از جمله نامهایی که در سالهای اخیر در مجامع علمی و اجتماعی شهر تبریز بر سر زبانها افتاده روحالله متفکر آزاد است. حضور پرشور او در یک سخنرانی در حمایت از زبان مادری در سازمان ملل توجه زیادی را به سمت خود جلب کرد. با او که مشاور اسبق استاندار آذربایجان شرقی واستاد دانشگاه تبریز است به بهانه انتخابات پیشرو گفتگو کردیم.
روح الله متفکر آزاد را چهرهای علمی بدانیم یا سیاسی؟
نباید اصالت سیاست را بر نجاست بگذاریم، سیاستمداران پاک و سالم در طول تاریخ کم نبودهاند. در قدم اول به سراغ امیرالمومنین نمیروم که اتمّ معنای سیاستورزی سالم هستند. اما در طول تاریخ هستند افرادی که با تمام مشخصات انسان ممکنالخطاء سیاستورزی صادقانه انجام دادهاند. لذا آن چیزی که درحال حاضر با آن در جامعه مواجه هستیم فضای سنگین عرصه سیاست است. عبارت (همه شان مثل هم هستند) درباره سیاستمداران در جامعه رواج پیدا کردهاست که به اعتقاد من شکستن این فضا بزرگترین خدمت به برگشت سرمایه اجتماعی به نظام است. این یکی از مسائلی است که مرا مجبور به ورود به این عرصه میکند. به این موضوع درست اشاره کردید که من در حوزه علمی الحمدلله وظیفه ذاتی خود را به عنوان معلم دانشگاه و پژوهشگر در جای خود انجام دادهام. به فضل الهی ۲۰ مقالهISI با اینپکت های خوب و مناسب ارائه کردهم. در بیش از ۴۰ کنگره بینالمللی به سخنرانی و ارائه مقاله پرداختهام. بیش از ۵۰ دانشجوی دکتری زیر نظر من فارغ التحصیل شدهاند یا در شرف فارغ التحصیلی هستند که استاد راهنمای آنان بودهام و نتایج کار آنان به درد مملکت خورده است. ۲بوک چپتر به زبان انگلیسی دارم. همینطور در رشته تخصصی خودم به حوزه نظریهپردازی وارد شدهام و امثال این گونه فعالیتها داشتهام.پس تصوری که از متفکر آزاد به عنوان چهره علمی وجود دارد درست است. اما مسائل فرهنگی، سیاسی و اجتماعی محل تمایل من بوده چرا که جامعه فرد بدون کنشگری اجتماعی را منفعل میداند. برای اینکه اظهار نظرهایم در این عرصه غیرعلمی نباشد علاوه بر زیست شناسی و بیوشیمی که رشته تخصصی من هستند، تحصیل علوم سیاسی را نیز شروع کردهام تا بتوانم فرد کنشگری در این عرصه باشم و بتوانم این خلاء را پر کنم. به لطف خدا توانستم موسسهای در حوزه گفتمان راه اندازی کنم. در این موسسه با همت دوستان جوان و دغدغهمند قدمهای خوبی برای ایجاد گفتمانی روشن در جهت افزایش قدرت و انقلاب اسلامی برداشتهشده. برای این کار نیاز به بینش علمی جهادی و انقلابی داریم. در شهر تبریز از ۸ سال گذشته تا به امروز بیش از ۸۰۰ سخنرانی داشتهام و این تعداد سخنرانی نیاز به مواد لازم گفتمانی بود که در موسسه تولید میشد. همچنین در سال گذشته در ۲۰ استان کشور سخنرانی کردهام ولی در شهر تبریز شاید ۱۵ سخنرانی داشتهام و هدفم از این کار این بود که کمتر در چشم باشم و از ویترینی شدن پرهیز کنم.
ولی بلاخره شروع به حضور فعالتر کردید
بعد از آن که رهبر معظم انقلاب گام دوم انقلاب را ابلاغ کردند و فرمودند جوانان در تحقق این برنامه وارد عمل شوند و نفس تازهای به پیکره مدیریتی کشور دمیده شود، دوستان به بنده متذکر شدند که از این پس عدم ورود شما عافیت طلبی است؛ هرچند در بعضی مواقع تقوا برخی افراد کم میشود ولی من با خدا معامله کردم. اگر حضور من در انتخابات باعث جوانه زدن امید در دل آحاد مردم به خصوص جوانان میشود پس به قول امام حسین(ع): «یا سیوف خذینی.»
