×

منوی اصلی

اخبار ویژه

امروز : سه شنبه 20 شهریور 1403  .::.   برابر با : Tuesday 10 September 2024  .::.  اخبار منتشر شده : 25944 خبر
«تب کُره‌ای» چگونه در ایران بالا گرفت؟

هم‌نوا- مهدی قاسمی

احتمالا در بین دوستانتان کسانی هستند که علاقه دیوانه‌واری به بازیگران و خوانندگان کره ای دارند و مدام آنها را دنبال می‌کنند. تماشای فیلم و سریال کره‌ای برایشان تبدیل به عادت شده و بیشتر آهنگ هایی که پخش می‌کنند از هنرمندان کره‌ای است. تصویر آن ها بر صفحه تلفن همراهشان نقش بسته و آن چنان علاقمند به این فرهنگ شده اند که حتی دیدن خواب حضور در این کشور حسابی آن ها را سر حال می آورد. به یادگیری زبان کره ای پرداخته و سفر به کره را در برنامه خود دارند. این قشر را بیشتر نوجوانان و جوانان تشکیل می‌دهند. اینجاست که نقش مدیران و مسئولان فرهنگی کشور پر رنگ می‌شود تا بررسی کنند آیا این موج تهدیدی برای فرزندان این سرزمین محسوب می‌شود یا خیر؟ چه تاثیری بر آنان دارد و چه اثراتی در دراز مدت بر فرهنگ کشور خواهد گذاشت؟ این ها بخشی از سوالاتی هستند که به توجه مسئولان و مدیران فرهنگی کشور نیاز دارند. 

 

کره‌ای ها از کجا آمدند؟ 

قریب به ۱۴ سال پیش سریال «جواهری در قصر» از تلویزیون ایران پخش شد و طرفداران بسیاری پیدا کرده و محبوبیت زیادی را میان عامه مردم کسب کرد از این رو تاثیری بسزایی در آغاز این ماجرا دارد.

اما جواهری در قصر پایان سریال های کره ای در ایران نبود و پس از آن ها سریال های «امپراطور دریا»، «تاجر پوسان»، « افسانه جومونگ»، «سرزمین بادها»، «دونگ یی»، «ایسان»، «سرنوشت» و «سرزمین آهن»، «افسانه خورشید و ماه» و .... نیز بر این علاقه افزودند.

«جواهری در قصر» و «افسانه جومونگ» پر طرفدارترین این سریال ها بودند که بیشتر با نام یانگوم و جومونگ خطاب می شدند.

سریال های مذکور به خوبی دیده شدند و همان‌طور که می‌بینیم در طول این سالها محصولات فرهنگی کره طرفداران قابل توجهی پیدا کرده اند. مسئله ای که باید مورد بررسی قرار گیرد، تاثیر گذاری آنان بر مخاطب و تاثیر پذیری مخاطب از آنان است. چرا که نتیجه این امر به مرور زمان در طی سال‌های آینده نمایان خواهد شد.چرا باید نوجوان و جوان ایرانی به فرهنگ و هویت خود نپرداخته و خود را درگیر فرهنگ بیگانه کند؟ حلقه گمشده ارتباط نوجوان و جوان ایرانی با فرهنگ خود چیست؟ باز با سوالاتی مواجه هستیم که تامل و درنگ مسئولان و نهادهای فرهنگی را می طلبد.

 

فرهنگ، نقطه ثقل کره جنوبی

اگر به سردمداران کره جنوبی نگاهی کنیم، توجه به فرهنگ را در سخنان مسئولان مختلف خواهیم دید. مثلا در سال ۲۰۱۳ خانم «پارک گون هه» بعد از پیروزی در انتخابات ریاست جمهوری این کشور یک سخنرانی مشهور داشت و در آن گفت: «من مردمم را از طریق فرهنگ خوشحال‌تر می‌کنم؛ چون فرهنگ ما می‌تواند شادی را به اشتراک بگذارد.» 

 

هالی یو! 

هالی یو یکی از اصطلاحاتی است که در چند سال اخیر گسترش زیادی داشته است. اما این اصطلاح به چه معناست؟ هالی یو به بیانی ساده گسترش جهانی فرهنگ کره جنوبی است. 

هالی یو نوواژه‌ای است که به گسترش جهانی فرهنگ کره جنوبی از دههٔ ۱۹۹۰ به این سو اشاره دارد.این موج در مراحل آغازین با گسترش سریال‌های درام و موسیقی پاپ کره‌ای در آسیای شرقی، جنوبی و جنوب شرقی وسعت گرفت و بعدها با رشد اینترنت و رسانه‌های اجتماعی به‌ویژه قرار گرفتن نماهنگ‌های پاپ کره‌ای روی یوتیوب به مفهومی جهانی تبدیل گشت.

 

امان‌الله قرائی مقدم در مورد تب کره‌ای شدن برخی جوانان ایرانی در گفت‌و‌گو با « روزنامه آرمان» گفته‌است : سریال‌های کره‌ای یک عامل تاثیرگذار در شکل‌گیری این فرآیند هستند. البته این مساله و تحت تاثیر‌ بودن مختص ایران نیست. زمانی برخی جوانان از چینی‌ها پیروی می‌کردند و مدل ابروی خود را به شکل آنها درمی‌آوردند.

 

 وی در ادامه می‌افزاید: این مساله می‌تواند نوعی اعتراض به وضع موجود هم باشد. البته نوع خانواده، پایبندی به ارزش‌ها و هنجارهای ملی و میهنی و نحوه تربیت نیز در این مساله بسیار موثر است.

