گروه : آرشیو

روز خبرنگار امسال، برای تحریریه رسانههای شرکت سخننگاران طوبی، یکی از روزهای خاص و به یاد ماندنی بود.
نزدیکهای ظهر بود که یکی از همراهان حاجآقا آلهاشم خبر دادند که قرار است ایشان به مناسبت این روز، در شرکت سخننگاران طوبی، حضور داشته باشند. اما از شما چه پنهان که به رغم این هماهنگی قبلی، چیزی از حول و ولای ما کم نشد. طوبی در سالهای فعالیت فرهنگی و رسانهای خود، میهمان بزرگ و عزیز کم نداشته است؛ اما شاید بتوان حضور نماینده محترم ولیفقیه در استان را یکی از روزهای خاطرانگیز این مجموعه دانست.
حاجآقا آلهاشم، ظهر پنجشنبه، با حضور در شرکت سخننگاران طوبی، از نزدیک با تکتک اعضای تحریریه دیدار و گفتگو کرد. جالب اینکه برخی از اعضای تحریریه را به نام میشناختند و مثلاً با شنیدن اسم فامیلیشان، قدری درنگ میکردند و میگفتند: «سلام ما را به ابوی برسانید!»
تواضع و صمیمیت سید عزیز ما، در دیدار روز خبرنگار، صادقانه و حتی پدرانه بود و در دلسوزی و دغدغهخاطرشان، ردی از تعریفوتمجیدهای صوری و تبریکهای تشریفاتی وجود نداشت.
حاجآقا چند دقیقه بعد از احوالپرسیهای اولیه، گلویی تر کرد و خطاب به مدیرمسئولان سرخاب و آذرپیام و همنوا، از وضعیت اقتصادی مجموعه پرسید. اینکه دفتر فعالیت مجموعه، در چه وضعیتی است؟ وضعیت امکانات و تجهیزات چطور است؟
گریزی هم به وضعیت کاغذ و اقلام مصرفی مطبوعات زدند و از اینکه به رغم مشکلات جدی، مجموعه طوبی، در حفظ استقلال مالی، سرحال است، اظهار خرسندی کردند.
در فرصتی که ایشان مشغول گفتگو با تحریریه بودند، با عجله چند شماره از نشریاتی را که با موضوع بیانات و مواضع ایشان، چاپ شده بود، در اختیارشان قرار دادیم. چشمشان که به لوگوی سرخاب افتاد، لبخندی زدند و گفتند: «سرخاب از خودمان است؛ ما بچه همین محله هستیم!» همین طور که به صحبتهای اعضا گوش میدادند، نشریات را تورق میکردند. با دیدن برخی روی جلدها، لبخندهایشان بعضاً معنیدار به نظر میرسید.
صدای اذان از دور به گوش میرسید. حاجآقا نیم خیز شدند و با چهرهای که آینه خستگی و کمخوابی بود گفتند: «باید بلند شویم دیگر. آخر هفته است و کلی برنامه داریم!»
https://hamnava.ir/News/Code/29148
0 دیدگاه تایید شده