نقش جوانان دانشگاهی در تحول جامعه چه میتواند باشد؟
در جامعه خلاهایی وجود دارد که ما میتوانیم در رابطه با آنها تاثیرگذار باشیم. مجلس از همین موارد است. اگر مجلس، مجلس مبتنی بر گفتمان نباشد و نماینده نظر دیگران را در مجلس بگوید نتیجهاش مجلس دهم میشود. وزیر راه آقای آخوندی را ۲ بار در مجلس استیضاح میکنند و هر بار رای بیشتری برای ابقا در وزارت راه میگیرد. نباید جای نخبگان در مجلس خالی بماند.
به نظر شما آیا جوانان کارکرد لازم را در مجلس خواهند داشت؟
امیدوارم که بتوانیم این موضوع را در مجلس به صورت عملی ثابت کنیم. افراد متشرع اگر تواناییهایی در خود نبینند نباید پا به عرصههای مختلف بگذارند.من هم فرد متشرعی هستم. از طرفی یک معلم دانشگاهم و با جامعه ارتباط دارم، بهتر بگویم در کف جامعه زندگی میکنم.
این نسل جوان را که میخواهید نماینده آنها باشید را چطور تحلیل میکنید؟
جامعه ای که ما با آن مواجه هستیم جامعه «نسل ضد» است. نسلی است که با شبکه مجازی رشد میکند. محاسن این نسل زیاد است اما معایبی هم دارد. یکی از محاسن بزرگی که این نسل دارد صداقت است. اهل ریا نیست و راحت حرف خود را میزند. حرفی که قانع کننده نیست را با زور قبول نمیکند. این ویژگیها را باید به عنوان فرصت نگاه کنیم نه تهدید. اینها همه محصول انقلاب است. انقلاب به فرزندان ما جرائت داد که داد بزنیم، سخن بگوییم و اعتراض کنیم. این نشاندهنده عمق گفتمان انقلاب است. حالا این مزیتها باعث شده تا این نسل به عنوان چالش تلقی شود. ما باید فهم این نسل را داشته باشیم تا بتوانیم با این نسل پیشرفت کنیم.
یکی از خواستههای این نسل شفافیت اداره کشور است
نسل جوان به خاطر ماهیت و ابزاری که دارد خواستار شفافیت در حکومت است. آموزههای حکومتی حضرت امیرالمونین(ع) هم مبتنی بر شفافیت در حکومت است. شفافیت چیزی است که نمیتوانی زیر آن بزنی به بهانه این که « اموالم به خودم ربط دارد و زندگی من حریم شخصی من است» نه خیر! اموال مسئولین به خودشان مربوط نیست. اگر اموال تو به خودت مربوط میشد نباید وارد عرصه سیاست میشدی. شفافیت به نفع خود مسئولین است چون اگر شما شفاف نباشید شایعات شما را در برمیگیرد و هرچه که گفته شود همه آن را قبول میکنند. اما اگر همه چیز روشن باشد این اتفاق نمیافتد. شفافیت هم مطالبه این نسل است و هم گمشده جامعه و این مورد در قانون نیز دیده شده است. نمی دانم چرا به آن عمل نمیشود.
به نظر شما جوانان این نسل توانایی بر عهده گرفتن مسئولیتهای دشوار را دارند؟
به جوانان نگوییم چون جوان هستند بلد نیستند. خودم را مثال میزنم. برخی میگویند: متفکر آزاد 37 سال دارد اگر به مجلس برود تجربه اش کم است. اولا من نسبت به خودم تجربهام کم نیست. من در 29 سالگی مدرک دکتری را گرفته ام و باقی دوران را هم کار علمی کردهام و هم کار اجرایی؛ هرچند دولت ما را از کار اجرایی معاف کرد و نگذاشت که رزومهای برای خودمان کسب کنیم! خوب بالاخره ما دوتابعیتی نیستیم و در این کشور هر اتفاقی بیفتد روی ما هم تاثیر دارد! ولی نسبت به سن خودم مسئولیت اجرایی خوبی داشتهام. من در سابقهام مشاور استاندار، مشاور سازمانهای کشوری، مدیر استعدادهای درخشان در دانشگاه تبریز و دبیر هم اندیشی استادان و نخبگان بودهام. تقریبا با چاله چولههای جامعه آشنا هستم و راهکارهای بسیاری داریم. یکی از ویژگیهایی که در اشخاصی نظیر من وجود دارد ابتکار است. بعضا تنها تجربه پاسخگو نیست. البته من قائل به پیرستیزی نیستم بلکه قائل به جوانگراییام.
