گروه : آرشیو

اختصاصی همنوا/
بخش اول/ گریز از زندگی مدرن، پناه بردن به زندگی ساده
زندگی مدرن عصر حاضر و اقامت در آپارتمان های کوچک باعث شده است زندگی ساده در خانه های حیاط دار و گاه روستایی قدیم به آرزویی تبدیل شود، آرزویی که رنگ و بوی تفریح نیز به خود گرفته است. شاید این جمله درست باشد که تکنولوژی با خودش آسایش به ارمغان آورده و زندگی دیگر مثل قدیم دشواری های خاص خود را ندارد اما این زندگی بدون تحرک روزمره، روح چالش برانگیز انسان را متقاعد و خرسند نمی کند، از این روی تمام امکانات زندگی مدرن را کنار می زند و برای مدتی هرچند محدود و گذرا به سراغ خانه هایی با سبک و سیاق قدیم می رود خانه هایی که بر روی اجاق های کوچک غذایی ساده تهیه می کنند، زمستان در زیر کرسی می نشینند و تابستان کنار حوض کوچک حیاط خانه هندوانه را قاچ می کنند.
همین تمنای پایان ناپذیر تجربه چنین زندگی ساده و بی آلایشی باعث شد تا عده ای که هنوز خانه های روستاییشان را دارند یا آنهایی که خانه های قدیم خود را به دست بساز و بفروش ها نداده اند مصمم شدند که به کسب درآمد در این حوزه بپردازند. کسب درآمدی که به سایرین این فرصت را میدهد تا بار دیگر با سفر در تاریخ به گذشته بازگردند و مجددا برای چند روز هم که شده طمع و بویی از گذشته را با تمام وجود خود بچشند، که قطعا این یک معامله دو سر سود است، هم برای مالکان و هم برای استفاده کنندگان.
بخش دوم/ بوم گردی یا اکوتوریسم
بوم گردی یا اکوتوریسم نامی است که بر روی این پیشه گذاشته شده است که البته دارای قوانین و استاندارهای خاص خود می باشد. لغت اکوتوریسم (Eco Tourism) که فرهنگستان لغت با کمک سازمان میراث فرهنگی کشور آن را معادل طبیعتگردی معنا کرده است، از نظر ریشه لغوی از دو جز "Eco" و "Tourism" ساخته شده است که پیشوند "اکو" برگرفته از ریشهی یونانی به معنی آمیزهی از مفاهیم محیطزیست و زیستگاه و "توریسم" به معنای گردشگری است، این مفهوم بیش از هر چیز طبیعت را تداعی میکند. در فارسی کلمه بوم را معادل اکو قرار دادهاند و بنابراین به اکوتوریسم، بومگردی نیز میگویند. طبق آخرین تعریف ارائه شده توسط جامعه بین المللی اکوتوریسم (TIES : The International Ecotourism Society)در سال ۲۰۱۵ بوم گردی یا اکوتوریسم "سفری است مسئولانه به جاذبه های طبیعی برای لذت بردن، ادراک و قدر طبیعت را دانستن ( و همراهی کردن با ویژگی های فرهنگی متعلق به گذشته و حال حاضر ) به طوری که حافظ زیست بوم بوده ، سبب پایداری کیفیت زندگی مردم منطقه شده، شامل آموزش بوده و در آن گردشگر در فعالیت های سودآور اجتماعی-اقتصادی مردم محلی مشارکت داشته باشد."
اقامتگاههای بوم گردی حکم مسکن موقتی را برای مسافرانی دارند که علاوه بر سفر علاقه به شناخت و لمس هر چه بیشتر فرهنگ، آداب و رسوم و تاریخ آن منطقه و مردمانش را نیز دارند. این اقامتگاهها بر خلاف هتل ها که هم همگی دارای معیار و استاندارهای یکسانی می باشند، از ویژگی های خاص منطقه ای و محیطی خود پیروی می کنند، که عمدتا خانه های قدیمی هستند که با بازسازی مطلوب، مناسب و قابل قبول برای مهمانان، دوباره مورد استفاده قرار گرفته اند.
