گروه : فرهنگی

به گزارش همنوا، ابراهیم پشتپناه را میتوان از هنرمندان بنام هنرهای تجسمی دانست. او در شرح مختصری که سالها پیش در مورد زندگیاش داشته، گفته است:
سال ۱۳۱۰ در تبریز بدنیا آمدم. دوران طفولیت را در محله پناهی پشت سر گذارده و دوره تحصیلات ابتدایی را تا کلاس چهارم در تبریز اردبیل و سه سال پنجم ششم و هفتم را در گرگان و بقیه را تا پایان دبیرستان و اخذ دیپلم ادبی در تبریز گذراندم. بلافاصله در کلاس های کارآموزی معلمی شرکت و پس از موفقیت به خدمت فرهنگ در آمده و سه سال در بستان آباد مشغول انجام وظیفهی معلمی بودم
چیزهایی مثل اشیا، محیط زندگی، طبیعت، صداها، رنگها، از همه مهمتر سکوت، منظره شبها، موسیقی در من حالاتی به وجود میآورد از دیگران خبر نداشتم، بعدها فهمیدم که مثل همهی بچههای دیگر نبودم. تحت تاثیر خیلی چیزهای دیگر قرار میگرفتم.
دیری نگذشت که به دیدار استاد گیریگور واهرامیان و استاد علیاکبر یاسمی رسیدم. هر دو استاد بزرگوار کارهای ابتداعی ام را پذیرفتند و در راهی که قدم گذاشته بودم، مورد عنایت و تشویق قرار دادند. در سال ۱۳۳۶ هنرستان هنرهای زیبای پسران تبریز تاسیس شد. بنده توسط استاد یاسمی از اداره فرهنگ به هنرهای زیبا و هنرستان انتقال یافتم و به این ترتیب رسماً کار هنری طراحی و نقاشی را در هنرستان آغاز کردم.
در سال ۱۳۳۹ آثار اولین دورهی فارغالتحصیلان هنرستان، در سالن هنرستان و سپس در تهران به نمایش در آمد که نقاشیهایی از من نیز در میان آن آثار بود. در سال ۱۳۴۲ نمایشگاه انفرادیام در همین هنرستان برگزار شد که فصل جدیدی از فعالیت هنری رقمزد. در سال ۴۱ و ۴۲ به ترتیب دو استاد عزیز یاسمی و واهرامیان را از دست دادم که ضایعهای جبرانناپذیر برایم بود. در سال ۱۳۴۷ آموزشگاهی بنام کمالالملک در محله چرنداب تاسیس نمودم. در همان سال بود که گرایش بیشتری به منظرهسازی پیدا کردم که کارهای دوران سبز نتیجه همین سالها است. تابلوی چهره ی استاد اقبالآذر نیز مربوط به همین زمان است که در منزل شخصی ایشان به طور زنده اجرا شد. این نقاشی، در سال ۱۳۵۱ به همراه چند اثر دیگر در یک نمایشگاه سراسری در مجموعه آزادی به نمایش در آمد و مورد توجه قرار گرفت.
در سال ۱۳۵۶ به سرپرستی هنرستان منصوب شدم که همزمان بود با ناآرامی های انقلاب. س از پیروزی انقلاب تحولاتی صورت گرفت. مدتی هم در معاونت هنرستان بودم. در سال ۱۳۵۹ به ماده ۷۴ تقاضای بازنشستگی کردم که مورد قبول واقع شد، ولی پس از مدتی چون در هنرستان به وجود اینجانب نیاز بود، به عنوان حقالتدریس دوباره دعوت به کار شدم و تا سال ۱۳۷۷ به خدمت ادامه و در همان سال با افتخار، به بازنشستگی نائل آمدم.
در فاصله سالهای ۵۹ الی ۶۹ که فرصت و فراغی دست داد علاوه بر کارهایی که از طبیعت انجام میدادم، شروع به نسخهبرداری از « تابلو تالار آئینه» شاهکار بینظیر استاد کمالالملک نمودم که داستان بسیار مفصلی دارد. مدت 10 سال روی این تابلو که یک کار پژوهشی است و در واقع شرح و تفصیلی از تابلو اصلی به حساب میآید، کار کردم. در آن سالها بود که غیاباً افتخار شاگردی استاد را داشتم.
https://hamnava.ir/News/Code/6250797
0 دیدگاه تایید شده