منظورتان از جوانگرایی دقیقا چیست؟
ما باید در رفتار سیاسی، جوانگرایی داشته باشیم. ممکن است یکی پیر باشد ولی جوانگرایی در رفتار سیاسی داشته باشد. یکی از نشانههای جوانگرایی سیاسی این است که اجازه بدهیم صاحبان ابتکار و بدنه جوان وارد عرصه حکمرانی شوند. میدان باز باشد تا جوانان و سالخوردگان باهم همپا شوند؛ از تجربه یکی و از ابتکارات دیگری استفاده شود تا مشکلات را حل کنیم. امروز اغلب برای نشان دادن سابقه موفق از فرماندهی در جبهه رزومه ارائه میشود. در حالی که فرماندهان جبههها اکثرا جوان مخلص و فعالی بودند. آیا همه باید در پیری پا به مجلس بگذارند؟ امروز جوان میتواند نخوابد و شب روز برای کشور در مجلس کار کند ولی در پیری نه. یکی از ویژگی های جوان این است که حرف شنوی دارد و میتواند انتقاد پذیر باشد. میتواند بیباکانه و بدون هراس صحبت کند، در وقت لازم فریاد بزند و حرفش را بگوید. میگویند جوانان وضع را خراب میکنند! چه چیزی را خراب خواهیم کرد؟ آیا وضع کشور از این هم خرابتر میشود؟ البته بیانصافی است که بگویم هیچ خدماتی نیست ولی دیگر از این خرابتر هم نمیشود! به جوانان اعتماد کنیم شاید وضعیت بهتر شد.
چیزی که همیشه ما را ترسانده است مجلس حزبی و قبیلهای است. نگرانی همه ما این است که شخصی که با دستور و حمایت افرادی به مجلس فرستاده میشود فردا فقط به دستور آنها عمل کند و ما شاهد مجلسی معاملهگر باشیم. یک نماینده چطور میتواند فقط نماینده مردم باشد؟
همانطور که قبلا هم گفتم مجلس نیازمند آدمهای گفتمانی است یعنی این که نماینده حرفی برای گفتن داشته باشد. آدمی که حرفی برای گفتن دارد؛ اگر اشتباهی نداشته باشد؛ نیازی ندارد به زیر علم برود و یا دستش زیر ساطور نیست. من در زندگیام سعی کردهام اشتباهی نکنم و خدا را مقابل چشم خودم دیدهام و نگرانی از چیزی که شخصی مرا بابت آن محاکمه کند ندارم. مهار من فقط در دست وجدانم است. در حوزه گفتمانی نیازی به دستور کسی ندارم چون بدنه جوان انقلابی در این کشور به لحاظ محتوایی رشد کردهاست و من یکی از آن ها هستم. شاید من گفتمان امام را از رییس حزب فلان بیشتر بلد باشم. او ممکن است با امام(ره) نشست و برخاستی داشته است ولی من با امام زندگی کردهام. نه در حضورشان بلکه با محتوای فکری ایشان زندگی کردهام. از طرفی من با مردم نیز نشست و برخاست میکنم و میدانم چه میخواهند. برای همین نیازی نیست کسی به من بگوید برای فلان لایحه فلان کار را بکنم. در نسل ما توانایی تشخیص وجود دارد. نمیگویم مطلقیم. حتما اشتباهاتی هم داریم ولی میتوانیم تشخیص دهیم که در کجا چه کاری انجام بدهیم. نباید مطیع اوامر یک حزب باشیم مگر اینکه درجهت همافزایی باشد. قطعا باید در مجلس با افراد همفکر همراه شد. ژست فعالیت انفرادی را نمیگیرم چون به تنهایی نمیشود کاری انجام داد. هدف باید در مجلس یک اکثریت همفکر یا نهایتا یک اقلیت قوی باشد. این توان را در خودم میبینم که در مجلس فقط یک رای نداشته باشم بلکه صاحب رایهای زیادی باشم به این معنی که نمایندگان را اقناع کنم و رای جمع کنم یعنی بتوانم در مجلس خطدهی کنم.
