به گزارش همنوا، دکترکریم میرزایی میرک در پاتوق هنری بنیاد فرهنگی طوبی، به «چیستی هنر در دوره ترکمانی» پرداخت و گفت: در سده نهم هجری، حکومت تیموریان به مرکزیت هرات بر شرق ایران تسلط دارد و ترکمانان نیز به مرکزیت تبریز بر بخشهای غربی حکومت دارد، بنابراین، شاهد دو مرکز هنری_حکومتی در ایران در قرن نهم هستیم. البته به جز این دو شهر، باید از شیراز نیز یاد کنیم که به لحاظ کمی وکیفی آثار شاخصی در این دوره دارد.
این پژوهشگر تاکید کرد که رویکرد تساهلی شیعه به هنر، نقش مهمی در اصول و قواعد هنری در ایران داشتهاست؛ این رویکرد چنانکه گفتیم از دوره ترکمانی، شکل میگیرد و در صفویه به اوج میرسد.
این نگارگر، در ادامه با اشاره به اینکه هنر مکتب هرات، یک مقوله کاملاً هندسی، و آثاری که کمالالدین بهزاد و اسلاف و شاگردان هراتی وی ساختند مبتنی بر هندسه است، اظهار کرد: شما اگر از مکتب هرات، هندسه را حذف کنید، جز فیگورهایی که به هندسه چسبیدهاند، چیزی از این مکتب باقی نمیماند. مکتب هرات یک مکتب کاملا مهندسی شده و مبتنی بر خط کش و مندرجات خطوط و سطوح پیچیده است که انسان متحیر از این نگاه هندسی خاص است، درست در نقطه مقابل آن، مکتب تبریز سرشار از انحنا و طبیعت است. اگر شما بخواهید طبیعت را ببینید، باید به مکتب تبریز رجوع کنید، چون نگاه مکتب تبریز، به هنر، بسیار لطیف، و توام با انحنا و قوسها است.
وی با بیان اینکه نمونه بارز این رویکرد هنری را در خوشنویسی نیز میبینیم، افزود: خوشنویسی مکتب هرات با خطوط صاف و خطکشیشده نسخ و ثلث شناخته میشود، اما خط نستعلیق، با آن انحنا و لطایف و ظرایف زیبا، در تبریز و توسط میرعلی تبریزی در همین قرن نهم شکل گرفت. نستعلیق، به معنی گریز از هندسه دُگم و پرهیز از خطوط راست و سِفتی است که مشابه آن را در آثار نگارگری و معماری هرات بسیار دیدهایم.
این عضو هیئتعلمی دانشگاه هنر اسلامی تبریز ادامه داد: البته هندسه نقوش هرات، بسیار هم زیبا است، اما این هندسه در تبریز اوج میگیرد، در خوشنویسی به خط نستعلیق تبدیل میشود و در تذهیب، به صورت ختایی تجلی مییابد. طرحهای اسلیمی در مکتب هرات، به مراتب بیشتر از مکتب تبریز است و طرحهای ختایی در تبریز، به مراتب بیشتر از مکتب هرات است.
وی تصریح کرد: نمونه این سوگیری هنری را در معماری، در مسجد کبود تبریز میتوان دید که سرشار از طرحهای ختایی است، در حالی که مسجد گوهرشاد مربوط به مکتب هرات که حدود پنجاه سال پیش از مسجد کبود، احداث شده، مملو از گرههای هندسی است.
دکتر میرزایی میرک، با بیان اینکه بهترین گردشهای ختایی در کاشیکاری، در مسجد کبود کار شده و حدود یک قرن بعد، همین طرحها در اصفهان پدید آمده است، یادآورشد: در سمرقند نیز کاشیکاریها، یا اسلیمی است یا هندسه نقوش. بنابراین میتوان گفت، نقوش ختایی، به معنای دقیق و هنرمندانه، در تبریز است که اتفاق میافتد و بالطبع تنوع رنگی نیز در تبریز بیشتر است.
این هنرمند نگارگر در ادامه به مقایسه نگاره معراج حضرت محمد(ص) در مکتب تبریز و هرات پرداخت وگفت: در اثر نگارگری معراج حضرت محمد(ص) از «سلطانمحمد نقاش» که یک اثر برجسته و شاخص است، اصلاً بنای معماری وجود ندارد، و هر چه هست، پیکر انسان و فرشته و ابر است. اما نگارههای مربوط به معراج پیامیر(ص) در دوره هرات یا ایلخانی، قطعاً دارای یک بنا مثل کعبه یا بیتالمقدس هستند. در حالی که در نگاره معراج سلطان محمد (مربوط به مکتب تبریز)، اثری از بنا نیست و به تعبیر «رویین پاکباز» یک اثر بسیار «نقاشانه» اجرا شده است.
وی تصریح کرد: «نقاشانه» یعنی، هنرمند کاملاً رها و بیتکلف کار کرده و از هندسه دوری جسته است. هنرمند، خطکش را کنار گذاشته و با قلم کار کردهاست؛ تا جایی که رنگ در جاهایی شُره کرده است. این حسوحال بکر و بیتکلف، ریشه در تساهل مکتب تشیع با هنر دارد، از مکتب دوره ترکمانی نشات میگیرد و در دوره صفوی به اوج میرسد.
https://hamnava.ir/News/Code/8238856
0 دیدگاه تایید شده