گروه : اجتماعی
ایران که حالا یک مادربزرگ است بیش از ۱۰نوه دارد در میانه دهه هفتاد زندگی قرار دارد و روزگار را با فراز و نشیب های متعددی پشت سر گذاشته است.
وقتی از او می پرسی چند سال داری؟ سری تکان می دهد و می گوید راستش نمی دانم و همین سن و سال من دست مایه خنده فرزندان و نوه هایم شده است و هر وقت تولد من یا تولد یکی از آنهاست از من می پرسند راستی مادر بزرگ واقعا شما چند سالت هست؟.
ایران ادامه می دهد آن وقت ها که امثال من به دنیا آمدند همه در خانه و نزد قابله های خانگی زایمان می کرند و تولدشان در جایی ثبت نمی شد، برخی از مردم که پدر یا پدر بزرگ خانواده از اندک سوادی برخورددار بودند پشت یک کتاب یا قرآن تاریخ تولد فرزندان خود را یادداشت می کردندو برخی ها مثل من اصلا تاریخ تولد واقعی شان در جایی ثبت نشده است.
مادر بزرگ پرده از راز دیگری هم برای نوه هایش بر می دارد و می گویداسم من ایران است اما در شناسنامه اسم من حرمت است و همه فکر می کنند که من دو نام دارم اما دلیلش این است که حرمت خواهر بزرگتر من بود که در ۴- ۵سالگی فوت کرد و من هم حدود دو سال بعد از فوت او به دنیا آمدم و شناسنامه او را به من دادند و در اصل من با شناسنامه او زندگی کردم.
وی برای اینکه دلیلی برای اثبات گفته هایش داشته باشد، با تاکید بر مثال هایی می گوید آن موقع ها این طور بود که برای کسانی در روستاها یا شهرهای کوچک زندگی می کردند و اداره ثبت احوال نبود، مامور ثبت احوال هرچند گاهی کیف به دست می آمد و پشت بلندگوی مسجد یا اینکه دهان به دهان در روستا می پیچید که فلان روز مامور ثبت احوال در مسجد است تا به کسانی که شناسنامه ندارند، شناسنامه بدهد.
والدین یا پدربزرگ ها دست فرزندان خود را می گرفتند و به اذعان خودشان هرچه می گفتند شناسنامه برایشان صادر می شد و آن موقع شناسنامه ها دست نویس بود و این اطلاعات درآن ثبت می شد.
ایران می گوید عکس اینکه در اغلب موارد و بیشتر خانواده ها سن فرزندان دختر خود را بیشتر بیان می کردند و در اصل شناسنامه بزرگتر از سن گرفته می شد تا زودتر ازدواج کنند، برای فرزندان پسر خود به خاطر اینکه دیر به سربازی بروند و بیشتر هم در کار کشاورزی یا دیگر امور خانواده کمک حال باشند سن آنها را کمتر ذکر می کردند و سن آنها هم در شناسنامه کمتر از سن واقعی شان ثبت می شد.
وی با معرفی دوستان و هم سن سال هایش می گوید فلانی و فلانی دقیقا هم سن من هستند و تا جایی که مادرم تعریف می کرد دریک روز به دنیا آمده ایم اما با هم تفاوت سنی در شناسنامه داریم، با برخی هایشان یک دوسالی و شاید هم بیشتر، اختلاف سنی در شناسنامه داریم.
ایران می گوید از ما که گذشت اما چون شناسنامه من بزرگ بود زودتر از سن واقعی ام ازدواج کردم و اصلا متوجه نبودم چطور مرا شوهر دادند، هیچ درکی از ازدواج و زندگی نداشتم و چون همسرم ازبستگان نزدیک ما بود تصورم این بود که دارم به عنوان مهمان به خانه شان می روم و بعد دیدم نه، از من انتظاراتی داشتند که در حد توانم نبود می بایست در کارخانه و اداره امور کشاورزی دوشا دوش دیگر اهالی خانه همراهی کنم و برای من که سنم کم بود، کار بسیار سختی بود و به هرقیمتی بود زندگی کردم و روزگار گذشت و یکی دوسال بعد از ازدواج بچه دار شدم و تا چشم بر هم زدم هشت بچه قد و نیم قد دور برم بود، مادر بزرگ بچه ها و عمه آنها کمک حالم بودند و بچه ها بزرگ شدند اما من ازکودکی و جوانی خودم هیچی نفهمیدم و همیشه یک مسوولیت بزرگی بر دوشم بود.