علاوه بر این نباید این موضوع را از یاد برد که این چنین کنش هایی نه تنها نباید باعث آسیب زدن به طبعیت آن منطقه شود بلکه در راستای رشد و توسعه آن نیز شود. به طور مثال از مصالح و ظروف بوم آورد، غذاهای ارگانیک و محلی استفاده شود، فعالیت های شکل گرفته متناسب با فعالیت های روزمره مردم و اهالی بومی باشد. توریستی که وارد منطقه می شود و چند روزی را قرار است در آنجا سکنی گزیند، ب عینه همان زندگی متداول و رایج مردم بومی منطقه را تمام و کمال تجربه کند.
بخش سوم/ کمیت یا کیفیت؟
عنایت و اشتیاق توریست های داخلی و خارجی به خانه های بوم گردی باعث شد که تعداد بیشتری مبادرت به تغییرکاربری خانه های خود کردند و این حکایت همچنان ادامه پیدا کرد تا زمانی که پای وام های صدمیلیونی با بهره های بسیار کم به میان آمد و این موضوع هم به مانند بسیاری موضوعات دیگر به شکلی در میان مردم ایران مرسوم شد، از همان هایی که تا تیشه به ریشه خود نزنند دست بردار نیستند.
رشد قارچ گونه خانه های بوم گردی در اقصی نقاط ایران؛ خانه های بوم گردی که دیگر از آن حالت خانه های ساده و صمیمی خارج شده اند و به جای خانه به اقامتگاه های بومی گردی تبدیل شده اند که نه تنها از کیفیت نسبی و اولیه برخوردار نیستند بلکه از استاندارها و شریعت و اصول اولیه خود نیز بسیار دور مانده اند، باعث شده است که صنعت توریسم کشور زیر یک علامت سوال بزرگ برود، و سوال های بسیاری را در ذهن مخاطبان خود ایجاد کند، سوال هایی که نه تنها به گردانندگان خانه های بوم گردی برمی گردد بلکه به سازمان هایی مثل میراث فرهنگی نیز بسیار مرتبط است. سوال هایی نظیر: چرا در خانه هایی که برای دور شدن از محیط شلوغ و پر استرس شهری و تجربه چند روز زندگی ساده روستایی ایجاد شده بودند، حالا دیگر خبری از زندگی بی آلایش روستایی نیست؟ چرا غذاهای محلی منطقه جای خود را به منقل های کبابی داده است، آیا مردم عشایر و روستایی هر روز گوسفند و مرغ کباب می کنند، آیا این سفره ساده روستایی است؟ چرا به جای استفاده از ظروف محلی و روزمره از ظروف پلاستیکی و یکبار مصرف استفاده می شود، آیا یکی از شروط ایجاد چنین محیط هایی آسیب نزدن به محیط طبیعی اطرافش نبود؟ آیا خانه ها از کیفیت کافی و وافی برخوردار هستند؟ آیا سازمان یا ناظرانی جهت کنترل کیفیت خانه های بوم گردی موجود می باشد؟ ناظرانی که مطمئن شوند وام های صد میلیونی که واگذار شد در جهت آبادی و ساخت و ساز و بهسازی خانه های بوم گردی صرف می شود نه جای دیگری؟ آیا همچنان توریست ها علاقه ای دارند که در خانه های بوم گردی اقامت چند روز داشته باشند یا تنها تبدیل شده اند به اقامتگاه های بین راهی که تنها ساعتی را در آنجا برای رفع خستگی بمانند و بروند، و خانه ها تبدیل به مترسکی شده اند که تنها نشان دهند اگر وامی دریافت شده است اقامتگاهی هم موجود است؟ چرا از مصالح بوم آورد استفاده نمی شود، چرا در ساخت و ساز، اقلیم جای خودش را به سلیقه داده است؟ از چه زمانی ما کیفیت را فدای کمیت کرده ام؟ آیا ایران به این همه خانه های بوم گردی بی کیفیت نیاز دارد؟ و سوال آخر و مهم تر:
آیا تمام این جنب و جوش ها و آمد و رفت ها برای آبادانی هر چه بیشتر ایران است یا تنها پرکردن جیب؟
https://hamnava.ir/News/Code/27222
0 دیدگاه تایید شده