همنوا - ابوالفضل حمامی: «تبریز شهر بدون گدا» یکی از نخستین پرسشهایی است که در مواجهۀ شهروندان دیگر شهرها و استانها با اهالی تبریز مطرح میشود. این پرسش ریشه در فرهنگ عمومی شهر تبریز و فعالیت مؤسسات خیریهای دارد که همواره سعی بر کرامتبخشی بر شهروندان دیگر داشتهاند تا دیگر در معابر شهر شاهد تکدیگری همنوعان خود نباشند.
این روزها، تکدیگری در تبریز چهرهای جدی و حرفهای به خود گرفته است.
تعریف تکدیگری در مقام یک ناهنجاری اجتماعی برخاسته از فقر و مشکلات اقتصادی که به کلیت یک جامعه آسیب میزند، طلب و کسب مال رایگان از دیگران در صورتی است که کسی مسئولیتی مالی در قبال متکدیان ندارد. حال، این ناهنجاری اجتماعی با آثار سوء خود، جرم است و در قانون مجازات اسلامی برای آن مجازات تعیین شده است.
تکدیگری نه یک واژۀ حمایتی، بلکه یک واژۀ تقنینی است و قانونگذار در مادۀ ۷۱۲ قانون مجازات اسلامی بخش تعزیرات درباره تکدیگری مقرر داشته است: «هرکسی که تکدی یا کلاشی را پیشه خود قرار داده باشد و از این راه امرار معاش کند، به حبس از یک تا سه ماه محکوم خواهد شد و چنانچه با وجود توان مالی مرتکب عمل فوق شود، علاوهبر مجازات مذکور، همۀ اموالی که از طریق تکدیگری بهدست آورده است، مصادره خواهد شد.»
اینکه این مادۀ قانونی تا چه حد عملی میشود خود مجال دیگری برای واکاوی میطلبد اما آنچه که در مقام حقیقت و واقعیت جامعه است این است که حتی جرمانگاری برای این امر، فایدهبخش نیست.
در نگاه حقوقی به مسئلۀ تکدیگری باید گفت جرم مطرح در این ماده، از جرایم به عادت مشهود درجۀ ۸ تعزیری است که بهصورت مستقیم در دادگاه مطرح میشود. مجازات مدنظر برای این جرم، حبس از ۱ تا ۳ ماه است که بازدارندگی حبس در این خصوص، خود جای بحث دارد چراکه شخص مجرم، پس از مدت کوتاهی باز هم به جامعه بازمیگردد و به فعالیت غیرقانونی خود ادامه میدهد بیآنکه فرایند جامعهپذیری اتفاق افتاده باشد. نقد دیگر وارد بر مجازات حبس برای تکدیگری، این است که بهتعبیر کیفری، زندانهای مملو از جمعیت با جرمهای گوناگون، تبدیل به پارکینگهای انسانی شدهاند که بیشک زندان نهتنها فضایی برای دورشدن از جرم نیست بلکه بستری برای ارتباط مجرمان با یکدیگر است و باید گفت راه رهایی جامعه از تکدیگری در زندانیکردن متکدیان نیست. مجازات جایگزین حبس برای این جرم، پرداخت جزای نقدی است که باز هم جای تأمل دارد.
اما این روزها، تبریز دیگر شهر بدون گدا نیست. معابر مرکزی تبریز نهتنها از این پدیده نهتنها مصون نمانده است بلکه روزبهروز با گسترش فقر و مشکلات اقتصادی و از سویی با حرفهای شدن متکدیان، شاهد چهرههای جدیدی از تکدیگری و متکدیان هستیم.
گزارش پیش رو ماحصل گفتوگو با هیئت امنای مؤسسۀ حمایت از مستمندان تبریز و کارشناسان اجتماعی فرمانداری تبریز، و برداشتهای شخصی از مسئلۀ تکدیگری است.
