همنوا: مروری بر آنچه گذشتِ این نهاد بنیادی و تاثیرگذار درماههای اخیر شاید بتواند تلنگری برای بهیاد آوردن اهداف ارزشمند اما مغفول نهاد اثرگذار و انسانساز تعلیم و تربیت باشد.
همزمان با تغییر دولت زمزمههای تغییر در راس آموزش و پرورش با ذکر اسامی و مطرح شدن گزینههای بسیار در رسانهها، محافل سیاسی آغاز شد و بعدها با پررنگ شدن نام فردی که در دورههای قبلی مدیریتی خود به سختگیری و برخوردهای قهری شناخته شده بود، آمورش و پرورش را بیش از پیش در مرکز توجه رسانهها قرار داد.
مجموعه آموزش و پرورش به دلیل سابقه آشنایی و خاطرات تلخ با این روش مدیریتی در دهههای گذشته بلافاصه به آن واکنش نشان داده و در صدد جلوگیری و مانعسازی برآمد؛ هرچقدر اخبار حمایت برخی مسؤولان از گزینه اصلی پر رنگتر میشد؛ نگرانی جامعه معلمان و واکنشها نیز افزایش مییافت؛ بهطوری که گزینه اصلی برای پایان دادن به دوئل بین خود و جامعۀ نگران فرهنگیان دست به بازیهای سیاسی و حربههای تاریخ گذشته شد و با استفاده از جایگاه معنوی برخی از افراد و خانوادهها فشار خود را به نهادهای تصمیم ساز بیشتر کرد. این روند تا سفر وزیر آموزش و پرورش به تبریز و در حضور مدیر کل شاغل ادامه داشت و بیحرمتی و تخریبهای بیسابقه در تاریخ اداری استان روی داد و فیلمهای ضبط شده توسط خود این افراد در فضای مجازی دست به دست چرخید. اعمال فشارها به حدی رسید که فرم ۵۰۲ و حکم کارگزینی منتشر شده فرد مذکور که حاکی از ۳۵ سال سابقه و پایان زمان خدمت بود منتشر شد، امّا اثر گذار نشد و بعد از تذکر تاریخی نماینده معزز ولیفقیه از تریبون نماز جمعه که اساسا برای تسریع در تصمیمگیری و تعیین تکلیف این نهاد حساس بود (و نه در حمایت از شخصی خاص) تغییر مورد بحث به وقوع پیوست و گزینه مورد نظر به عنوان سرپرست اداره کل آموزش و پرورش انتخاب شد؛ طبق شنیدهها بعد از همان نماز جمعه تذکرات لازم از طرف بزرگان استان مبنی بر پرهیز از تنش و حاشیه و... به سرپرست جدید ابلاغ شد و وعدههایی مبنی بر ایجاد آرامش و کاستن از نگرانیها نیز دریافت شد.
اما آنچه در هفتهها و ماههای بعد از آن در نهاد تعلیم و تربیت استان روی داد متفاوت از آن وعدهها و موید به حق بودن نگرانیهای قبل از انتصاب بود.
تغییر بدنه کارشناسی با تجربه، متخصص و عموماً غیر سیاسی و حتی منتسب به یک جریان سیاسی خاص همراه با برخوردهای تند و غیراداری و جایگزینی با افرادی کمتجربه و توصیه شده در چند معاونت و اداره حساس ستاد، جرقه اولین نارضایتیهای علنی را روشن کرد؛ بهکارگیری یک مدیر مدرسه بیتجربه بدون داشتن سابقه کار اداری -آموزشی (!) در پست مدیر حراست اداره کل، موجب تشدید نگرانیها شد. برخورد نامحترمانه در مراسم تودیع مدیران مناطق و نواحی دولت قبلی، سخنرانیهای تند و هیجانی همزمان با این تغییرات، تغییر بدنه کارشناسی در شهرستانها مخصوصا تغییرات بسیار گسترده در شهرستان اهر که زادگاه این فرد بود، تغییرات خارج از چارچوب قانونی مدیران مدارس به بهانههای سیاسی که در سند تحول بنیادین جایگاه ویژه و تعریف شدهای دارند، انتصاب مدیران مدارس بدون رعایت آییننامه و شیوهنامه اجرایی اتنخاب و انتصاب مدیران مدارس، عدم مدیریت اعتراضات معلمان خرید خدمت؛ تجمع و اعتراض شدید این افراد درسالن اداره کل و نهایتا تغییرات تنشزای تعدادی از مدیران مدارس خاص تبریز بعد از شروع سال تحصیلی و همزمان با آغاز اعتراضات و پروندهسازیهای گسترده در حراست اداره کل و بهتبع آن بالا رفتن گزارشات و اعتراضات و شکایات کتبی و شفاهی معلمان به وزارت آموزش و پرورش، دیوان عدالت اداری و کمیسیون آموزش مجلس و غفلت از وظایف سازمانی در کنار کاهش جایگاه استان در ارزیابیهای درون سازمانی فضای آموزش و پرورش را به حدی ملتهب و غیرقابل مهار کرد که وزیر آموزش و پرورش تصمیم به عزل سرپرست اداره کل آموزش و پرورش و صدور حکم مدیرکلی برای یکی از مدیران مناطق استان گرفت.
