همنوا/ سیدرضا علوی: بعد از مدتی  (البته نه مدت به آن درازی که در کلمه مدت پنهان است) شورای سیزده نفره به دلیل نحس بودن عدد سیزده از خودشان مشتق گرفتند و شورای 9 نفره شبانه تشکیل دادند و شهردار پاک دست را استیضاح کردند. نه به جرم پاکدستی، بلکه به جرم عدم تعامل.

تعامل چیست؟ همان بده بستان، بگیر و بده، سازش، اصلا شهردار که بده بستان بلد نباشد به درد لای جرز  می‌خورد تا شهرداری.  تو که بلد نیستی معامله کنی بی‌خود قبول کردی شهردار بشوی.  این جا ستاد مبارزه با کرونا نیست که دائم دستت را الکل بزنی که پاک بماند.

حاجی فلانی پول مفت می‌خواهد، باید بدهی. چون اولا حاجی است و دوما اطرافش کلی حاجی دارد.  تازه برای کار خیر می‌خواهد. کار خیر را که آدم با پول خودش انجام نمی‌دهد، با پول دیگران و بیت المال انجام می‌دهد. تو که نمی‌توانی پول مردم را در کار خیر هزینه کنی باید بروی کنار. 

این سوسول بازی‌ها برای اول انقلاب بود که مسئول حافظ بیت‌المال باشد. الان بیت‌المال حافظ مسئولین است . القصه شورای 9 نفره شهر تب نریز استان افغان جان شرقی  شهردار را کنار گذاشتند. حالا  دو تا مسئله پیش آمد. اول شهر بی‌شهردار شد. مسئله دوم زیاد مهم نبود من هم نمی‌نویسم.

شورای شهر 9 نفره که حالا از قید سیزده رها شده بودند شروع کردند به آوردن این و آن.  این بیا، اون بیا، تو هم بیا. یکی را آوردند که مجبور شدند بیوگرافی او را منتشر کنند تا مردم او را بشناسند. یک عده طرفدار این یک عده طرف‌دار اون و بازی «انصرف بده» شروع شد .

این انصراف بده، اون انصرف بده، که تعداد حامی من کم است . نه این طرف از رو رفت نه اون طرف. اعضای شورای 9 نفره به توافق نرسیدند .این جا بود که «مغز متفکر» به این نتیجه رسید که مشکل از عدد 9 است، نه از کاندیدها. جلسات شبانه دوباره آغاز شد و روی عدد هفت توافق شد. چرا هفت؟   اولا عدد هفت برای هفته است. دوما شماره پیراهن علی پروین است.  سوما شماره پیراهن کاپیتان تیم ملی علیرضا جهانبخش است. این عدد به قدری یمن است که جادو گر تیم ملی به مربی‌ها گفته بود خود بازیکن شماره هفت نباشد مهم نیست، عدد هفت باید داخل میدان باشد ولو اینکه داور شماره هفت را بپوشد.

بگذریم که هفت هفت تا می‌شود چهل‌وهفت، هفت سه تا می‌شود بیست‌ویک.  خلاصه رسیدند به عدد هفت. این جا بود که مشکلل عددی حل شد اما همه انصراف داده بودند.  اعضا لغت نامه دهخدا را باز کردند نگاه کردند دیدند مقابل  انصراف نوشته:

"انصراف . [ اِ ص ِ ] (ع مص ) برگشتن و بازماندن . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء). بازگشتن . (تاج المصادر بیهقی ) (مجمل اللغة) (ترجمان القرآن جرجانی ). انکفاء. (از اقرب الموارد). بازگشتن و مراجعت و انقلاب . (غیاث اللغات ) (آنندراج )...- || منصرف شدن"

همه ماندند که با این معانی  چه کنند؟ طرف انصراف داده رفته. یکی که از دیگران با تجربه‌تر بود و طراح عدد هفت گفت: "بابا این که کاری ندارد می‌گویم یکی از انصراف دهندگان از انصراف خود، انصراف دهد."

همه شادی کردند . یک نفر رفت سراغ منصرفین و یکی از آنها را از انصراف اولیه منصرف کرد و چون این شخص دو بار انصراف داده بود  اول از شهردار شدن و دوم از شهردار نشدن در نتیجه منفی در منفی شد هفت رای مثبت. بعد هم  در جلسه شورای شهر تب نریز طبق توافق اولیه بدون استماع  برنامه شهردار "دو بار منصرف شده" با رای قاطع هفت از عدد نحس سیزده شد شهردار تبریز.

پ.ن1: هر گونه شبیه‌سازی  این ماجرا با شهرهای ایران مربوط به ذهن بیمار شبیه‌ساز بوده و نویسنده هیچ مسئولیتی در این خصوص قبول نمی‌کند .

پ.ن2: هر گونه تشابه اسمی اتفاقی است .