پیشینۀ تکدیگری و مؤسسۀ حمایت از مستمندان تبریز
پیش از انقلاب و در دهۀ ۴۰ قرن گذشته، بازار تبریز محل کسب متکدیان بود. این متکدیان با کلاههایی مخصوص مشغول تکدیگری در بازار میشدند. این روند، اعتراض ائمۀ جماعت بازار را در پی داشت که پس از آن تجار سرشناس بازار اقدام به جمعآوری متکدیان کردند و آقای «ستار زعفرانی» در سال ۱۳۵۱ مؤسسۀ حمایت از مستمندان تبریز را تأسیس کردند.
تکدیگری و چهرههای آن
اگرچه در برخورد نخست با پدیدۀ تکدیگری، درخواست مستقیم پول از دیگران توسط متکدی به ذهن میرسد اما اگر نگاهی راهگشا داشته باشیم و با تفسیر موسع - بدون در نظر گرفتن کیفیت قانونی - به این مسئله نگاه کنیم باید بگوییم هر فعلی که متضمن تحصیل پول از دیگران در قبال ارزش ریالی بیش از آنچه که ارزش دارد باشد، میتواند در زمرۀ تکدیگری عنوان شود. در این نوشتار، تأکید بر پرهیز از نگاه قانونی به این معضل اجتماعی است چراکه چنانکه اشاره شد نگاه قانونی به این امر، به نظر بیفرجام است و راه رهایی از این معضل حمایتهای اجتماعی، فرهنگی و فراقانونی است.
در چهرههای گوناگون تکدیگری و بهعبارت دیگر چهرههای حرفهای تکدیگری گسترۀ وسیعی را باید در نظر گرفت تا بتوان راه چارهای برای حل این معضل اندیشید.
در این زمره، میتوان به تکدیگری با نسخههای دارویی، معلولین و بیماران روحی، معتادان، فالفروشی، فروش تنقلات و... در چهارراهها و معابر، درخواست کرایه و کمک مالی برای خرید نان و غذا، نوحهخوانی و آوازخوانی در معابر، بههمراه داشتن کودک، درخواست از افراد برای وزن خود با ترازو، تمیزکردن شیشۀ خودروها، واکس کفش و چندین مورد دیگر اشاره کرد که جدای از کرامتزدایی از انسان، سیمای شهر را نازیبا میکنند.
جنس و سن متکدیان در تبریز
آنچه در آمار رسمی و در معابر شهر مشهود است، برابری تقریبی نرخ زنان و مردان متکدی است. از سویی مشاهدات حاکی از این است که متکدیان سطح شهر، غالباً در میانسالی به سر میبرند که این آمار خود دلیلی بر آسیبشناسی جدی در این مقوله است چراکه دلیل رویآوردن شهروندان به تکدیگری در این سن دلایلی از قبیل استثمار و بهرهکشی، ازکارافتادگی، بیماری، بیکاری، ناتوانی و مسائلی از این دست میتواند باشد.
جمعآوری متکدیان کار آسانی نیست
مسئول جمعآوری متکدیان مؤسسۀ حمایت از مستمندان تبریز میگوید: «در یک بازۀ زمانی که گشتهای مؤسسه فعالیت گستردهتری داشتند، این متکدیان از ساعت ۹ شب و پس از اتمام ساعت کاری مؤسسه در معابر و چهارراههای شهر شروع به تکدیگری میکردند تا با گشتهای ما مواجه نشوند. برای جمعآوری هر متکدی شاید مجبور شویم تا چند روز معطل شویم و پس از جمعآوری، احتمال اینکه این افراد دیگر به تکدیگری نپردازند بسیار کم است. اکثر این متکدیان خانم و آقا، معتادند که غالباً برای تأمین مخارج روی به تکدیگری آوردهاند.»
