×

منوی اصلی

اخبار ویژه

امروز : یکشنبه 22 مهر 1403  .::.   برابر با : Sunday 13 October 2024  .::.  اخبار منتشر شده : 26074 خبر
هنر ایرانی، نقطه درخشان آغاز المپیک

همنوا | فاطمه افتاده بیرق

شب گذشته، برای نخستین‌بار در ادوار بازی‌های المپیک، کشور میزبان  تصمیم گرفت، به جای رژه تیم‌ها در اطراف زمین فوتبال، کاروان هر یک از تیم‌ها را با قایق، از «رود سن پاریس» عبور دهد. ابتکار عملی که اگرچه در نگاه اول، جذاب به نظر می‌رسید، اما با اضافه‌شدن بخش‌های جنبی، مراسم افتتاح المپیک را _که قاعدتاً باید یک مراسم حماسی و ورزشی باشد_ به یک کارناوال توریستی، تقلیل داد. با این حال، طراحی و نصب یک المان هنری از نگارگری سنتی ایران در طول رودخانه سن، در میان تاریکی‌های برنامه خوش درخشید و مورد توجه مخاطبان ایرانی قرار گرفت. در بخشی از برنامه، رودخانه سن این بار میزبان هنر نگارگری ایرانی بود. هنری که از زیردست «محمد قاسم مصور تبریزی» درآمده است. 

بخش کوچکی از یکی از آثار او در حاشیه رود، به طرز هنرمندانه‌ای، طراحی و نصب شده بود. اصل این نقاشی با نام «شاه عباس و جوان» در موزه لوور پاریس نگهداری می‌شود. در این اثر زیبا، نیم‌رخی از بانوی ایرانی در دوره صفوی دیده می‌شود. نیم‌رخی که حالا در افتتاحیه المپیک، لبالب در رود سن فرورفته و اشاره به این بیت معروف دارد که در گوشه نگاره آمده است: 
برآرد روزگارت از سه لب کام
لب یار و لب جوی و لب جام


محمدقاسم، نگارگر، شاعر، خطاط و موسیقیدان دوره صفوی قرن یازده قمری و اصالتاً اهل تبریز است. او در تبریز نقاشی آموخت و بعدها پس از درک مقدمات تصویرسازی، راهی اصفهان شد و در خدمت استادان نامی و پرآوازه آن سامان قرار گرفت.
در مورد ویژگی فنی آثار محمدقاسم، گفته می‌شود او نخستین هنرمندی است که در عهد ایران صفوی، متأثر از نقاشی اروپایی، ابر را از صورت کهن در نگارگری ایرانی خارج ساخته و آن را به شکل طبیعی نزدیک ساخت. این نگارگر، در بعضی از نقاشی‌های کاخ چهلستون که به دستور شاه عباس دوم صورت گرفته مشارکت داشته و همچنین احتمالاً در ترسیم دیوارنگاره‌های عالی قاپو نیز دخیل بوده‌است. 
جزئیات «شاه عباس و جوان» نشان می دهد که محمدقاسم نقاش درگاه شاه‌عباس، احتمالاً از دایره نزدیکان‌ شاه بوده که توانسته چنین به خلوت شاه راه یابد و نقاشی بکشد.
در میان سلاطین صفوی از هیچ پادشاهی، تصویری به زیادی شاه‌عباس نیست. در بیشتر این تصاویر، شاه با کلاه مخصوص که جز او و شاید صفی‌میرزا کسی برسر ندارد نشان داده می‌شود. 
جدا از بحث المپیک، حسی شبیه «غرور و غم همزمان» با دیدن این منظره، برای هر ایرانی، ممکن است پیش بیاید. «غرور» به خاطر جلوه تمدن و هنر میهن‌مان در مهم‌ترین رویداد ورزشی جهان و «غم» به خاطر غربت هنر ایرانی که در غرب، شان و مرتبت بیشتری از ایران دارد.

برچسب ها :

  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط تیم مدیریت در وب منتشر خواهد شد.
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.