همنوا- مهدی نعلبندی/ درآمد اگر صفویه، اولین حکومت مستقلِ شیعیِ ایرانی باشد، تبریز هم اولین پایتخت این حکومت است و مسجد صاحبالأمر، جایی است که شاه اسماعیل اول به نام مولا علی علیهالسلام، خطبه خوانده و تاج گذاشته و دستور داده منارههای ایران بر ولایت علیبنابیطالب علیهالسلام شهادت دهند.
شهری که هیئتیهایش آن را «دارالهیئات» و «عزاخانة آلالله» مینامند و بازارش که دستِ بر قضا بزرگترین بازار سرپوشیده جهان هم هست، روزهای ماه محرمِ هر سال، وقف کشته اشکها میشود و تیمچههایش روضهخانه و چایخانه میهمانان سیدالشهداء علیهالسلام. تبریز هم مثل اغلب شهرهای ایران، آیینهای بومی خود را دارد در عزاداری و هیئتگردانی.
آیینهایی ویژه با نامهایی ویژه و مختص تبریز و تبریزیها. تبریز قدیم ـ و معاصر ـ با بیستوچهار محلهاش، هفتاد و دو هیئت داشت به تعداد شهدای کربلا، یعنی هر محله، سه هیئت یا سه سیره. «سیـره» نامی بود مأخوذ از «سیرةالنبی» که نام کتابی از علامه سید محمدحسین طباطبایی تبریزی نیز هست در باب سیرت و رفتار پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم و «سیرتنا و سنّتنا» هم نام کتابی است از علامه امینی در باب مهرورزی به اهلبیت علیهمالسلام و آداب سوگواری سالار شهیدان.
شکی نیست که «سیره» در نام و شکلش، پیرتر و ریشسفیدتر بوده از این دو کتاب. تبریز، شهر محلههاست. هر تبریزی، همانقدر تبریزی است که نوبری و کوچهباغی و شتربانی و باغمیشهای است. شاید بتوان اصلیترین ویژگی تبریز را تا دهههای اخیر، محلهمحور بودن فرهنگ بومی آن دانست. شهری که هویت از خردههویتهای محلاتش میگرفت و هر جزء، نمایندهای بود از کل و کلیت فرهنگ تبریز، انعکاسی واحد از هویتهای رنگارنگ محلات تبریز. ادامه دارد
https://hamnava.ir/News/Code/5354120
0 دیدگاه تایید شده