امّا این پایان ماجرا نبود و در روز تودیع و معارفه همزمان با حضور میهمانان وزارتی جهت ادای احترام و کسب اجازه جهت آغاز مراسم؛ تعدادی از مدیران منصوب و نزدیکان سرپرست با راهنمایی و همراهی مسؤول حراست اداره کل مقابل دفتر امام جمعه محترم و اداره کل آموزش و پرورش تجمع کردند تا مانع از برگزاری مراسم شوند؛ طبق شنیدها و شواهد، اعمال فشار در ساعات اولیه روز تودیع به حدی بالا رفت که استاندار از پذیرش حکم مدیرکلی وزارت آموزش و پرورش صراحتاً سرباز زد و یکی دیگر از گزینههای مطرح را به عنوان سرپرست و حکم مدیرکلی صادره توسط وزارت آموزش و پرورش در اقدامی بیسابقه به تمامی ملغی شد.
بعد از گذشت حدود 10 روز از مراسم معارفه پرحاشیه و خبرساز در آموزش و پرورش در کمال ناباوری این بار افکار عمومی و جامعه فرهنگیان استان با شوک حاشیه ساز جدیدی در آموزش و پرورش مواجه شدند و آن عبارت بود از انتشار یک نامه از طرف مدیرکل حوزه استانداری خطاب به سرپرست آموزش و پرورش با لحن و ادبیات خاص که سرپرست با حفظ سمت را از اعمال هر گونه تغییر و انتصاب تا تعیین مدیرکل جدید به شدت منع کرده است؛ و این بدان معناست که دولت همچنان در ایجاد ثبات اداری و امنیت کاری و روانی برای کارکنان آموزش و پرورش، دانشآموزان و اولیا منفعل، ناتوان و ناکارآمد است! رونوشت این نامه شبه محرمانه که به تمامی فرمانداریهای استان نیز ارسال شده است بلافاصله بعد از ارسال در شبکه دولت در اختیار رسانهها قرار گرفته و مجدداً آموزش و پرورش را به تیتر خبرهای پرحاشیه استان ارتقا داد، این نامه که گفته میشود بار دیگر به صورت کاملا محرمانه از شبکه داخلی حراست با شماره و تاریخ متفاوت ارسال شده است همگان را در مورد برخورد دوگانه استانداری در مقابل دو سرپرست که هر دو به یک جریان فکری منتسب هستند به شگفتی واداشته است!
از طرفی دخالت آشکار استانداری و نمایندگان در امور داخلی ادارات کل با وجود مشکلات اقتصادی، معیشتی عدیده اذهان عمومی را با التهاب و سوالات متعدد در مورد آینده آموزش و پرورش مواجه نموده است.
حال باید منتظر بود و دید آیا در روزهای آتی و همزمان با شروع امتخانات داخلی و نهایی دانشآموزان و در آستانه برگزاری مرحله اول کنکور؛ تعقل و آرامش به آموزش و پرورش برمیگردد یا همچنان شاهد سهم خواهی و دعوای قدرت در این سازمان خواهیم بود؟ آیا مسئولان سیاسی استان کارکردها و اهداف اصلی نهاد تعلیم و تربیت را به یاد خواهند آورد و مجال پرداخت به اهداف پیش بینی شده در سند تحول بنیادین فراهم خواهد شد یا خیر؟!
https://hamnava.ir/News/Code/6233813
0 دیدگاه تایید شده