گروه : آرشیو
به گزارش هم نوا به نقل از فارس ، چهارمین جلسه رسیدگی به اتهامات ۴ نفر از متهمین پرونده شرکت دومان توکان به ریاست قاضی صلواتی در شعبه چهارم دادگاه ویژه رسیدگی به جرائم اقتصادی به صورت علنی آغاز شد.
اتهام این افراد مشارکت در اخلال عمده در نظام اقتصادی و مشارکت در کلاهبرداری شبکهای است.
تا کنون سه جلسه از جلسات رسیدگی به اتهامات این افراد در دادگاه انقلاب برگزار شده است.
براساس کیفرخواست صادر شده در این پرونده ۱۸۶ نفر از متهمان شکایت کرده اند و گردش حساب حدود ۱۵۰ میلیارد تومانی به ثبت رسیده است.
در ابتدای این جلسه قاضی صلواتی از متهم ردیف دوم این پرونده خواست در جایگاه حاضر شده و خود را معرفی کند.
متهم پس از قرار گرفتن در جایگاه خود را معرفی کرده و گفت: بنده مهدی ذکایی متولد سال ۱۳۵۴ هستم، سابقه کیفری ندارم، متاهل هستم، مدرک تحصیلیام فوق دیپلم است و کارمند شرکت دومان توکان بودهام.
قاضی صلواتی خطاب به متهم گفت: اتهام شما دائر بر مشارکت در اخلال عمده در نظام اقتصادی و مشارکت در کلاهبرداری شبکهای بوده که به شما تفهیم میگردد. دفاعیات خود را بیان کنید.
متهم ذکایی گفت: آقای قاضی بنده یک کارمند در این شرکت بودم که در سال ۹۵ در این شرکت مشغول به کار شدم و به دستور مدیرعامل تمام کارهای اجرایی و اداری رستورانها را انجام میدادم و هیچ اطلاعی از کارهای مالی شرکت نداشتم.
این متهم ادامه داد: در ایام همکاری چندین نوبت خواستم از کارهای شرکت مطلع شوم که با برخورد بد آقای دومان مواجه شدم. چون او همیشه میگفت: کار ما در شرکت درست است و کار خلافی نمیکنیم.
وی افزود: بنده بر مبنای قسم برادری که این فرد با من خورده بود مشغول به کار در شرکت او شدم.
متهم ادامه داد: من دفاع خاصی ندارم وکیل محترمم دفاعیات را انجام خواهند داد.
متهم ذکایی گفت: البته دو سه نکته را باید توضیح دهم یکی اینکه آقای دومان در جلسات قبلی گفتند که وکلا به زندان مراجعه نکردهاند بنده این موضوع را تکذیب میکنم چون دوستان (وکلا) آمدند؛ و هر وقت بنده به وکیل خود زنگ میزدم او جواب میداد و با هم صحبت میکردیم.
متهم ردیف دوم پرونده شرکت دومان توکان ادامه داد: بنده کل مبلغی که از این شرکت گرفتهام ۳ میلیارد تومان بوده است. در اقرارهای حضوری و مواجهه حضوری که در بازپرسی انجام شده است خود آقای دومان هم به این موضوع اقرار کرده و این مبلغ را قبول کرده است. البته آقای دومان در ابتدا گفتند که من ۳ میلیارد گرفتهام، اما بعدا گفتند ۵ میلیارد دوباره گفتند ۷ میلیارد و میترسم کل بدهی به سرمایهگذاران را گردن من بیندازد.
ذکایی افزود: این پول که دریافت کرده بودم بابت هزینههای جاری بود که بخشی از آن در گاوصندوق موجود بود و تحویل من به صورت امانی نبوده است این مبلغ (۳ میلیارد) کل حقوق و مزایا و سنوات بنده بوده که در همین ۳ میلیارد حساب شده است.
قاضی صلواتی پس از دفاعیات متهم از وی پرسید: از نحوه جذب سرمایهها، میزان آن و نقش خود در تهدید سرمایهگذاران توضیح دهید.
متهم گفت: همانطور که گفتم بنده اصلا اجازه دخالت در امور مالی را نداشتم. من حتی یک نفر را در خصوص موضوعات مالی تهدید نکردهام. چون کار من فقط کارهای اداری رستورانها بود. بنده در امور مالی نه دخالت داشتهام و نه اجازه دخالت، چون هروقت سوال میکردم آقای دومان میگفت: شما فقط یک کارمند هستی.
قاضی صلواتی: قبل از وارد شدن به این شرکت در کجا مشغول بودی؟ چه شغلی داشتی؟
متهم: بنده قبل از ورود به این شرکت در یک موسسه حقوقی کارهای اداری را انجام میدادم.
قاضی صلواتی پرسید: بله شما در این شرکت هم کار معاونت حقوقی را بر عهده داشتهاید.
متهم پاسخ داد: من به عنوان یک کارمند در آنجا کار میکردم، چون یک موسسه حقوقی بوده است و نقش یک کارمند ساده را داشتم.
