×

منوی اصلی

اخبار ویژه

امروز : یکشنبه 9 مهر 1402  .::.   برابر با : Sunday 1 October 2023  .::.  اخبار منتشر شده : 24104 خبر
مستند؛ جوجه اردک زشت جشنواره

به گزارش همنوا، مستند «یکی از رویاهای من» روایتی متفاوت از زندگی روزمره «وحید رجبلو» ، جوان نخبه دارای معلولیت است که در حال راه‌اندازی یک پلتفرم آنلاین برای ارائه خدمات در منزل به افراد دارای معلولیت است. این مستند پیش‌تر با استقبال تماشاگران در جشنواره سینما حقیقت روبه‌رو شده و نامزد بهترین کارگردانی از این جشنواره نیز شده بود. «یکی از رویاهای من» روز سه‌شنبه، دوازدهم بهمن‌‌ماه در جشنواره فیلم فجر به نمایش درآمد. بدین بهانه با کارگردان این فیلم، «محسن هادی» گفت‌وگو کرده‌ایم و او از روند ساخته شدن این مستند به «صبح‌نو» چنین می‌گوید:

لطفا کمی بیشتر مستند «یکی از رویاهای من» را برای مخاطبان«صبح‌نو» معرفی کنید.

مستند ما قصه‌ای از زندگی آقای وحید رجبلو است. او جوان دارای معلولیتی است که به‌خاطر تلاش‌هایش در راه‌اندازی استارتاپ خدمات آنلاین برای افراد دارای معلولیت بسیار مشهور شد. کاری که او انجام می‌داد به نسبت ویژگی‌های جسمی خودش کار مهم و ویژه‌ای بود. او نمی‌توانست راه برود و از تحصیل نیز محروم مانده بود اما کدنویسی و طراحی سایت یاد گرفته بود و آن‌قدر اراده داشت که یک استارتاپ بزند. این موضوع بسیار مورد استقبال جامعه بود و حتی در سطح جهانی هم از او تقدیر شد ولی مستند ما این داستانی که همه می‌دانند نیست. این آدم تاثیرگذار، قوی و فعال در زندگی‌اش داستان دیگری داشت که مردم نمی‌دانستند. داستانی که بسیار دراماتیک بود و جنبه روایی بیشتری داشت. ما آن داستان را در مستند «یکی از رویاهای من» روایت کردیم. فیلم ما خاطره‌گو و مصاحبه‌ای نیست، بلکه مثل یک فیلم داستانی پر از تصویر و دیالوگ است. در این فیلم ما ماجرایی را شروع کردیم، روندش را ثبت کردیم و تا آخر که به نتیجه برسد با این ماجرا همراه بودیم. این اتفاق برای مخاطب نیز می‌افتد. او مثل یک مشاهده‌گر از مقطعی وارد زندگی وحید می‌شود، با مساله درگیر می‌شود و تا آخر فیلم دنبال این است که ببیند چه می‌شود.
  
چه شد که این ایده را برای مستند انتخاب کردید؟

کار من مستندسازی است و همیشه دنبال سوژه‌های مختلف برای ساخت فیلم هستم. در مقطعی نیز دنبال قصه‌های کسب‌وکار بودم، دنبال آدم‌هایی که کسب‌وکاری را راه می‌اندازند و مساله‌ای را حل می‌کنند. همان‌جا با آقای رجبلو آشنا شدم. در آن زمان او تازه می‌خواست استارتاپش را راه بیندازد و هنوز در مرحله ایده بود. سراغ او رفتم. کمی با هم حرف زدیم و آشنا شدیم. در این میان متوجه شدم این شخصیت عمیق‌تر از چیزی است که در رسانه‌ها گفته شده و داستانی مهم‌تر از داستان کسب‌وکار دارد. 
با او صحبت کردم، نزدیک‌تر شدیم، رفیق شدیم و مدت‌ها با هم مصاحبه کردیم. تقریبا تا پنج‌ماه هر روز با هم حرف می‌زدیم. من قصه‌های زندگی‌اش را ضبط می‌کردم و می‌نوشتم. از لابه‌لای آن قصه‌ها یک مساله دراماتیک پیدا کردم که می‌شد آن را به فرم مستند ضبط کرد. به این شکل به مستند «یکی از رویاهای من» رسیدم.
 