 

این جامعه‌شناس می‌گوید: گروه دوستان هم نقش قابل ملاحظه‌ای دارد. وقتی یک پدیده شیوع پیدا می‌کند، بحث اشاعه گری مطرح است، یعنی این که فرهنگ‌ها از یکدیگر تاثیر می‌پذیرند.

 

او با بیان اینکه امروزه جوانان تحت تاثیر هنرپیشه‌های سریال‌ها و کارتون‌های شرق دور قرار گرفته‌اند، می‌گوید: جوانان این سریال‌ها را می‌بینند و خودشان را به شکل هنرپیشه‌ها درمی‌آورند. یکی از ویژگی‌های فرهنگ شرقی آستین بلند و پاهای کوچک است. در واقع زنان در ژاپن و چین پاهای خود را کوچک می‌کنند، در آمریکا کمر خود را باریک، در فیلیپین دندان‌های نیش را تیز و در اقیانوسیه گردن را بلند می‌کنند و این فرهنگ‌ها قابل انتقال به یکدیگر است.

 

قرائی مقدم بیان می‌کند: از سوی دیگر، ما چیزی نداشته ایم که به جوانان خود بدهیم و آنها را از لحاظ فرهنگی رها کرده ایم و فقط باید و نبایدها را به آنها گفته ایم. یک نوع سرکشی اتفاق افتاده است. در واقع جامعه دچار نوعی بیماری فرهنگی شده است، یعنی برخی هنجارها، ارزش‌ها و باورها فرو ریخته‌اند و به‌ نوعی جوانان تحت تاثیر فرهنگ‌های دیگر قرار گرفته‌اند. بنابراین طبیعت جامعه و جوان است که نوجو، نوخواه، نوپدید و نوگرا باشد. این در حالی است که وقتی جوانان را محدود می‌کنیم با اعتراض آنها مواجه می‌شویم. در واقع جوانان با پوشش خود فریاد می‌زنند.

 

این جامعه‌شناس می‌گوید: بنابراین وقتی خود باختگی افزایش پیدا می‌کند؛ عناصر، اجزا و بافت فرهنگی هم تغییر می‌کند و جوانان سعی می‌کنند از طریق خودسری نیاز خود را تامین کنند. البته تغییر لازمه جامعه است و نباید ما در گذشته بمانیم. از نظر جامعه‌شناسی تغییر نگرش پدیده خوبی است و حتی موجب شده که جوانان افکار سالمندان را تغییر دهند. برای مثال در گذشته نباید دختر درس می‌خواند یا در اجتماع حضور پیدا می‌کرد، ولی به تدریج در وضعیت دختران تغییر ایجاد شد و این تغییر همچنان ادامه دارد. اکنون عربستان هم دچار نوآوری شده و این تغییر نگرش به‌نوعی لازمه حیات یک جامعه است. باید بگذاریم جوانان امتحان و تجربه کنند و بعد خود به نتیجه برسند، هر چند لازم است در این مسیر به آگاهی بخشی بپردازیم.»

 

مصطفی زارعان روانشناس کودک و نوجوان در گفتگویی با «مشرق» مسأله را از زاویه دیگری بررسی کرده‌است. او از پژوهشی در دانشگاه شهید بهشتی می‌گوید که بر روی محتوای قصه‌های درسی سه کشور ایران، ژاپن و آلمان انجام شده: «در این پژوهش بیشترین مفهومی که در دروس ایرانی تکرار شده، مطیع بودن است. آلمانی‌ها پشتکار و پیشرفت و ژاپنی‌ها پایبندی به ارزش‌های گروهی و پیشرفت را بیشتر مد نظر دارند. بنابراین وقتی ما در کتاب‌های درسی روی مطیع بودن تمرکز می‌کنیم و از طرف دیگر نمادهای فرهنگی مناسبی برای نسل جدید تولید نمی‌کنیم، خیلی عجیب نیست که این پدیده‌ها اتفاق بیفتد.»

 

زارعان از مراجعه پسری می‌گوید که از اعتماد به‌نفس پایینی برخوردار بوده و عشق بی‌حد و اندازه‌ای به رقص کره‌ای داشته: «تمام زندگی‌اش را برای یاد گرفتن زبان کره‌ای و رفتن از ایران گذاشته بود. دلش می‌خواست در کره درس بخواند و رقص یاد بگیرد.» او نیز یکی از دلایل علاقه جوانان و نوجوانان ایرانی به کره‌ای‌ها را فیزیک و شکل صورت کره‌ای‌ها می‌داند: «آنها صورت معصوم و کودکانه‌ای دارند و این معصومیت گرایش را بیشتر می‌کند.»

 

البته قطعا همه آنهایی که به این فرهنگ علاقمند شده اند به خاطر پایین بودن اعتماد به نفسشان نبوده است اما «اعتماد به نفس» هم می تواند یکی از عوامل موثر باشد.

نهایتا اینکه باید و باید مدیران و مسئولان فرهنگی و در راس آن ها وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی توجه ویژه ای بر فرهنگ داشته باشند تا نوجوانان و جوانان سرزمین مان به جای پرداختن به فرهنگ سایر ملل، فرهنگ خودمان را تقویت کرده و آن را به جهان معرفی کنند.

باید از خود این سوال را بپرسیم که چه گام یا گامهایی در جهانی سازی فرهنگ ایرانی برداشته شده یا برداشته خواهد شد؟ 

حلقه گمشده اتصال فرزندان سرزمین به فرهنگ خودشان چیست؟

مسلما سرمایه‌های کشور، همین کودکان، نوجوان و جوانان هستند که فردای ایران را خواهند ساخت. پس بهتر است توجهی بیش از پیش به آن ها داشت تا مبادا روزی غصه نبودشان را بخوریم.

برچسب ها :

  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط تیم مدیریت در وب منتشر خواهد شد.
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.