همنوا | فرشید باغشمال
نام خیابانهای تبریز، از موضوعات پرچالش در تاریخ بلدیه تبریز است. طبق اسناد تاریخی که برای نخستینبار منتشر میشود، با آغاز پلاکگذاری رسمی شهرداری تبریز در دهه 30، مردم این شهر، برای نامگذاری خیابانها با عناوین ملی و ایرانی، پیشقدم میشوند. شاعران برجسته و دانشمندان ایرانی، چهرههای خوشنام عرصه سیاست و حتی نام زیبای گلها و درختان، از جمله عناوینی است که مردم تبریز، برای نامگذاری خیابانها و محلات، به شهرداری تبریز پیشنهاد میدهند. در میان پیشنهادهای مردمی، یک نام ارزش و اهمیت ویژه دارد: «سعدی شیرازی». شاعری که آوازه نظم و نثرش، جهان را در برگرفته و از علما و ادبا گرفته تا مردم و کوچهوبازار را شیفته حکمت و اندیشه شعر فارسی ساخته است.
سند 1: نامه استاندار وقت آذربایجان به شهردار تبریز در مور وضعیت نابسامان نام خیابانهای تبریز
استاندار: اسامی خیابانها معلوم نیست!
نام خیابانهای تبریز از آغاز شکلگیری بلدیه تبریز در سال 1286 هجریشمسی تا چند سال پس از غائله فرقه دموکرات (یعنی سال 1324) بیشتر با نامهای سنتی در میان مردم معروف بود و پلاک رسمی و شناسنامهدار، کمتر مورد توجه بلدیه بود. دهه 30 را میتوان نقطه تحول در پلاکگذاری خیابانهای تبریز دانست. ماجرا را از جایی شروع میکنیم که «محمد شاهبختی» استاندار وقت آذربایجان، آبان 1330، در نامهای نسبتاً تند خطاب به «سعید مجتهدی» شهردار وقت، مینویسد: «در این چند روز اقامت خود در تبریز مشاهده نمودم خانهها و مغازهها نمرهبندی نشده و حتی اسامی خیابانها هم معلوم نیست. دستور دهید فوری ترتیب تهیه نمرات و کاشی اسامی خیابانها را داده و نتیجه را گزارش دهند.»
مشارکت فرهیختگان شهر در نامگذاری خیابانها
شهردار تبریز با دستخط سبزرنگ، نامه استاندار را پاراف میکند و به رئیس امور شهری ارجاع میدهد تا کارپردازی بلدیه، نمرهگذاری و کاشیگذاری کوچهها و خیابانها را آغاز کند. این نامهنگاری، مورد توجه مردم قرار میگیرد. از اینجا است که گروههای مختلف مردمی، احزاب، چهرههای فرهنگی، تشکلها و معتمدان محلات، سعی میکنند در نامگذاری خیابانها، میادین و کوچهها سهیم باشند. میتوان گفت یک رقابت جالب بین آحاد شهروندان برای نامگذاری خیابانها شکل میگیرد. به این ترتیب، نامهنگاری محلات، گروهها، احزاب، رجال و بزرگان شهر خطاب به شهرداری، آغاز میشود. مطابق اسناد تاریخی، عشق به میهن و ارادت محققانه مردم تبریز به مشاهیر تاریخی و ادبی ایران و شعر فارسی، سرخط ثابت این نامههاست.
سند 2: نامه جامعه عمران و آبادی خیابان قرهآغاج برای تغییر نام این خیابان به «سعدی»
درخواست محله قرهآغاج از شهرداری: نام این خیابان را «سعدی» بگذارید
سند مهم و ارزشمند در این خصوص، مربوط به نامهای است که با سربرگ «جامعه عمران و آبادی خیابان قرهآغاج» در تاریخ 16/10/1331 ثبت شدهاست. همین سربرگ، به تنهایی نشان میدهد تبریز در این سالها، از حیث تشکیلات مدنی و اجتماعی، چه سیمای درخشانی داشتهاست. این تشکل اجتماعی، از شهردار تبریز میخواهد خیابانی را به نام «سعدی» در تبریز نامگذاری کند!
