×

منوی اصلی

اخبار ویژه

امروز : شنبه 24 آبان 1404  .::.   برابر با : Saturday 15 November 2025  .::.  اخبار منتشر شده : 27418 خبر
نت‌به‌نت به نام ایران

همنوا | فرشید باغشمال

پیغام مهم این جشنواره، برگزاری آن در بستر «مکتب تبریز» است. عبارت «مکتب» از واژه‌های بحث‌برانگیز هنر در روزگار ماست؛ اما در هر حال، اگر در یک تعریف ساده، مکتب را مجموعه‌ای از خصلت‌های مشترک برای انواع تولیدات هنری در نظر بگیریم، می‌توانیم از «مکتب تبریز» سخن بگوییم. مکتبی که از نگارگری تا معماری و از خوشنویسی تا موسیقی را در بر گرفته و سهم بسزا در بروز و ظهور سایر مکاتب داشته‌است. نگارگری تبریز در هر دو مکتب ایلخانی و صفوی، با شاهنامه‌هایی شناخته می‌شود که امروز نماد برجسته هنر ایران در موزه‌های جهان به شمار می‌روند. معماری تبریز نیز وضعیت مشابهی دارد؛ چنان‌که مسجد کبود تبریز، از «مسجد جامع تفت» وام گرفته و بر «شیخ‌ لطف‌الله اصفهان» تاثیر گذاشته‌است. در خوشنویسی ایرانی نیز از میرعلی تبریزی واضع خط نستعلیق، تا میرعماد که سال‌ها در تبریز شاگردی کرده و علیرضا عباسی و دیگر قدما، هرگز به زبانی جز فارسی کتابت نکرده‌اند (به جز شمار محدودی از آیات قرآن و احادیث اهل بیت‌ع). با در نظر داشتن این ویژگی مهم، می‌توان با جرات بیشتری از «مکتب تبریز» سخن گفت؛ مکتبی که میثاق «ایران» و «زبان فارسی» در جای‌جای آن، چشمگیر است.

موسیقی در تبریز، تداوم همین میثاق و پیوند است؛ از اقبال‌السلطان که به تعبیر مرحوم شجریان «پهلوان آواز» است تا فرهاد فخرالدینی که عمر گرانمایه خود را صرف ارکسترهای ایرانی و آثار سینمای تاریخی ایران کرده، و تکنوازانی چون بیگجه‌خانی و پیرنیاکان، نت‌به‌نت با نام ایران زیسته‌اند. نسل پس از این چهره‌های درخشان، سال‌ها در تبریز، در هر دو حیطه آموزش و اجرا، سهم قابل‌توجهی در انتقال فرهنگ موسیقی ایرانی داشته‌اند. این کاروان متعهد و میهنی، چنان‌‌که اشاره شد، می‌طلبید که از سال‌ها پیش با برگزاری جشنواره‌ای شایسته و اثرگذار، همچنان به پرورش و ترغیب نسل‌ها بپردازد، اما متاسفانه از حدود دو دهه پیش، رخنه‌های یک جریان قومی و عشیره‌ای، فضایی برساخته و بیگانه بر ساحت فرهنگی تبریز تحمیل کرد. جریانی که از شعر به موسیقی سنتی، از موسیقی‌سنتی به رقص سنتی، از رقص سنتی به لباس سنتی و ... را  در بر گرفت و بر سلیقه موسیقیایی توده مردم (اگر نگویم عوام) تاثیر گذاشت. در این میان، عده‌ای سودجو با همراهی یکی دو مدیر ساده‌لوح، بدون درک «امر ملی»،  این «میهمان ناخوانده» را با بودجه‌های فربه، در صدر ردیف بودجه فرهنگی شهر نشاندند.

بگذریم؛ با حال مختصری که از روزگار فرهنگی تبریز اشاره کردیم، این شهر امروز به پیشواز «نخستین جشنواره موسیقی دستگاهی ایرانی» می‌رود. آن‌طور که گفته شده، یادکرد استاد شهریار، از رویکردهای مهم این جشنواره است؛ نام شهریار متاسفانه در موسیقی معاصر ایران، غریب است. تا جایی که به خاطر دارم، جز یکی دو قطعه محدود، غزل‌های جاودانه شهریار، در موسیقی سنتی ایران، چندان شنیده نشده است. سیاستگذاری این جشنواره در  محوریت‌بخشیدن به شهریار، می‌تواند گامی در جبران این خلا تاریخی باشد.

ایده برگزاری جشنواره را از مدت‌ها پیش در دیدار با برادر ارجمندم، جناب قادر رودکیان می‌شنیدم؛ هنرمندی که به همراه رفیق دیرینه‌اش، شاگرد خلف مرحوم شجریان، شهرام آبرومند‌آذر، سهم بسزا در حافظه هنری تبریزی‌ها دارد. به شخصه از همکاری دوباره این دو هنرمند عزیز  (این‌بار در به عنوان دو ستون اصلی برگزاری جشنواره) بسیار خرسندم؛ دو نوازنده و خواننده پابه‌سن‌گذاشته که نام‌شان با خاطرات نوجوانی‌ام و آن کنسرت‌های پرشور و پرخاطره دهه 70 و 80 گره خورده است.

برای بانیان و طراحان جشنواره، به خصوص انجمن موسیقی آذربایجان‌شرقی که مجالی نیز برای تنفس موسیقی ایرانی فراهم کرده‌اند، رویدادی ماندگار و خاطره‌انگیز آرزومندم.

 

برچسب ها :

  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط تیم مدیریت در وب منتشر خواهد شد.
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.