همنوا- شادی مکی/ بالاخره انتظار کنکوریها به پایان رسید و نتایج این ماراتن توانفرسا مشخص شد، اما یکی از مهمترین نکاتی که در نتایج کنکور مشهود بود حضور تنها یک نفر از دانشآموزان مدارس دولتی در میان ۴۰ نفر برتر کنکور امسال بود و مابقی افراد این گروه در مدارسی پولی اعم از استعدادهای درخشان، غیرانتفاعی و ... درس خوانده بودند.
بر اساس آمارها در سال تحصیلی ۱۴۰۰-۱۴۰۱ تعداد جمعیت دانشآموزانی کشور ۱۵ میلیون و ۶۱۳ هزار و ۵۴۶ نفر بوده که از این تعداد حدود ۲ میلیون نفر در مدارس غیردولتی و حدود ۵۰۰ هزار نفر هم در سایر مدارس پولی اعم از مدارس نمونه دولتی، سمپاد و استعدادهای درخشان تحصیل کردهاند.
این یعنی حدود ۱۳ میلیون نفر از دانش آموزان در مدارس دولتی هستند که براساس آخرین آمار ثبت نام دانش آموزان در «سامانه سناد» ۲ میلیون و ۶۸۹ هزار و ۳۴۴ نفر در دوره متوسطه دوم هستند که از این جمع حدودا ۱ میلیون نفر کنکوری هستند که فقط یک نفر آنها در میان رتبههای برتر کنکور بوده است. این بدان مفهوم است که احتمال حضور دانشآموزان مدارس دولتی در میان نفرات برتر کنکور حدود ۱ میلیونیم درصد است!
البته سال گذشته تعداد دانشآموزان مدارس دولتی در میان نفرات برتر کنکور صفر بود با این وصف میتوان گفت که به دلایل مختلفی مدارس دولتی توان زیادی برای رقابت با مدارس پولی نداشته و دانشآموزان این مدارس نیز اقبال کمتری برای حضور در میان نفرات برتر کنکور و چه بسا تحصیل در مدارس دولتی دارند.
شاید در نگاه اول حضور تنها یک دانشآموز مدرسه دولتی درمیان نفرات برتر کنکور در سال جاری و عدم حضور حتی یک دانشآموز در میان نفرات برتر کنکور در سال گذشته مساله چندان نگران کنندهای به نظر نرسد، اما آمار اعلامی از سوی نصرتالله فاضلی، معاون اسبق وزارت آموزش و پرورش بر اساس تحقیقی که در مورد نتایج کنکور سال ۹۹ انجام شده میتواند چالشها را دراینباره افزایش دهد.
عدالت آموزشی در ایران
به گفته فاضلی «از هر ۴۰۰ دانشآموز تحصیلکرده در مدارس تیزهوشان، ۵۸ نفر رتبه زیر ۳۰۰۰ کسب کرده بودند که این آمار در مدارس دولتی، یک نفر در هر ۴۰۰ نفر بوده است. بیش از ۷۰ درصد جمعیت دانشآموزان سال دوازدهمِ داوطلب کنکور، در مدارس دولتی درس خواندهاند، اما درصد موفقیت آنها در کنکور برای کسب رتبه زیر ۳۰۰۰ حدود ۳۰ درصد است.»
نگاهی به همه این آمارها حکایت از آن دارد که وقت آن رسیده تا مسئولان به این سوال پاسخ بدهند که علت این تمایز آشکار میان دانشآموزان مدارس دولتی و غیردولتی چیست و آیا با چنین وضعیتی میتوان گفت که عدالت آموزشی در ایران جریان دارد.
عدم حضور دانشاموزان مدارس دولتی فعلا در میان نفرات برتر کنکور رخ نموده است، اما با توجه به رشد قارچگونه مدارس شهریهای و کمک دولتهای مختلف به توسعه این مدارس شاید باید نگران آن باشیم که به تدریج دانشآموزان مدارس دولتی اقبال خود برای حضور در دانشگاههای دولتی و غیرپولی از دست بدهند. آنهم در شرایطی که بنا بر اعلام رئیس سازمان مدارس و مراکز غیردولتی و توسعه مشارکتهای مردمی آموزش و پرورش سهم مدارس غیردولتی از ۸ درصد به ۱۲ درصد کل دانش آموزان رسیده است.
پولیسازی آموزش به نفع کیست؟
ماجرای گسترش دامنه فعالیت مدارس پولی چنان مهم است که صندوق حمایت از مدارس غیردولتی بیهیچ مانع قانونی از اختصاص وام ۳۰ میلیون تومانی شهریه به دانشآموزان خبر میدهد، وامی که بیشک میتوان گفت در راستای جذب دانشاموزان متعلق به خانوادهها کمبرخوردارتر به مدارس غیرانتفاعی است تا هر روز بر تعداد دانشآموزان این مدارس افزوده و از تعداد دانشآموزانی که دولت ناچار است خدمات رایگان آموزشی را از طریق مدارس دولتی در اختیارشان بگذارد کاسته شود.
توسعه مدارس پولی و جذب دانش آموزان آنقدر جذابیت اقتصادی دارد که سرانجام حاجی بابایی وزیر وقت آموزش و پرورش در سال ۹۷ لب به سخن گشود و عنوان کرد که «اکثر مسئولان دولتی مجوز مدارس غیردولتی دارند.»