در متن نامه آمده است: «محترماً به استحضار عالی میرساند چون نام خیابان قرهآغاج از دو کلمه ترکی ترکیب یافته و فاقد معنای علمی و ادبی میباشد هیئت عامله جامعه عمران و آبادی خیابان قرهآغاج، در جلسه 12/10/31 به اتفاق آرا تصویب نمودند که برای خیابان مزبور، وجه تسمیه «سعدی» پیشنهاد میشود و از طرف دیگر، بسیار لازم است که شهرستان تبریز نیز از لحاظ احترام و تجلیل مقام علمی و ادبی استاد سخن شیخ سعدی علیهالرحمه، از سایر شهرستانهای کشور عقب نماند، لذا با تقدیم پیشنهاد مزبور، یقین داریم که آن اداره نیز در نوبه خود، از تصویب آن و نصب لوح سنگ به نام «خیابان سعدی» مضایقه نخواهند فرمود. خواهشمند است این جامعه را از نتیجه اقدامات مبذوله مطلع فرمایند.»
شهردار تبریز در حاشیه این نامه، از اهالی قرهآغاج قدردانی میکند و نامه را به امور شهری ارجاع میدهد. امور شهری نیز در پاسخ، یادآور میشود که محله قرهآغاج، پیش از این، به نام «ستارخان» تصویب شده و حتی دستور شهردار تبریز به کارپردازی برای تهیه تابلوسنگ به نام ستارخان نیز در حاشیه این نامه آمده است.
نامگذاری قرهآغاج، به «سعدی» نافرجام ماند، با این حال شهرداری درخواستهای مردمی برای تکریم سعدی را ارج نهاده و یکی دیگر از خیابانهای مرکزی شهر را به همراه مجسمه این شاعر، به نام سعدی پلاکگذاری کرد.
سند 3: نامه جمعی از ادبا و رجال شهر در مورد نامگذاری خیابانی به نام دکتر مصدق
«خیابان مصدق» به پاس ملیشدن صنعت نفت
این سالها مقارن با احساس غرور ملی مردم ایران، پس از ملیشدن صنعت نفت است، از این رو، 50 تن از رجال معروف شهر، در بهمن 1330 پا پیش میگذارد و طی نامهای، از شهرداری تبریز میخواهد «برای قدردانی از زحمات شبانهروزی نخستوزیر محبوب ایران، خیابان جدید الاحداث شتربان، به نام خیابان مصدق نامگذاری شود.»
سند 4: درخواست سازمان جوانان حزب ایران برای نامگذاری خیابانی به نام دکتر مصدق
پیرو این نامه، سازمان جوانان حزب ایران، از احزاب ملیگرای پیشرو در آن سالها، در نامهای به تاریخ 8/5/1331 از شهردار تبریز میخواهد دو خیابان به نامهای مصدق و کاشانی نامگذاری کند. «داوران» دبیر کمیته ایالتی حزب در آذربایجان، در این نامه مینویسد: «در روز 14 مرداد که مصادف با جشن مشروطیت میباشد، سازمان جوانان حزب ایران، پیشنهاد مینماید با یک تظاهرات ملی، اسامی دو خیابانی که از طرف انجمن شهر یا شهرداری معین خواهد شد، به نامهای مصدق و کاشانی نامگذاری شود.»
پیشنهاد دیگر از سوی «زندهیاد اصغر حریری» ادیب، روزنامهنگار و پزشك نامی تبریز بود. حریری، از شاگردان ملکالشعرا بهار و از رفقای استاد شهریار است. اما جالب اینجاست که نامه او خطاب به شهردار نیست! حریری در نامهای، از اداره کل انتشارات و تبلیغات میخواهد شهرداری تبریز را در مورد ضرورت نامگذاری یکی از خیابانها به نام «شهدای قیام 30 تیر» آگاه کند و پاسخ نیز به اطلاع مردم نیز برسد. (قیام ۳۰ تیر ۱۳۳۱ یک سال و ۴ ماه پس از به ثمر نشستن نهضت ملی صنعت نفت، اتفاق افتاد. شروع قیام بعد از استعفای دکتر مصدق و انتخاب قوام السلطنه به نخست وزیری از طرف شاه بود. مردم خواستار استعفای قوام و نخست وزیری مصدق بودند. در نهایت قوام طرد شد و مصدق مجددا به نخست وزیری انتخاب شد. اما این قیام موجب شهادت شمار زیادی از مردم در سرتاسر کشور گردید.)