پروسه ساخت این مستند چقدر طول کشید؟

دو سال. ما ماجرایی را ثبت می‌کردیم که حدود یک‌سال طول کشید. در اتفاقاتی که می‌افتاد نقشی نداشتیم، بلکه بیشتر منتظر بودیم اتفاق تازه‌ای بیفتد تا ثبتش کنیم. کارهای پس از تولید نیز به دوران کرونا خورد و بیشتر طول کشید. درمجموع دو سال برای این مستند زمان گذاشتیم.
 
بازخوردها در جشنواره حقیقت به این کار چطور بود؟

در جشنواره حقیقت نامزد بهترین کارگردانی شدیم. مخاطبان و منتقدان هم عموما کار را دوست داشتند؛ البته در جشنواره حقیقت رسانه‌ها به‌اندازه جشنواره فجر فعال نیستند ولی دو، سه نقدی که بر این فیلم نوشته شده بود مثبت بود. بازخوردهایی که تا امروز گرفته‌ام تقریبا همه مثبت بوده‌اند. مخاطبان فیلم را هم به‌لحاظ فرمی دوست داشتند و هم به‌لحاظ محتوایی. معمولا فیلم‌هایی که از افراد دارای معلولیت ساخته می‌شود فیلم‌هایی هستند که دلسوزانه سراغ سوژه می‌روند یا از سوژه فرشته می‌سازند. اینجا اما نه فرشته‌ای می‌بینیم و نه شیطانی، نه حتی سوژه‌ای که دل‌مان برایش بسوزد. در این فیلم ما یک انسان می‌بینیم که مثل همه ما خوبی و بدی دارد، گاهی خوب است و گاهی بد، گاهی پرتوقع است و گاهی نه. حتی پیازداغ این درام را زیاد نکردیم. مهم‌ترین نکته‌ای که در این فیلم خیلی دقت کردم رعایت کنم این بود که دنیا را از زاویه دید وحید رجبلو ببینیم. سعی کردیم کمک کنیم که بیننده هم یک‌ساعت و نیم از زاویه دید یک فرد دارای معلولیت دنیا و مسائلش را ببیند.

فکر می‌کنید فیلم در جشنواره فجر با چه بازخوردهایی روبه‌رو شود؟

نمی‌دانم. چون در جشنواره فجر با فیلم مستند مانند جوجه اردک زشت برخورد می‌کنند، همچون فرزند ناتنی. هیچ ایده‌ای ندارم از اینکه چقدر منتقدان فیلم را ببینند و درموردش بنویسند.
 
این چندمین فیلم مستند شماست؟

این چهارمین مستند بلند من بود. روی‌هم‌رفته فیلم‌های بلند و کوتاهم با هم به بیست‌وچند مورد می‌رسد.
 
کمی به عقب‌تر برگردیم، چه شد که وارد دنیای فیلمسازی شدید؟

(با خنده) رفیق ناباب. من به عکاسی مستند علاقه‌مند شدم و این واقعا کار رفیق ناباب بود. دوستی داشتیم در تبریز که یکی از پیشکسوتان عکاسی تبریز بود. من به این کار علاقه‌مند شدم و یک شب که در قطار به همراه او به تهران می‌آمدیم گفتم دوست دارم عکاسی کنم. او یک دوربین زنیت از کیفش درآورد و به من داد. این شد که من با عکاسی مستند اجتماعی شروع کردم و این کار ادامه پیدا کرد. کمی هم خودم هم مایه به انحراف کشیده شدن داشتم. (خنده)

آیا ساخت فیلم دیگری را هم شروع کرده‌اید؟
در مقدمات پیش‌تولید یک فیلم جدید هستم، یک داستان تکان‌دهنده و شاید کمی غم‌انگیز از اتفاقی در دنیای موسیقی.

کار من مستندسازی است و همیشه دنبال سوژه‌های مختلف برای ساخت فیلم هستم  

____________________

سمانه استاد / صبح نو

  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط تیم مدیریت در وب منتشر خواهد شد.
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.