تجربه نشان داده است که متکدیان به سختی این حرفه را رها میکنند. گزارشها و آمار جمعآوری متکدیان مبنی بر این است که این متکدیان غالباً پس از جمعآوری، به هیچ وجه نمیپذیرند که تحت پوشش مؤسسات خیریه باشند و با فرار و فاصلهگرفتن از این مؤسسه پس از دستگیری و جمعآوری نشان میدهند که تمایلی به جامعهپذیری ندارند. آنچه به نظر میرسد، پیدا کردن راهحلی ریشهای برای این معضل است و آن چیزی جز ایجاد این فرهنگ معرفی این افراد به مؤسسات حمایتی نیست.
معرفی و ارجاع متکدیان
در معابر شهر، متکدیان مختلفی با چهرههای گوناگون وجود دارند که گاه سد معبر میکنند و گاه جلوی راه شهروندان را میگیرند تا کمکی از سوی شهروندان دریافت کنند. شاید در نگاه اول پرداخت پول، تهیۀ غذا یا خرید از این متکدیان و پرداخت مبالغی بیش از ارزش مادی آنچه که برای فروش گذاشتهاند، انساندوستانه باشد، اما تنها راه کمک به متکدیان، معرفی به مؤسسۀ حمایت از مستمندان تبریز است.
مسئول جمعآوری متکدیان مؤسسۀ مستمندان تبریز میگوید: «در جمعآوری متکدیان، ما تنها ۵ درصد نقش داریم. ریشۀ حذف تکدیگری از شهر در دست شهروندان است؛ چراکه تا زمانی که افراد به متکدیان پول پرداخت میکنند، به آنان کمک میکنند تا به زیست خود در حاشیۀ شهر ادامه دهند و به تکدیگری در معابر شهر مشغول شوند. خواستۀ اصلی مؤسسۀ از شهروندان این است که از پرداخت پول به متکدیان خودداری کنند.»
کمک مالی به متکدی، پایان احساس مسئولیت نیست
دلرحمی، مسئلهای که با جان جامعۀ ایرانی عجین شده است. همین ترحم و اعتماد باعث میشود که راه تکدیگری برای عدهای سودجو آسان شود.
کمک مالی به متکدی، پایان احساس مسئولیت نیست، بلکه به گفتۀ یکی از هیئت امنای مؤسسۀ حمایت از مستمندان تبریز، کمک مالی به متکدیان مانند فروش زمین به اسرائیل است. اگر واقعبینانه به این موضوع توجه کنیم، کمک به متکدیان نهتنها اقدامی انساندوستانه نیست، بلکه یک اقدام ضدانسان است که آثار سوء آن در بلندمدت ریشه به تیشۀ جامعه خواهد زد.
راستیآزمایی متکدیان
یک بار به جای کمک مالی به متکدیان از آنان بخواهیم تا با ما به مؤسسۀ حمایت از مستمندان بیایند. نخستین و عادیترین برخورد آنان با ما این است که مقاومت خواهند کرد. تجربه نشان داده که این افراد بهسختی و بهندرت این پیشنهاد را قبول خواهند کرد.
بیاعتمادی اجتماعی برخاسته از رفتار برخی متکدیان این شبهه را بهوجود آورده است که عدهای تکدیگری را در مقام شغل برای خود میدانند و هر روز در معابر خاصی از شهر از صبح تا شب از مردم درخواست کمک مالی میکنند و یا سعی در فروش و ارائۀ خدمات خود با ارزش مادی بالا دارند.
تکدیگری از سویی باعث در حاشیه قرار گرفتن نیازمندان واقعی می شوند.
درآمد متکدیان چندبرابر شغلهای رسمی است
ناهید زمانی، از خبرنگاران مطرح تبریز، در گزارشی که سال ۹۸ در میدان ساعت تبریز تهیه کرده بود، در عرض دو ساعت علاوهبر مواد غذایی و دیگر کمکهایی که از سوی شهروندان شده بود، بالغبر ۱۰۰ هزار تومان کمک مالی دریافت کرده بود که این رقم نسبتبه درآمدهای افراد در سال ۹۸، رقم قابل توجهی بود. با یک محاسبۀ ساده میتوان به این نتیجه رسید که با ۱۰ ساعت تکدیگری در سال ۹۸، امکان کسب درآمد ۵۰۰ هزار تومانی وجود داشت.