وی سری تکان می دهد و می گوید ازمن که گذشت و تمام فکر و ذکرم بچه هایم بودند، یکی پس از دیگری بزرگ شدند و به خانه بخت رفتند و بچه دارشدند و هیچ وقت برای خودم نبودم همیشه برای همسرم و فرزندان بودم و حال بیشتر از هفتاد سال سن دارم اما احساس می کنم از اینی که هستم خیلی پیرتر هستم و وقتی به نوه ام نگاه می کنم و می بینم که او هم بچه دار شده است به خودم می گویم واقعا پیر شدم، اما وقتی خوب فکر می کنم می گویم شاید اگر شناسنامه ام درست بود زندگی من طوری دیگر بود.
ایران می گوید آنقدر مشغول زندگی و روزمرگی بودم که کمتر به سنم فکر کردم و هیچ وقت به فکر اصلاح سنم نبودم چون آنقدر زود ازدواج کردم که غرق در زندگی شدم شاید اگر زمانی خیلی جوان تر بودم یک روزی به این فکر می کردم که می شد شناسنامه ا م را عوض می کردم اما چه فایده حالا که گذشته است و من دنیا را طوری دیگر می بینم اما حالا نسبت به دوره ما خیلی خوب است که بچه دربیمارستان به دنیا می آیند و شناسنامه آنها درست ثبت می شود سن شان سن واقعی شان است اما هنوز گاهی که به خودم فکر می کنم از خودم می پرسم راستی من چند سالم هست؟.
امثال ایران که حالا سنی از آنها گذشته است، کم نیستند که سن واقعی خود را نمی دانند و گاهی سن شان کمتر و گاهی هم بیشتر از سن واقعی شان ثبت شده است، برخی که برایشان مهم بود و حوصله کارهای اداری را داشتند دنبالش رفتند و گاهی توانستند به مقصد خود برسند و گاهی هم مدارک و استنادی مبنی بر طرح و ادعای سن واقعی نداشتند نتوانستد تغییری در سن خود ایجاد کنند و خیلی ها هم مثل ایران درگیر زندگی بودند و خودشان را با سن سال خود وقف دادند زندگی کردند.
البته اکثر این موضوعات مربوط به دهه های گذشته است که نظام ثبت ولادت ها دستی بود و ثبت ولادت ها، ماه ها یا سال ها بعد از تولد و به اذعان فرد اعلام کننده واقعه تولد ثبت می شود اما با تغییر نظام ثبت ولادت ها دیگر شاهد این گونه موارد نیستیم.
برای بررسی این موضوع و طرح این سوال که آیا تغییر سن امکان پذیر است یا نه؟ به سراغ قوانین ثبت احوال رفته این و جواب را در این قوانین جستجو می کنیم که این گزاش بیان کنند آن است.
چه افرادی می توانند از کمیسیون تشخیص سن درخواست تغییر تاریخ تولد خود را کنند؟
به استناد قوانین ثبت احوال، صاحب شناسنامه بالای ۱۸ سال تمام شمسی یا نماینده قانونی وی و در مورد افراد زیر ۱۸ سال ولی قهری وی، مشروط به اینکه مغایرت سن مندرج در شناسنامه بیش از ۵ سال باشد وهمچنین فاصله تاریخ تولد صاحب شناسنامه با تاریخ صدور آن بیش از ۵ سال (حداقل ۵ سال و یک روز) باشد، می تواند درخواست خود را به کمیسیون تسلیم کنند.
