×

منوی اصلی

اخبار ویژه

امروز : دوشنبه 4 فروردین 1404  .::.   برابر با : Monday 24 March 2025  .::.  اخبار منتشر شده : 26683 خبر
پایتخت ۶ و نخبه‌کشی در جامعۀ ایرانی

همنوا_ذوالفقار همتی( دکترای فلسفه غرب)

وقتی از ماه‌ها پیش زمزمه‌ها و اخبار مربوط به ساخت پایتخت ۶ را می‌خواندم، ناخودآگاه، دیدگاهی در ذهنم شکل می‌گرفت که تیم پایتخت ۶؛ کی بر زمین خواهد خورد؟ این نظرگاه منفی از آبشخور بافت جامعه‌شناختی ایران نشات می‌گرفت و برایم قابل انتظار بود. قبلا نخبه‌کشی را در عرصه‌های سیاسی، هنری، ورزشی، علمی و ... فراوان به چشم دیده بودیم؛ شمار آنها حدیثی مفصل خواهد بود که قصد پرداختن به آنها را در این مجمل ندارم. ما اگر چه به‌رسم مالوف، هنرپیشگان را کمتر در شمار نخبگان قرار داده‌ایم اما با توجه به موفقیت‌های گروه پایتخت، این اطلاق بی‌مسما نیست. در هر صورت با توجه به فراغت پیش‌آمده به دلیل خانه‌نشینی‌های کرونایی، با پیش‌فرض فوق، سریال را تماشا می‌کردم و صد البته، گاهی به ظن خود، انتقاداتی را نیز بر آن وارد می‌نمودم، مثلاً یکی از دغدغه‌های من، تغییر شخصیت آرام و متین «هما» بود؛ او که همواره نگاه عقلانی به پدیدهها داشت در این فصل گاهی به فردی حسود و دمدمی مزاج تبدیل میشد. از این بابت افسوس میخوردم اما بلافاصله به خود نهیب می‌زدم مگر نخبگانِ جامعه ما در زندگی روزمره، مصون از اشتباه هستند؟ اگر «هما» از یک شخصیت مثالی، به فردی معمولی تبدیل شده، در واقع به آدم‌های جامعۀ ما نزدیک شده است. با این وجود و همچون همه امور، نقدهای خودم را نیز به سریال داشتم. البته لازم است اشاره کنم که نقد، عیبجوییِ صرف نیست و بیان نکات قوت، از مشخصات یک نقد خوب است.

 همه مشاهده کردیم که این سریال به فرجام نیامد تا پس از شکست بیماری کرونا؛ با ضبط یک یا دو قسمت نهایی، به پایان رسد. اما آنچه برایم تعجب برانگیز بود شباهت ناچیز سکانسِ پایانی این سریال به یکی از فیلم های قبل از انقلاب و به اصطلاح «فیلم فارسی» و جنجالهای بسیار زیاد بعد از آن بود که مستمسک حملات فراوان شد. طُرفهتر اینکه این حملات از سوی کسانی انجام شد که در مخیله‌ام نمیگنجید فیلم مذکور را دیده و یا صحنهای از آن را در ذهن داشته باشند. حملات گسترده، چنان سازندگان سریال را مورد آماج قرار داد که، رئیس دستگاه صدا و سیما نیز مجبور به اتخاذ موضعی سخت و کم‌سابقه شد.

بدین‌ترتیب انتظار شکل‌گیری نخبه‌کشی در وجودم به حقیقت تبدیل شد. بیایید با خود صادق باشیم، بینندگان و خوانندگان در تاریخ سینما و تلویزیون ما چند سریال را به یاد دارند که به فصل ششم خود رسیده باشد؟ اگر برخی، تشابه کمرنگ یک سکانس با آن فیلم فارسی را دلیل حملات خود ذکر می‌کنند، چرا چشم خود را به صحنه‌های متعدد ارزشمند موجود در این سریال می‌بندند؟ مثل وقتی‌که: قهرمان داستان در اوج مشکلات اقتصادی و اخراج از کار، داوری یک تورنمنت بین‌المللی و موقعیت بسیار خوب آن را، به دلیل شرکت رژیم اشغالگر قدس رد میکند و یا وقتی مسئله organ donation و اهدای عضو، زیارت نیابتی مکه و کارهای ارزشی بسیار در سرتاسر سریال نشان داده می‌شود. در حالی‌که این ارزش‌ها مورد تاکید و مقبول این گروه است، اما به آنها اشارهای نمیشود. البته مقصود من اشاره به موارد فوق نیست. به نظرم آنچه باید در ترازوی نقد این جماعت نیز قرارگیرد، نگاه جامع به یک اثر هنری است. بیایید با دست خود گروهی منسجم را، که با سلیقه جامعه و مخاطب نیز آشنایند، از هم نپاشیم. گروهی که سال‌هاست مخاطب را در مقابل گیرندههای خود میخکوب میکند، امری که در این سال‌ها درتلویزیون ما بسیار نادر بوده است. اگر این گروه از هم بپاشد هیچ کدام از آنها بیکار نخواهند بود و به صورت مجزا در آثار دیگر مشغول خواهند بود، اما جامعه، یکی از سرمایه‌های هنری و معنوی خود را از دست خواهد داد. این را نیز در نظر داشته باشیم که یکی از نویسندگان سریال امسال با کوچ ابدی خود، در جمع گروه نبود.

اگر نقدی داریم با زبان منطق بیان کنیم تا در سال‌های آتی اثری فراتر و برتر از این فصلِ سریال را از این گروه نظاره‌گر باشیم. همواره نگاه جامع و همه سویه‌نگر به پدیده ها را در نظر داشته باشیم. چه در نقد یک سریال، چه که در حلاجی دیدگاههای سیاسی، چه در نقد اقدامات دولت در مبارزه با بیماری کرونا، ضعف و قوت آن، و چه در روابط شخصی خود با افراد و محیط پیرامون‌مان.

 

 

برچسب ها :

  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط تیم مدیریت در وب منتشر خواهد شد.
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.