یکی از هیئت امنای مؤسسۀ مستمندان تبریز میگوید: «طبق گزارشهای مسئولین جمعآوری، متکدیانی که در معابر شهر مشغول به فعالیت هستند درآمدهای ساعتی حداقل ۲۰۰ هزار تومان تا ۵۰۰ هزار تومان کسب میکنند که این درآمدها در صورت فعالیت مستمر روزانۀ چندساعتی در هر ماه، مبالغ قابل توجهی میشوند.»
متکدیان در شهر رها نشدهاند
شاید در نگاه نخست به مسئلۀ تکدیگری و آمار روزافزون متکدیان چنین به نظر برسد که نهادهای دولتی و مردمنهاد از مسئلۀ تکدیگری چشم پوشیدهاند اما چنین نیست. آمار و ارقامی که توسط مؤسسۀ حمایت از مستمندان تبریز تهیه شده و بهدست دیگر نهادهای دولتی مانند فرمانداری و نیروی انتظامی میرسد حاکی از آگاهی و پیگیری مستمر، روزانه و لحظهای این مؤسسه است. آماری که برای این گزارش در اختیار ما گذاشته شد، شامل اطلاعات فردی، محل تکدیگری، بومی یا غیربومی بودن، نحوۀ معرفی و اقدامات انجامشده پس از جمعآوری از قبیل معرفی به کاریابی، معرفی به سازمانها و نهادهای دولتی یا مردمنهاد، اعزام به مراکز درمانی پزشکی یا روانی، اعزام به شهرستان محل سکونت، کمپهای ترک اعتیاد، ارجاع به نهادهای قانونی، تهیۀ بستههای معیشتی و دیگر اقدامات است.
گشتهای مؤسسۀ حمایت از مستمندان تبریز، با همکاری مأموران نیروی انتظامی انجام میشود که میتوان گفت برای جمعآوری هر متکدی باید ساعتها وقت صرف کرد تا پس از شناسایی دقیق، اقدام به دستگیری شود.
«حضور مردان چادری در تبریز» واقعیت نداشت
در تجربۀ اخیرم برای تهیۀ این گزارش، گاه در این مسئله شک میکردم که آیا آن کسی که چادر بر سر دارد و مشغول تکدیگری است، خانم است آقا؟ این پیشفرض، موجبات پرسشی را فراهم کرد که باعث یادآوری اتفاق دیگری شد. سال گذشته، خبری با عنوان «حضور مردان چادری در تبریز» در رسانهها منتشر شد. طبق گزارش مؤسسۀ مستمندان که برای این گزارش و در ادامۀ توضیح دربارۀ مردانی که برای تکدیگری چادر بر سر کردهاند، چنین اتفاقی در تبریز رخ نداده است و این خبر واقعیت نداشت.
متکدیان بومی و غیربومی
تکدیگری، اتفاقی است که امروزه گسترده شده است و خواه ناخواه گریبانگیر افراد جامعه شده است. آمارهای مؤسسۀ حمایت از مستمندان تبریز بیانگر این است که آمار متکدیان بومی برخلاف آنچه که ظاهر تکدیگری نشان میدهد روبهافزونی است؛ تا جایی که بهطور میانگین آمار متکدیان بومی دو برابر متکدیان غیربومی است.
معضل متکدیان غیربومی غالباً با پناهآوردن به حاشیۀ شهر شروع میشود اما محدود به حاشیۀ شهر نمیماند. متکدیان غیربومی، غالباً معابر مرکز شهر را برای تکدیگری انتخاب میکنند.
