سیدرضا علوی
از: مدیرکل
به: معاونت وزارت عالی
معاونت محترم وزارت خودمان
سلام؛ اگر از روی لطف و عنایت خواستار احوالات اینجانب و اداره کل باشید، بحمدالله زیر سایه الطاف حضرتعالی از ساعت شش صبح خروسخوان تا بوق سگ مشغول به خدمت خلقالله برای رضایت خداوند و البته شما هستیم. نگرانی جز حسرت دیدار روی ماه شما و بیکاری فرزند عزیز و دلبندم که آن هم به لطف شما مرتفع میگردد، انشا الله.
وزیر جان! فرزندی دارم گل! ماه! در تربیت او بسیار کوشش کردم تا از برخی کودکان دهک اول تا هفتمیها چیزهای بد مانند فحش و ناسزا یاد نگیرد وآن را به کار نبندد. از پول شخصی خود، او را در مدرسه غیرانتفاعی ثبتنام کردم. برای اینکه اراجیفی چون موسیقی را در داخل سرویس مدرسه ناخواسته نشنود، بالاجبار راننده با ماشین اداره را مامور ایاب و ذهابش نمودم. البته حق ماموریت راننده داده شده و در حق ایشان عدالت جاری شده است.
این طفل پاک من آفتاب و مهتاب ندیده است! دایمالغسل است! هر روز دو بار استخر و سونا میرود و چون علت میپرسم! در جواب میگوید: پاپا جان! باید که پاک باشم یا نه؟! النظافت من الایمان؛ این پسر آیه هم بلد است. از انقلابی بودن او چه بگویم هر سال بیست و دوم بهمن همراه من در راهپیمایی شرکت میکند آن هم پای پیاده! از سوابق علمی او هر چند بگویم کم گفتهام! 13 سال یا بهتر است جهت رفع نحسی عدد 13 از عبارت 12+1 مانند 5+1 برجام استفاده کنم.
حال چرا 13 سال!؟ یک سال برای تقویت پایه در کلاس اول که در مدرسه دولتی درس میخواند، نامردها طفل عزیز مرا مردود کردهاند. دوازده سال بعدی را در غیرانتفاعی یکضرب قبول شده است و 12+1 سال ادبیات خوانده! کدام ادیب ما دوازده سال پای درس فارسی بوده و نمراتش بالای 10 بوده؟ حتی شعر من یار مهربانم را تا نصفه از بر است. 12 +1 سال ریاضیات خوانده، علوم و اجتماعی خوانده، در تمام زنگهای ورزش بدون استثنا حضور داشته است. این پسر نازنین 9 سال هنر خوانده و سه سال حرفه؛ مانند رزمندگان دلیر ما سابقه نظامی دارد و سه سال تمام درس آمادگی دفاعی خوانده است. هر چند به دلیل اصرار مادرش مجبور شدم روز اردوی نظامی از رفتن او ممانعت کنم؛ امّا فرزندم یک تئوریسین و مشاور نظامی است.
وزیر جان! میدانی که اردو خطر داشت؛ اما سر کلاس درس حاضر بوده و حتی یکبار اسلحه ژ3 دست گرفته و عکس انداخته که آن را هم به پیوست حضورتان ارسال میکنم.
حتی در مورد سوریه هم حساسیت دارد. یادم است یکبار برای مراسم یادبود شهید مدافع حرم رفته بودم. ایشان داخل ماشین بود و دم در مسجد نیم ساعت منتظر من بود. نیم ساعت کم وقتی برای مطالعات بینالملل نیست! تازه! فقط هم منتظر نبود، بلکه سؤال هم کرد که: پاپا! چرا دیر کردی و من برایش توضیح دادم و گفتم که این افراد برای دفاع از ما رفتهاند و ما هم باید وقت بگذاریم و او با سرش تأیید کرد و گفت: «ایهیم»!! شما کدام فرد را میشناسید که در این سن به چنین آگاهی سیاسی برسد. او حتی با برجام هم مخالف است. یکبار مجری تلویزیون داشت در مورد برجام حرف میزد، عزیزم گفت: پاپا اعصابم خرد شد بزن ماهواره! ، نگفت تلویزیون را ببند! این یعنی مخالفت با برجام و نگرانی برای مملکت.
هر چه از عزیز دلم برایتان بگویم، کم گفتهام. خودتان که از فامیل میشنوید با این سابقه درخشان پسرم یک هفته است درسش را تمام کرده و کنج عزلت گزیده است و دائم میگوید پاپا! من خسته شدم از بس خانه نشستم یا مرا در اداره خود استخدام کن یا مرا بفرست دبی، دستم به دامنت معاون وزیر جان! فامیل دور یک کاری بکن که طفلم از دست میرود. تازه این را نگفتم ایشان یک دوره دوازده ساعته خبرنگاری دیده پایش برسد دبی، «بیبیسی» این را زده برده! خدای ناکرده میشود اپوزیسیون مقابل نظام قرار میگیرد...
+دستور معاون وزیر برای جذب ایشان:
اداره کارگزینی باتوجه به سابقه درخشان علمی نظامی و سیاسی ایشان را از ردیف آقازادهها (توضیح اینکه معاون وزیر آقازاده را خطزده) نه، نه از ردیف نخبهها استخدام کنید. معاون وزیر فلانی!
https://hamnava.ir/News/Code/4907835
0 دیدگاه تایید شده