قاضی صلواتی پرسید: میزان حقوق دریافتی شما چقدر بوده است؟
متهم: در اوایل ماهی ۳ میلیون تومان حقوق میگرفتم که بعدا ۵ میلیون تومان شد.
قاضی صلواتی پرسید: مگر کار شما چه بوده است که ۵ میلیون حقوق میگرفتید؟
متهم: بنده از ساعت ۷ صبح تا ۱۲ شب در شرکت کار میکردم.
قاضی صلواتی خطاب به متهم پرسید: شما چطور معاونت حقوقی داشتهاید، اما کارهای اجرایی میکردهاید؟
ذکایی پاسخ داد: من فقط یک کارمند ساده اداری بودم.
قاضی در ادامه از متهم درباره دیگر مبالغ اخذ شده توسط متهم سوال کرد و گفت: وجوه دیگری که شما دریافت میکردید بابت چه چیزی بوده است؟
متهم ردیف دوم شرکت دومان توکان پاسخ داد: آقای دومان این پولها را داده بود و گفته بود که این پولها همراه شما باشد که با آن خریدهایی مثل خرید فرش انجام میدادیم.
قاضی صلواتی خطاب به متهم گفت: شما علاوه بر حقوق ثابت، پول و مزایای دیگری هم میگرفتهاید چرا؟
متهم گفت: من هیچ پول اضافهای دریافت نکردهام.
قاضی پرسید: اصلا هزینه جاری یعنی چه؟
متهم: مثلا میگفت: برو دو تخته فرش بخر.
قاضی صلواتی: شما این پولها را برای پرداخت رشوه میگرفتهاید.
متهم: اصلا من رشوه به کسی ندادهام.
قاضی: قضیه آن فردی که به رستوران مراجعه کرده بود چه بوده است؟
متهم: یک بار یک فرد به رستوران آمد و خود را بازرس اماکن معرفی کرد و به این بهانه از من ۵ میلیون تومان گرفت که البته بعدا من از او شکایت کردم و ۴ تومان از آن ۵ تومان به صندوق رستوران برگشت.
قاضی صلواتی خطاب به متهم گفت: یکی از کارهای اصلی شما در این شرکت پرداخت رشوه به افراد مختلف بوده است.
متهم گفت: من این حرف را کاملا تکذیب میکنم، چون این حرفها صرفا اظهارات آقای دومان است.
قاضی صلواتی: اما در اقاریر شما همین حرف هم هست. آقای اردشیر که خود را منتسب به بانک مرکزی میدانسته است ۵۰۰ میلیون از شما گرفته است.
متهم پاسخ دلد: من حتی یک هزار تومان هم به کسی رشوه ندادهام.
وی گفت: آقای دومان همیشه میگفت: که چون ما یک شرکت مالی هستیم و درآمد شرکت بسیار خوب است باید همیشه با خود پول داشته باشیم تا بتوانیم بلافاصله در مواقع نیاز استفاده کنیم.
قاضی صلواتی: شما ۳۰۰ میلیون تومان بابت درمان همسرت هزینه کردهای که این پول، پول مردم بوده است.
متهم گفت: ۳۰۰ میلیون نبوده است بلکه حدود ۱۰۰ میلیون و خوردهای میباشد که این مبلغ هم جزو همان ۳ میلیارد تومان حساب شده است. در این خصوص بنده، چون به پول احتیاج داشتم این مبلغ را به عنوان کمک و قرض دستی از آقای دومان گرفتهام.
قاضی صلواتی گفت: شما با پول مردم ۲۵۰ میلیون تومان خودروی سانتافه، ۵۰ میلیون تومان خودروی زانتیا، ۲ میلیون تومان ساعت خریدهاید حتی ۲۰ میلیون پول برای خرید سیم کارت رند دادهاید.
متهم در دفاع از خود گفت: آقای دومان معتقد بود که شما باید با این ماشینها رفت و آمد داشته باشید که کلاس کار داشه باشد این هزینهها هم که گفتید جزو آن بدهی ۳ میلیاردی بنده است.
قاضی خطاب به متهم پرسید: مگر سمت شما چه بوده است که باید ماشین مدل بالا و سیم کارت رند استفاده میکردهاید مگر غیر از این است که شما معاونت حقوقی شرکت بودهاید؟
متهم گفت: آقای قاضی من یک کارمند بودهام و ساعت من حدود ۲۰۰ هزار تومان ارزش دارد که اکنون هم بر روی دستم است همه حرفهایم را صادقانه میگویم تمام اظهاراتی که آقای دومان علیه من مطرح کرده است بخاطر خصومت شخصی بوده است.
قاضی صلواتی پرسید: حدود ۱ میلیارد و ۶۰۰ میلیون تومان پول نقد دست شما بوده است. برای چه؟
ذکایی جواب داد: بله، آقای دومان میگفت که شما مدیران شرکت باید همیشه پول به همراه داشته باشید من نه سواد حقوقی داشتم و نه کار حقوقی میکردم.