متقاضی می تواند درخواست کتبی را به ثبت احوال محل سکونت خود تحویل دهد تا پس از بررسی های لازم و تکمیل پرونده، درخواست جهت طرح در کمیسیون تشخیص سن به اداره ثبت احوال محل صدور شناسنامه ارسال می شود.
متقاضی، درخواست تغییر سن را به کدام اداره ثبت احوال تسلیم کند؟
متقاضی می تواند درخواست کتبی را به ثبت احوال محل سکونت خود تحویل دهد تا پس از بررسی های لازم و تکمیل پرونده، درخواست جهت طرح در کمیسیون تشخیص سن به اداره ثبت احوال محل صدور شناسنامه ارسال می شود.
و اینکه رسیدگی به درخواست های اشخاصی که اسناد سجلی آنان از نمایندگی های جمهوری اسلامی در خارج از کشور صادرشده باشد درخواست این قبیل متقاضیان به دبیرخانه کمیسیون تشخیص سن مستقر دراداره کل ثبت احوال استان تهران تسلیم خواهد شد.
اگر فاصله تاریخ تولد متقاضی با تاریخ تنظیم سند سجلی (صدور شناسنامه) مندرج در شناسنامه کمتر از ۵ سال باشد، تقاضای چگونه است؟
اگر فاصله تاریخ تولد متقاضی با تاریخ تنظیم سند سجلی (صدور شناسنامه) مندرج در شناسنامه کمتر از ۵ سال باشد وتقاضای تغییر تاریخ تولد بیش از ۵ سال را داشته باشد، نخست اینکه، آیا صاحب شناسنامه می تواند درخواست به کمیسیون تسلیم کند؟ و دوم اینکه آیا اصولا در این قبیل موارد کمیسیون می تواند رای به تامین خواسته و تغییر تاریخ تولد متقاضی صادر کند؟
در پاسخ به این مواردآمده است: نظر به اینکه قبول درخواست از سوی کمیسیون به منزله اجابت خواسته متقاضی نیست، بنابراین قبول درخواست متقاضی از سوی دبیرخانه کمیسیون منع قانونی نخواهد داشت.
در این قبیل موارد از آنجاییکه فاصله تاریخ تولد مندرج در شناسنامه با تاریخ صدور شناسنامه متقاضی کمتر از ۵ سال است کمیسیون قانونا نمی تواند رای به اجابت خواسته متقاضی صادر کند، چرا که در صورت صدور رای به تغییر یا اصلاح تاریخ تولد بیش از ۵ سال، تاریخ صدور شناسنامه متقاضی مقدم به تاریخ تولد وی خواهد بود که قانونی نخواهد بود.
طبق ماده واحده قانون حفظ اعتبار اسناد سجلی و جلوگیری از تزلزل آنها مصوب ۱۷/۱۱/۱۳۶۷، تصمیمات کمیسیون تشخیص سن قطعی است و قابل اعتراض نیست.
آیا آراء صادره از کمیسیون تشخیص سن قابل اعتراض است؟
طبق ماده واحده قانون حفظ اعتبار اسناد سجلی و جلوگیری از تزلزل آنها مصوب ۱۷/۱۱/۱۳۶۷، تصمیمات کمیسیون تشخیص سن قطعی است و قابل اعتراض نیست.
آیا می توان دو بار درکمیسیون درخواست تغییر سن داد؟
طبق ماده واحده قانون حفظ اعتبار اسناد سجلی و جلوگیری از تزلزل آنها مصوب ۱۷/۱۱/۱۳۶۷، صاحب شناسنامه تنها یک بار در طول عمر و در صورتی که اختلاف سن واقعی با سن مندرج در اسناد سجلی بیش از ۵ سال باشد می تواند از کمیسیون درخواست تغییر تاریخ تولد خود را داشته باشد.
