که علاوه بر "عقل و شرع"اند ، عدم بیان "شرافت نسب و تمول و سایر مزایا" در کنار این شروط را گوشزد و موافقت اسلام با احکام مترقی روزگار خود را متذکر میشود و یادآوری میکند که "دین حنیف اسلام ابدا ممانعتی از ترقی ندارد بلکه بذاته باعث و داعی بر ترقی و حاکم بر آن است". او با بیان صفات "بیگانهستیزی" و "هزار و سیصد سال تربیت و تهدیب ایرانیان" از عقبماندگی ایران - و نیز جهان اسلام - می نالد و "خواب خرگوشی" مسلمین را دوری از "قرآن عظیمالشأن" میداند که "کلادستون وزیر انگلستان" در از میان برداشتن آن سخن گفته و آن را "در پارلمنت به دست گرفته" است.
در حوزه اقتصاد و اجتماع ، او از "زهد واجب" سخن میگوید و" امتعه وارده از خارجه به ایران" را بر دو قسم "ضرورت" و "تزیین" طبقهبندی میکند و ضمن بیان این که "ما ایرانیان ثروت طبیعی داریم" طرق حصول "ثروت اضافی" را برای انکشاف ایران و ایرانی بر میشمارد.
در نگاه کلی، اخلاق سیاسی میرزا علی ثقةالاسلام بر دو عنصر "عدم ترجیح منافع شخصی بر منافع عمومی" و "صداقت در رفتار سیاسی" استوار است.
ثقة الاشلام نگاه عرفی به کلیت سیاست دارد و به شکلی غیر مستقیم اجازه "حجج اسلام" به سلاطین را نیز نقد میکند، اما او سیاستی را اخلاقی میداند که به "استبداد فردی و جمعی" منتهی نشود. او آن سیاست جمعی را که "گوشهگیر آواز خوانی مستبدان مملکت" است و در آن "رأی شاهانه مقدم بر رأی تمامی اهل مشورت" باشد، به نقد میگیرد و میان دو مقام " تصور" و " به فعلیت در آوردن" فرق میگذارد و ضمن طرفداری جدی از حق رأی باسوادان، آرائ مأخوذه از"دهات" را "به زور ملّاک و تلقین آنها" میداند و نخستین گام خروج از آن را "تقویت ضعفاء" می داند تا در سایه "تحصیل ثروت و علوم نافعه در معاش و علم پولتیک و علم سد باب احتیاج به خارجه" و دقت در بنیادهای اجتماعی و سیاسی "به زور شریعت طاهره" راه بر "وحدت پولتیک مسلمین" باز شود.
میرزا علی ثقةالاسلام در دفاع از تمامیت ارضی ایران در روز عاشورای ۱۳۳۰ قمری به دستور قونسول روسیه تزاری در تبریز به دار آویخته شد .
* عبارات داخل "گیومه" عین عبارات میرزاست.
مهدی_نعلبندی / دارالولایه تبریز/ دی ۹۰
https://hamnava.ir/News/Code/4875967
0 دیدگاه تایید شده