با این حساب در لیستهای احتمالی حضور نخواهید داشت؟
من وقتی این گونه حرف میزنم برخی فکر میکنند که خجالت میکشم جریان انقلاب را به خودم وصل کنم. نه این چنین نیست من خودم نیروی انقلاب هستم و در جریان انقلاب تعریف میشوم. اگر از لیستهای متعلق به گفتمان انقلاب حمایت کنند، تشکر هم میکنم و منت دار هستم؛ ولی مدیون هیچ جریانی نیستم.
به نظر شما چطور میشود از تخلفات احتمالی یک نماینده پیشگیری کرد؟ یعنی به طور مثال این که میگویید اگر نماینده مجلس شدم حزبی نخواهم بود؛ این چه تضمینی دارد؟
فکر میکنم این نگرانی و دغدغه که آیا آقای متفکر آزاد از حزب های دیگر خط خواهد گرفت؟ در مورد من صدق نمیکند. اما این که در آینده ما چگونه کنش خواهیم کرد که 4 سال بعد مردم نگویند، فلانی هم آمد و رفت و کاری نکرد؛ این نیازمند آن است که در مرحله اول از جهت نظارت همگانی یا همان امر به معروف و نهی از منکر همدیگر را رها نکنیم. هرکسی در در طول نمایندگی از من نقدی داشت، با صراحت آن را بیان کند. برای یکی از نمایندگان فعلی در مجلس اتفاقی رخ داد که من در اخبار شنیدم. شنیدم که گفتند فلانی برای فلان کار انتخاب شده است. من همان شب به او زنگ زدم و صبر نکردم تا خطا کند و بعد من مچش را بگیرم، قبل از آن که خطا کند زنگ زدم و دستش را گرفتم. زنگ زدم و گفتم آقای فلانی من این موضوع را شنیدم، مبادا در آن چاه بیفتی. خندید و گفت بله خودم به این فکر بودم و انصراف دادم و بدون اطلاع من آن کار را کرد اند. الحمدلله این فرد، آدم هشیاری بود اما من هم وظیفهام را درست انجام دادم و او هم با گشادهرویی تمام با من برخورد کرد. میخواهم بگویم که با من هم چنین باشید. اگر متفکرآزاد را انتخاب کردیم که به مجلس بروم، او را رها نکنیم تا بعد از 4 سال گافها و کاستیهایش را بیان کنیم، بلکه در طول همین 4 سال دستش را بگیریم و اگر لازم بود کمکش کنیم تا خطا نکند.
به نظر شما مهمترین دغدغه حوزه انتخابی تبریز، آذرشهر و اسکو چیست؟
ما کلا در آذربایجان و خصوصا در تبریز و آذرشهر و اسکو با چند مسئله جدی مواجهیم. مساله نخست مشکلات در حوزه اقتصادی است. البته اولویتهایی که من با یک تیم کارشناسی بستهام، زیاد است که بعدا اعلام خواهم کرد. اما مهمترین آنها در حوزه اقتصاد و مسائل اجتماعی و حوزه زیست محیطی است. در حوزه اقتصاد، اکنون مسائل اقتصادی ایران مشخص است. معضلات ما هم در بلند مدت و مسائلی چون بهرهوری پایین، وابستگی به نفت و... معلوم است و هم در کوتاهمدت و مسائلی چون اشتغال. اینها یک سری بحثهای ملی است اما در استان یک سری بحثهای اقتصادی استانی داریم. آماری که از تبریز به دست میآید این است که نرخ بیکاری پایین است. این یک آمار غلطاندازی است چون خروجی چنین آماری این میشود که پس وضع مردم در تبریز عالی است. چون استان ما مهاجرفرست است، نرخ بیکاری را کم نشان میدهد. چون فرد این جا نمیماند که نشان دهد که بیکار است لذا دچار این اشتباه میشویم که وضع استان بسیار خوب است. این یکی از آن دلایلی است که اقتصاد ما از اقتصاد دوم کشور به اقتصاد هفدهم میرسد. ما گاهی مزیتهای اقتصادی استان را گم کردهایم از جمله در حوزه کالاهایی که برخی مزیت مطلق و برخی مزیت نسبی هستند؛ کالاهایی چون فرش و کفش و معادن. در توسعه اینها برخی موانع وجود دارد. فکر میکنید چرا تولید نفلین سینیت متوقف میشود؟ من معتقد نیستم که مشکل بودجه داریم. من معتقدم دلالانی که محصول این کارخانهها را وارد میکنند، نمیگذارند صنایع پایین دستی آن در اینجا بنا شود. این گونه مسائل کمی حرکت و تلاش میخواهد. در حوزه چرم و کفش و فرش هم چنین است. اکوتوریسم خود یکی از مزیتهای آذربایجان است که به راحتی میتوانیم به آن ورود کنیم. ارسباران یکی از سه منطقه دنیاست که در دوران یخبندان تنوع زیستیاش را حفظ کرده است. بنابراین جنگلهای ارسباران بهشت اکوتوریسم تلقی میشود. ما از اینها غافلیم و دلایلی هم دارد. برخی از دلایل را من در سفرهای بینالمللی دیده ام. شما در منوی هیچ کدام از تورهایی که به ایران گردشگر میآورند، نام آذربایجان را نمی بینید. منوهایی که در ژاپن و فرانسه و مالزی و سایر کشورها برای سفر ایران نوشته میشوند، شامل اصفهان و مشهد و شیراز و تهران است. در صفحات پاسپورت از مظاهر آذربایجان هیچ چیزی دیده نمیشود. در این صورت ما نباید توقعی از اکوتوریسم داشته باشیم. در مسائل اجتماعی هم ما با بحث هویتی مواجهیم. من معتقدم چه بخواهیم چه نخواهیم چنین چیزهایی چون زبان، فولکلور، موسیقی، رقص آذری برای مردم ما یک مسئله است. خب کنش ما برای این چیزها چیست؟ کنش ما در مورد این چیزها مهم است. من معتقدم ما برای این مسائل گفتمان داریم. ما تجزیه طلب نیستیم و این مفهوم اصلا در باورهای مردم آذربایجایجان که جزو پدیدآورندگان ایران بودهاند نمیگنجد. ستارخان دموکراسی را به این کشور آورده، شیخ محمد خیابانی قانونگرایی را به ایران هدیه دادهاست. سوسنگرد را آذربایجانیها نجات دادهاند. صحبت کردن درباره تجزیهطلب در آذربایجان یک توهین است به مردم این خطه. قطعا فرهنگ آذربایجان خدشه و ضرری به ایران نمیزند این صحبتها محصول تفکر رضاخانی است. ما به این نگاه قائل نیستیم. در این خطه هویت و زبان و فرهنگ موضوعیت دارد. حوزه سوم دغدغههای منطقه ما مائل زیست محیطی است. استان ما صنعتی است و مساله آلایندگی جدی است. آلودگی هوا، دریاچه ارومیه، مسائل قرهداغ و... از مظاهر مشکلات زیست محیطی است. برای حل این مسائل نیازمند ورود جدی هستیم. با توجه به رشته تحصیلی من برنامههایی برای این مسائل داریم.
در حوزه اقتصادی با گرهای با عنوان «فساد» روبرو هستیم. مجلس هم وظیفه نظارتی دارد. برخی نمایندگان به این حوزه ورود میکنند و برخی نه. شما فکر میکنید از کدام طیف باشید.
مبارزه با فساد در گام دوم از قوه قضائیه آغاز شدهاست. تحول این قوه بسیار مهم است و صدای خوبی به گوش میرسد و جامعه احساس میکند که مبارزه با فساد آغاز شده. وظیفه مجلس و دولت در زائل کردن بستر فساد است. ابتدا باید از ورود گنداب فساد جلوگیری کرد. مجلس باید منادی شفافیت باشد در آرا و مسائل مالی. مثلا من اگر وارد مجلس شوم ابتدا اعلام خواهم کرد که از کجا درآمد داشتهام و در کجا خرج کردهام. دارایی من در طول حضور در مجلس هم باید مشخص باشد. احتمال فساد اگر از نماینده ساقط شود زبان برایی خواهد داشت. شفافیت آرا هم سد دیگری دربرابر فساد است. مردم باید بدانند من به چه رای دادهام. حتی اگر هم این مساله قانونی نشود من شخصا دلایل رای و نظرم در مجلس را با مردم در میان خواهم گذاشت. شفافیت باعث میشود نماینده به مساله نظارت هم بهتر ورود کند. حذف امکان فساد هم بسیار مهم است.