آنچه دربارۀ تکدیگری غیربومیها مطرح است این است که این افراد غالباً با هویت جعلی اقدام به اجارۀ مسکن و سرپناه میکنند و با بهبود درآمدشان از تکدیگری، از حاشیۀ شهر به محلات داخلی شهر نقل مکان میکنند و این خود زنگ هشداری است که نباید فرصت جمعآوری متکدیان غیربومی از حاشیۀ شهر تبدیل به تهدید پراکندهشدن آنها در محلات داخل شهر شود.
پراکندگی تکدیگری محدود به جغرافیای خاصی در شهر نیست
پراکندگی متکدیان بومی یا غیربومی در داخل شهر، محدود به پراکندگی جغرافیایی متکدیان نیست. آنچه که پراکندگی متکدیان به دنبال دارد، ازدواج و ازدیاد نسل متکدیان است. با پراکندهشدن متکدیان و خانوادهشان در محلات شهرها، احتمال ازدواج با دیگر خانوادههای غیر متکدی مطرح است و این زنگ هشدار جدی برای جلوگیری از گسترش تکدیگری میاننسلی و میانخانوادگی است که بر اهمیت پیشگیری از گسترش و پراکندهشدن متکدیان در شهرها میافزاید.
تکدیگری طایفهای
تکدیگری، حرفهای است که عادت به آن تنها دامنگیر اشخاص محدود نخواهد شد، بلکه خانواده و حتی طایفۀ متکدیان نیز مشغول این حرفه خواهند شد. چنانکه گفته شد درآمدهای باورنکردنی این حرفه، در روزگاری که اگر متکدیان، مشغول کارگری شوند حتی نصف این درآمدها را کسب نخواهند کرد، عامل مهمی است که باعث ترغیب افراد به تکدیگری میشود.
متکدیان، خانههای تیمی و احتمال سازمانیافتگی
اگرچه متکدیان از درآمدهای قابل توجهی برخوردارند اما این درآمد همیشه سهم این افراد نخواهد شد. مافیای پنهان در پشت پردۀ تکدیگری، از سیاهبختی این افراد سوءاستفاده میکند و این افراد بازیچۀ دست سودجویانی میشوند که سالهاست به استثمار انسانهای مختلف اقدام میکنند.
در سالهای گذشته، فرضیۀ سازمانیافتگی متکدیان و سرشبکه داشتن این افراد در اذهان عمومی بهصورت جدی مطرح شد که این امر، بیش از هرچیز به بیاعتمادی اجتماعی دامن زد.
در گزارشهای مؤسسۀ حمایت از مستمندان تبریز چنین آمده است که گاه این متکدیان در خانههای تیمی بدون تفکیک جنسیت زندگی میکنند و این زیست مشترک، آثار سوء بسیاری دارد که هیچگاه جبران نخواهد شد.
متکدی، حرفهای است؛ چه کودک و چه بزرگ
در ادامۀ سازمانیافتگی تکدیگری، باید به مسئلۀ کودکان و سوءاستفاده از کودکان در این زمینه اشاره کرد.
قانونگذار در مادۀ ۷۱۳ قانون مجازات اسلامی بخش تعزیرات بیان میکند: «هر کس طفل صغیر یا غیر رشیدی را وسیلۀ تکدی قرار دهد یا افرادی را به این امر بگمارد به سه ماه تا دو سال حبس و استرداد کلیه اموالی که از طریق بهدست آورده است محکوم خواهد شد.»
در نگاه قانونی، تشدید مجازات حاکی از اهمیت نگاه قانونگذار در پرهیز از سوءاستفاده از کودکان است اما واقعیت با آنچه که قانونگذار بیان داشته و آنچه که به آن عمل میشود، فاصلۀ زیادی دارد. کودکان در شهرهای کوچک و بزرگ، به انحای مختلف مورد سوءاستفادۀ مالی و جانی قرار میگیرند و آسیبی که شخصیت کودک، کرامت انسانی کودک و آرزوهای کودک از این امر میبیند ریشه در نابرابریهای اجتماعی و اقتصادی دارد؛ چراکه در این امر، کودک دیگر به انتخاب خود مرتکب تکدیگری نمیشود بلکه ایجاب او به ایفای این وظیفۀ ناخواسته، بهدلیل فقر کودک و خانوادۀ کودک دلیل این امر است.