از طرف دیگر همان سال شورای تبیین مواضع بسیج دانشجویی دانشگاه فرهنگیان در نامهای خطاب به بطحایی وزیر وقت آموزش و پرورش نسبت به این شرایط اعتراض کرده و لیستی از «مدارس نجومیبگیر» که متعلق به مسئولان دولتی یا اعضای خانوادههای آنها بود منتشر کرد.
در واقع دولتها هر سال سعی بیشتری در راستای جذب مشتری برای مدارس پولی کرده و از تعداد دانشآموزان مدارس دولتی کاسته میشود و چه بسا به همین میزان هم توجه و امکانات مدارس دولتی و دانشآموزان آنها کاسته میشود تا جاییکه میتوان گفت دولتها به جای تقویت و بذل امکانات به مدارس دولتی راه تقویت مدارس شهریهای را در پیش گرفتهاند و مدارس دولتی دیگر توان عرضه خدمات با کیفیت آموزشی به دانشآموزان را ندارد.
بازتولید فقر در سایه کالاییسازی آموزش
پولی سازی مدارس در ایران اتفاقی است که رخ داده و هر روز هم ابعاد وسیعتری مییابد این درحالی است که رایگان بودن آموزش و پرورش به معنای تقویت زیرساختهای کشور در ابعاد مختلف اقتصادی، اجتماعی، سیاسی و فرهنگی در آینده است. به بیان دیگر تولید نیروی انسانی ماهر در آموزش و پرورش در واقع به معنای سرمایهگذاری امروز برای کسب سود بیشتر در آینده است سودی که البته منافع آن آحاد جامعه را در بر میگیرد و نه گروهی خاص را.
با این حال کالاییسازی آموزش در ایران که اتفاقا در تعارض با اصل ۳۰ قانون اساسی مبنی بر رایگان بودن خدمات آموزشی تا پایان دوره متوسطه است، باعث شده دانشآموزان مدارس دولتی نسبت به دانشآموزان مدارس پولی توان کمتری برای حضور در دانشگاهها یا حتی تحصیل در رشته مورد علاقه خود داشته باشند.
حقیقت آن است که در کشور ما شرایط آموزشی برابر نبوده و آموزش و پرورش نمیتواند از طریق مدارس دولتی در همه مناطق کشور بهترین و باکیفیتترین خدمات آموزشی را ارائه بدهد، چنانکه در بسیاری از مناطق کشور همچنان برخی از دانشآموزان در مدارس کانکسی و بعضا کپری و با کمترین و نازلترین امکانات آموزشی تحصیل میکنند.
در چنین شرایطی پولیسازی آموزش عجیب و قابل تامل بوده و تنها نتیجه آن کمک به ثروتمندان و صاحبان قدرت و مکنت به ابقا در شرایط خانوادگی و موروثی خود و جلوگیری از حضور دهکهای پایینتر درآمدی برای حرکت به سمت دهکهای بالاتر است رفتاری که از آن به بازتولید فقر در جامعه و عمیقتر کردن شکاف طبقاتی موجود در آن میتوان یاد کرد.
خطر انجماد اجتماعی در آموزش و پرورش پولی
پول همچنین میتواند روابط میان معلم و دانشآموز یا مدرسه و دانشآموز را به شدت تحت تاثیر خود قرار دهد تا جاییکه معلم یا مدرسه برای کسب پول بیشتر اقدام به دادن نمره به دانشآموز کند مسالهای که بارها مورد تاکید فعالان حوزه آموزش قرار گرفته است. در چنین فضایی آموزش نیز دچار کجکارکردی شده و دانشآموز تبدیل به ابزاری برای کسب منفعت بیشتر از سوی سیستم آموزشی میشود به نحوی که هر قدر خانواده دانشآموز توان پرداخت بیشتری داشته باشد شانس او نیز برای موفقیتهای آیندهای که از پیش واگذار شده بیشتر خواهد شد حتی اگر پشت این موفقیتها مهارت و شایستگی لازم نباشد.
نکته دیگر آنکه جداسازی مدارس براساس هوش و سطح اجتماعی و اقتصادی بچهها باعث میشود این قشر نوپا و در حال تجربه بر سر کلاسهای درس تنها با گروهی آشنا و در تعامل قرار گیرد که با وی در سطحی یکسان قرار دارند به این ترتیب انسان تکبعدی پرورش یافته در چنین نظام آموزشی نه از دغدغه سایر اقشار جامعه از نزدیک خبر خواهد داشت و نه اصولا قدرت مشاهده و تجزیه و تحلیل تفاوتها را کسب خواهد کرد.
در واقع آموزش و پرورش در کشور ما و حتی در دولتی که عنوان دولت محرومان را به خود اختصاص داده است با حرکت به سمت اولویتدهی به منافع اقتصادی چهرههای پشت پرده مدارس پولی در واقع از مهمترین وظیفه خود که رفع تبعیض در جامعه، ایجاد برابری و تسهیلسازی برای حرکت نسلها از دهکهای پایینتر اجتماعی، اقتصادی و حتی فرهنگی به دهکهای بالاتر است فاصله گرفته و چه بسا که در آینده شاهد انجماد اجتماعی و بازتولید فقر و ثروت در گروههای از پیش تعیین شده باشیم.
https://hamnava.ir/News/Code/7869875
0 دیدگاه تایید شده