تغییر سن در کمیسیون تشخیص سن آیا از نظر قانون خدمدت وظیفه عمومی معتبر است؟
براساس ماده ۳ قانون خدمت وظیفه عمومی سن مشمولان و افراد تحت تکفل از لحاظ خدمت وظیفه و یا معافیت از آن تابع مندرجات اولیه اولین شناسنامه بوده و هرگونه تغییری که بعدا به عمل آمده باشد از لحاظ وظیفه عمومی معتبر نخواهد بود.
تبصره: تغییرسن بر مبنای ماده واحده قانون حفظ اعتبار اسناد سجلی و جلوگیری از تزلزل آن ها مصوب ۰۲/۱۱/۶۶ فقط در باره خود مشمولان معتبر است (اصلاحی ۱۳۹۰)
صاحب شناسنامه تنها یک بار در طول عمر و در صورتی که اختلاف سن واقعی با سن مندرج در اسناد سجلی بیش از ۵ سال باشد می تواند از کمیسیون درخواست تغییر تاریخ تولد خود را داشته باشد.
آیا متقاضی می تواند از کمیسیون درخواست افزایش سن خود را کند؟
بله، برابر قانون حفظ اعتبار اسناد سجلی و جلوگیری از تزلزل آنها مورخ ۱۷/۱۱/۱۳۶۷ بطور کلی کمیسیون صلاحیت رسیدگی به درخواست های رفع مغایرت سن (افزایش یا کاهش سن) بیش از ۵ سال را دارد.
کمیسیون تشخیص سن درچه مواردی صالح به رسیدگی است و نحوه تسلیم دادخواست چگونه است؟
مطابق ماده واحده قانون حفظ اعتبار اسناد سجلی و جلوگیری از تزلزل آنها مصوب ۱۷/۱۱/۱۳۶۷، صاحب شناسنامه تنها یک بار در طول عمر و در صورتی که اختلاف سن واقعی با سن مندرج در اسناد سجلی بیش از ۵ سال باشد متقاضی(صاحب شناسنامه یا نماینده قانونی وی می تواند درخواست خود را به دبیرخانه کمیسیون تشخیص سن تسلیم کند.
اعضای کمیسیون تشخیص سن چه افرادی هستند و ریاست کمیسیون با چه گسی است ودبیرخانه این کمیسیون کجاست؟
برابر ماده واحده قانون حفظ اعتبار اسناد سجلی و جلوگیری از تزلزل آنها مصوب ۱۷/۱۱/۱۳۶۷، اعضای کمیسیون ۵ نفر مرکب از: فرماندار یا بخشدار، رئیس اداره ثبت احوال محل، پزشک منتخب، مدیر عامل سازمان بهداری استان و رئیس شورای اسلامی شهر یا بخش محل صدور شناسنامه و قاضی دادگاه صالحه محل است.
ریاست کمیسیون بر عهده قاضی دادگاه صالحه محل است و محل استقرار کمیسیون در واحد های اجرائی ادارات ثبت احوال سراسر کشور است و مسوول دبیرخانه کمیسیون از بین کارمندان مطلع اداره ثبت احوال به انتخاب رئیس اداره ثبت احوال تعیین می شود.
پس از موافقت اعضاءکمیسیون تشخیص سن با درخواست متقاضی تصمیم متخذه چگونه قابلیت اجرا پیدا می کند؟
رای صادره از کمیسیون(قبول یا رد خواسته خواهان) پس از ابلاغ به متقاضی، از آنجائیکه این رای قطعی بوده و قابل تجدیدنظر نیست در صورتی که رای به نفع متقاضی صادر شده با درخواست کتبی وی درسند سجلی اجرا و شناسنامه با تاریخ تولد اصلاحی صادر و تحویل خواهد شد و چنانچه رای به رد خواسته متقاضی صادر شده باشد مراتب به وسیله کاربران ثبت احوال به منظور جلوگیری از تسلیم درخواست دوباره درحاشیه سند درج توضیح خواهد شد.
https://hamnava.ir/News/Code/9410914
0 دیدگاه تایید شده