مسئول جمعآوری متکدیان مؤسسۀ حمایت از مستمندان تبریز میگوید:
«دختربچهای را در حال تکدیگری در حوالی نصفراه تبریز دیدیم. نزدیک ساعت ۱۲ شب بود که بهدنبال این دختربچه افتادیم و متوجه ما شد. ابتدا بهسمت غرب تبریز سوار ماشین شد؛ سپس بهسمت مرکز شهر برگشت و بعد بهسمت یکی از روستاهای پلیسراه تبریز - تهران سوار ماشین شد. ساعت ۳ نصف شب بود که این دختربچه به خانهشان رسید.»
این روایت در نگاه اول، شاید تعجبآور باشد اما واقعیت دارد. اتفاقی تلخ که پرده از واقعیتهای بسیاری برمیدارد. تکدیگری نه یک اتفاق از روی ناتوانی، بلکه یک اشتغال حرفهای است که افراد گاه با استثمار و گاه با تصمیم شخصی به آن مشغول میشوند.
متکدی، تنها تکدیگری نمیکند
شاید باورش سخت باشد اما این یک واقعیت است که شغلهای بسیاری در جامعۀ ما پوششی برای کارهای غیرقانونی افراد شدهاند. اخیراً در یکی از نشستهای شهرداری، یکی از مدیران اشاره به موضوع پخش مواد مخدر و مشروبات الکلی توسط وانتبارها و طبقهای فروش میوه در سطح شهر داشت. حال با استناد به این گزارش رسمی که در یک نشست خبری مطرح شد و با توجه به آمار شفاهی بنیاد مستضعفان و یکی از کارشناسان اجتماعی، آماری مبنیبر توزیع مواد مخدر، مشروبات الکلی و ارتکاب دیگر فعالیتهای غیرقانونی توسط متکدیان مطرح است که ضرورت مقابله با تکدیگری را بیش از پیش افزایش میدهد؛ چراکه جامعه دیگر با یک متکدی حرفهای روبهرو نیست، بلکه سخن از شبکههای توزیع مواد مخدر و ارتکاب دیگر فعالیتهای غیرقانونی مانند خریدوفروش انواع سلاح، گسترش فحشا و منکر است که یک جامعه را به قهقرا خواهد برد.
جرمی که برخورد با آن حمایتی است
آقای سیروس نایبی، مدیرعامل مؤسسۀ حمایت از مستمندان تبریز میگوید: «این متکدیان توسط ما و با همکاری نیروی انتظامی جمعآوری میشوند و گاه به دادستانی معرفی میشوند اما در اکثر مواقع، قاضی متکدیان را تبرئه میکند.»
پرواضح است که برخورد قانونی با تکدیگری در اکثر مواقع نتیجهبخش نخواهد بود. اما به نظر میرسد برخورد قانونی با مافیای تکدیگری راه چارهای باشد تا این افراد از بند استثمار رهایی یابند چراکه درآمدهای متکدیان به سرشبکههای سودجویی میرسد که در سطح شهر دیده نمیشوند.
رویکرد به فقر صرفاً خیریهای نیست
آنچه در فعالیتهای مؤسسۀ مستمندان تبریز مطرح است، محدود به رویکرد حمایتی از این افراد نیست و در کنار اقداماتی مانند توزیع بستۀ ارزاق، معرفی به مراکز درمانی و ترک اعتیاد، اقداماتی از قبیل معرفی به کاریابی مطرح است که خود نشان از آیندهاندیشی است؛ چراکه رویکرد حمایتی و رویکرد خیریهای به فقر، اگرچه شاید در کوتاهمدت نتیجهبخش باشد اما این حمایت و رویکرد خیریهای در بلندمدت آثار جبرانناپذیری خواهد داشت و فقر هیچگاه از بین نخواهد رفت؛ چنانکه اگر به عملکرد خیریههای مطرح و رویکردشان دقت کنیم، به این مهم پی خواهیم برد که در کنار رویکرد حمایتی و خیریهای به فقر، باید به فکر ایجاد اشتغال و کاریابی برای اشخاص بود.