رقبا را چطور میبیند؟ گروهی هستند که با سابقهاند عدهای هم با روشهای نه چندان مشروع رای جمعمیکنند شما چطور رفتار خواهید کرد؟
رقبا محترمند از هر طیف. از تمام کسانی که وارد این عرصه میشوند و خود را در وانفسایی که حضور، خرج از آبرو دارد؛ عرضه میکنند؛ باید تشکر کرد. کاش حضور طوری بود که اصلا به ورود امثال من نیاز نبود. به هر حال من احساس کردم که میتوانم سخنگوی صریح مردم آذربایجان باشم. هیچ کاندیدایی هیچ احد الناسی پیدا نمی شود که بگوید متفکر آزاد ما را تخریب کرد به هیچ عنوان در اخلاق من تخریب وجود ندارد نه در خودم و نه اطرافیان. تاکید موکد هم کردم که تا زمان انتخابات کسی از مجموعه من در مورد سایر کاندیداها صحبت نکند به هیچ عنوان به خاطر اینکه حرفی برای گفتن دارم فردی از دیگری حرف میزند که خودش حرفی برای گفتن نداشته باشد. توصیهام به برادران و خواهرانی که رقابت میکنند این است که آن ها هم از خودشان حرف بزنند. پیشنهادم این است که این فرهنگ را نشان دهیم که انتخابات بدون تخریب هم ممکن است. نشان دهیم که برای رقابت سالم از جهت اخلاقی و مالی آمدهایم.
هزینه تبلیغات شما از کجا فراهم خواهد شد؟
به لحاظ مالی پولی برای هزینه کردن نیاوردهام. این به معنای عملکرد ضعیف در عرصه تبلیغات نخواهد بود اتفاقا خیلی هم قوی هستیم. مردم کمک میکنند یعنی موجی افتاده که باور نمیکردم چنین شود. من سرمایهای اجتماعی دارم که در کمتر کاندیدایی این سرمایه اجتماعی هست. سرمایه من دلهای علاقمند به انقلاب و حضور جوانان در مصادر امور است. امیدوارم نهادهای مختلف نظارتی همانطور که به مسائل اخلاقی حساسند به مسائل مالی نیز حساس شوند. مسائلی مانند خرید رای و رسانه زیبنده انقلاب اسلامی نیست.
به نظر شما مشارکت پایین خواهد بود؟
بین مردم ناراحتی وجود دارد و این ناراحتی هم به حق است. نوعی از ناامیدی و یاس هم تلقین میشود. ما باید به این برسیم که مشارکت حداکثری میتواند وضعیتمان را عوض کند. من مدافع حضور اکثریت مردم در انتخابات هستم اگر افراد زیادی بیایند رای مردم واقعیتر میشود. در این صورت برای افرادی مثل خودم شانس زیادی میبینم. هرچقدر خرد عمومی وارد میدان شود انتخاب دقیقتری خواهیم داشت. به لحاظ آماری هم با افزایش جامعه آماری ضریب خطا کمتر میشود. لذا معتقدم باید این جامعه را بزرگتر کنیم که پشتوانهای در مقابل دشمن برای مملکت است. راه اصلاح از کف خیابان نیست بلکه قانون، راه اصلاح است در هر جایی بخواهیم به نفع مردم اصلاحی صورت بگیرد، باید آن اتفاق از صندوق خارج شود که معنای حقیقی مردمسالاری دینی است.
مجلس آینده را چطور پیشبینی میکنید؟
مجلس آینده تازه نفس خواهد بود، اندکی جوانتر و علاقمندتر برای حل مشکلات مردم. زبان مجلس آینده برای حل مشکل مردم گویاتر خواهد بود. این به معنای بد دانستن نمایندههای قبلی و فعلی نیست. امیدوارم مجلس بعدی موفق تر از مجلس فعلی باشد.
https://hamnava.ir/News/Code/41245
0 دیدگاه تایید شده