قاضی صلواتی خطاب به متهم گفت: پس آنجا یک شرکت نبوده است دنیایی از هرج و مرج بوده است که با پول مردم هرکاری میخواستید میکردید برایتان پول مردم مهم نبوده است.
متهم گفت: آقای قاضی من واقعا از کارهای خود پشیمان هستم، چون فریب آقای دومان را خوردم بر این حرف که این پولها حق مردم است شکلی ندارم من مثل یک کارمند ساده از ۷ صبح تا ۱۲ شب در خدمت آقای دومان بودهام و برای او کار میکردم.
قاضی صلواتی پرسید: ما هنوز نفهمیدیم که کار اصلی شما در این شرکت چه بود؟
متهم گفت: راستش را بخواهید من خودم هم نمیدانم یک بار به امور بهداشتی رستوران میرسیدم یک بار به کارهای بانکی و...
قاضی صلواتی پرسید: کار شما این بوده است که رشوه پرداخت کنی؟
ذکایی گفت: خیر اصلا بنده رشوهای به کسی ندادهام.
قاضی: به نظر من شما مسئول پرداخت رشوهها بودهای.
متهم: حاج آقا اصلا اینگونه نبوده است.
قاضی صلواتی: شما بعد از اینکه با آقای دومان اختلاف پیدا کردید بحث اخراج شما پیش آمد.
متهم پاسخ داد: خیر من تا زمان قبل از دستیگری در شرکت آقای دومان کار میکردم و او را قبول داشتم من فکر میکردم که آقای دومان در دنیا یک دانه است و همتا ندارد. اگر میدانستم که دارد در شرکت چه کار میکند خدا شاهد است یک ساعت هم آنجا نمیماندم.
قاضی صلواتی خطاب به متهم گفت: شما میدانستید که نباید رشوه پرداخت کنید و پولهای مردم را حیف و میل کنید، چرا این کارها را انجام میدادید. شما خانم ندا مختارزاده را تشویق میکردید که سرمایهگذاران را از عودت سرمایهها منصرف کند.
متهم پاسخ داد: بنده این کار را نمیکردم من بعد از دستگیری تازه متوجه شدم که آنها یک گروه تلگرامی دارند و آقای دومان در آنجا فعالیتها خود را انجام میداده است و من اصلا از این کانال تلگرامی خبر نداشتم.
قاضی صلواتی پرسید:شما مگر چه سمتی داشتید که به خانم مختارزاده دستور میدادید؟
متهم گفت: یک وقتی متوجه شدیم که برخی از اطلاعات شرکت افشا شده است لذا آقای دومان به من ماموریت داد که بفهمم چه کسی این اطلاعات را بیرون داده است.
قاضی صلواتی خطاب به متهم گفت: اما شما کاملا در جریان تخلفات و کلاهبرداریهای شرکت بودهاید.
متهم: من اینجا تکرار میکنم که اصلا خبری از کارهای شرکت نداشتهام. کل مبلغ دریافتی من ۳ میلیارد تومان بوده است.
قاضی صلواتی در ادامه محاکمه متهم ردیف دوم پرونده شرکت دومان توکان از این متهم پرسید: شما فرشها را از کجا و برای چه میخریدید؟
متهم در دفاع از خود گفت: آقای دومان به من گفت که شما برو فرش بخر، چون میخواهیم یک کارگاه قالیبافی بزنیم بطوریکه حتی علامت شرکت را هم بر روی تعدادی از فرشها زد؛ که خدا را شکر در این کار موفق نشد.
قاضی صلواتی گفت: تعدادی از شکات اعلام کردهاند که شما آنها را تهدید میکردهاید.
ذکایی پاسخ داد: خیر اینگونه نیست، بلکه آقای دومان سرمایه گذاران را تهدید میکرد بطوریکه بنده یک وقتی دیدم که او میخواست با یکی از سرمایهگذاران درگیری فیزیکی پیدا کند که من مانع این کار شدم و برای این حرفم شاهد هم دارم من اصلا کسی را تهدید نکردم.
قاضی: شما یک شبه سلاح، شوکر و افشانه به همراه داشتهاید.
متهم توضیح داد: این تفنگ را آقای دومان خریده بود و با آن با بچهها شوخی میکرد که من آن را از او گرفتم و در کشوی میز گذاشتم، چون اصلا در شان من نیست که بخواهم اسلحه با خود حمل کنم.
قاضی صلواتی با لبخند پرسید: بالاخره نفهمیدیم شغل شما چه بوده است؟ و برای چه شوکر داشتهاید؟ چرا اسلحه داشتید؟
متهم گفت: آن اسلحه هم مال من نبوده است و از هر مغازه اسباب بازی فروشی میتوان آن را تهیه کرد.
https://hamnava.ir/News/Code/14847
0 دیدگاه تایید شده