شهرداری تبریز، در مهر 1331، طی نامهای به استانداری، اعلام میکند که قصد دارد دو خیابان شرقی و غربی باغ گلستان را به ترتیب، به نام مصدق و کاشانی نامگذاری کند. این تصمیم مورد موافقت استانداری قرار میگیرد و استانداری نیز مراتب را به به وزارت کشور، ارسال میکند. با این حال، قدر مسلم این که این نامگذاری بیش از چند ماه طول نمیکشد و با کودتای 28 مرداد 1332، نام مصدق و کاشانی از تابلوهای شهری برچیده میشود.
سند 5: دستور استاندار وقت به شهردار، با استناد به یک یادداشت مطبوعاتی
دستور استاندار وقت به شهردار، با استناد به یک یادداشت مطبوعاتی
سند بسیار پرمعنا در این ایام، مربوط میشود به دستوری که استاندار آذربایجان در مورخه 3/2/1332، پس از مطالعه مقالهای از «روزنامه اختر شمال» به شهردار وقت داده است. این نامه به خوبی نشان میدهد که جایگاه رسانه و مطبوعات در تبریز دهه 30، تا چه حد برجسته بودهاست. شاهبختی، استاندار وقت آذربایجان، در نامهای خطاب به شهردار تبریز مینویسد: «در شماره 713 مورخ 25 فروردین 1331 روزنامه اختر شمال، شرحی درباره شخصیت شمس تبریزی درج، و در ضمن پیشنهاد نموده برای تجلیل و تقدیر از شخصیت آن مرحوم، خیابان جدیدالاحداث شتربان، به نام شمس تبریزی نامیده شود. این پیشنهاد خیلی بجا و شایسته میباشد. مقتضی است برای عملیشدن پیشنهاد مزبور، هر چه زودتر اقدام و از این تذکری که داده شده، از پیشنهاددهنده کتباً تشکر نمایید.»
سند 6: پیشنهادهای میرزا یوسف نجات، دبیر ادبیات به شهرداری تبریز
پیشنهادهای یک دبیر ادبیات فارسی به شهردار تبریز
«یوسف نجات» ادیب و شاعر مطرح تبریز و در ضمن، بازرس اداره فرهنگ آذربایجان، از دیگر افرادی است که در تاریخ 30/11/1332 پیشنهادهایی برای نامگذاری خیابانها مطرح میکند. معلوم نیست نامه او به شهرداری، در جواب استعلام شهرداری از وی بوده و یا نه، میرزا یوسف، از روی دلسوزی و احساس مسئولیت فرهنگی، خودش این نامه را به شهردار تبریز نوشتهاست. او معلم معروف ادبیات فارسی و عربی در تبریز و بنیانگذار دبیرستان نجات بود. مدتی نیز به عنوان فعال فرهنگی در استانبول ماموریت داشت. میرزایوسف در نامهای که میهندوستی و تاریخشناسی، در آن به خوبی بارز است، اسامی چهرههای ادب فارسی، فلاسفه، دانشمندان ایرانی، عرفا و چهرههای تاریخی را برای نامگذاریهای خیابانها مطرح میکند. فردوسی، حافظ، سعدی، خاقانی، خیام، شمس تبریزی، همام تبریزی، صائب، باباطاهر، عرفی شیرازی، فرخی سیستانی، رودکی، باربد، مسعود سعد سلمان و مانی، ازچهرههای معروف تاریخی است که این ادیب، به شهرداری معرفی میکند. وی همچنین عارف، میرزاده عشقی، فروغی، قزوینی را هم به عنوان چهرههای معاصر، پیشنهاد میکند. از دیگر پیشنهادهای جالب یوسف نجات، این است که شهرداری تبریز، از نام شهرهای تاریخی مثل طوس، اصفهان، بسطام، شیراز و کرمان، نیز استفاده کند. او همچنین پیشنهاد میدهد که نام گلها مثل، گل سرخ، بنفشه، گل همیشه بهار، لاله و نیلوفر و اقاقیا نیز در نامگذاریها لحاظ شود و حتی پیشنهاد میدهد که با این شیوه نامگذاری، هر یک از محلات و کوچهها، با همکاری مردم، به کاشت و پرورش یک نوع گل ویژه، اختصاص داده شود.
https://hamnava.ir/News/Code/9590425
0 دیدگاه تایید شده