رویکرد کارمندی در شهرداری یا دیگر نهادها به تکدیگری پایان نمیدهد
سالهاست با گسترش فقر و بیکاری، آمار تکدیگری روبهافزونی است و با حرفهایترشدن تکدیگری، پاکسازی شهر از متکدیان نیاز به پیگیریهای جدی و ۲۴ ساعتهای دارد که رویکرد کارمندی هیچگاه پاسخگوی این معضل نخواهد بود؛ چراکه متکدیان هیچگاه محدود به زمان و مکان خاص نیستند و گستردگی تکدیگری و پوششهای اشتغال کاذب برای تکدیگری نیازمند این است که با رویکردی غیر از رویکرد کارمندی به این معضل توجه کنیم.
مناسبات کارمندی مانع از این میشود که مسئلۀ تکدیگری خلاصه در چارچوبهای اداری و دولتی شود.
یکی از کارشناسان اجتماعی شاغل در یکی از ارگانهای دولتی در بخش آسیبهای اجتماعی میگوید: «پس از آنکه با یکی از متکدیان که خود را به کوری زده بود درگیر شدم، ما را به کلانتری بردند. آنجا بود که جای شاکی و متهم عوض شد و مرا بازداشت کردند و پس از معرفی و تماسهای فراوان، مرا آزاد کردند. مردمی که مرا در درگیری با آن متکدی دیدند گمان کردند این من هستم که باید به سزای اعمالم برسم و نباید با آن متکدی - که در باور آنها یک انسان ضعیف بود - برخورد میکردم.»
این کارشناس از تجربۀ دیگرش میگوید: «پس از معرفی یک متکدی به نیروی انتظامی، وقتی به محل کار برگشتم از سوی رئیس خود مؤاخذه شدم که چه کار به تکدیگری دارم!»
حال، این تجربهها و تأکیدها، دلیلی برای تغییر نوع نگرش به جمعآوری متکدیان است.
مادۀ ۵۵ فراموششدۀ قانون شهرداریها
بند ۵ مادۀ ۵۵ فصل ششم قانون شهرداری، در وظایف شهرداری میگوید: «جلوگیری از گدایی و واداشتن گدایان به کار و توسعه آموزش عمومی و غیره» از وظایف شهرداریهاست. اما اینکه تا چه اندازه به این مهم عمل میشود جای بحث دارد.
یکی از هیئت امنای مؤسسۀ حمایت از مستمندان تبریز میگوید: «شهرداری مکانهای بلااستفاده و متروکۀ زیادی دارد که در آنها نهتنها امکان اشتغال برای دستفروشها و افراد نیازمند وجود دارد، بلکه در این مکانها میتوان متکدیان را سازماندهی کرد تا هم زیرنظر باشند و هم روند جامعهپذیریشان ادامهدار باشد تا در ادامۀ این سازماندهی، دامنۀ جرمخیزی در شهر کاهش پیدا کند.»
هرچند این گزارش به پایان رسید اما تکدیگری به این سادگی به پایان نخواهد رسید. کلاف سردرگم تکدیگری، سالهاست جوامع مختلف را درگیر کرده است و بار سنگین برخورد با تکدیگری غالباً بر دوش مؤسسات مردمنهاد است. متکدیان و روند جامعهپذیری قصۀ پرغصۀ بیسرانجامی است که هزار و یک اما و اگر و شاید و باید و نباید با خود بههمراه دارد...
https://hamnava.ir/News/Code/6331830
0 دیدگاه تایید شده