×

منوی اصلی

اخبار ویژه

امروز : پنجشنبه 1 آذر 1403  .::.   برابر با : Thursday 21 November 2024  .::.  اخبار منتشر شده : 26250 خبر
بیضایی وضعیت امروز سینمای ایران را پیش‌بینی کرده بود

به گزارش همنوا به نقل از ایلنا، هرچند در سال‌های اخیر فیلم‌های سینمایی خوبی توسط کارگردان‌های فیلم اولی ساخته شده است اما همچنان ورود سینماگران جوان و کارگردان‌های فیلم اولی به سینما سخت است. در این میان برخلاف باور عموم سختگیری برای کسانی که سال‌ها دستیار کارگردان بوده‌اند بیشتر از کسانی است که از خارج از سینما وارد آن شده‌اند.

رضا سخایی، عادل تبریزی و علی جناب سه نفر از دستیاران کارگردان که سال‌ها با کارگردان‌های مختلف سینما همکاری کرده‌اند اما هنوز نتوانسته‌اند فیلم اول خود را بسازند، درباره مشکلات تولید فیلم اول و برخورد وزارت ارشاد با شروع به کار این افراد در سینمای حرفه‌ای به عنوان فیلمساز با ما گفتگو کرده‌اند.

گروهی معتقدند ساخت فیلم برای کارگردانان فیلم اول آسان شده اما برخی معتقدند خیر اینگونه نیست و ساخت فیلم تنها برای بعضی افراد تسهیل شده است. شما چه نظری دارید؟

 رضا سخایی: تسهیل روند تولید فیلم برای کارگردان‌های فیلم اول مساله‌ای نیست که بتوان آن را به همه تعمیم داد. در اصول حرفه‌ای وقتی فردی در هر شغلی کار می‌کند و به اصطلاح در آن شغل سال‌ها دستیاری یا شاگردی کرده است زمانی که مسئولان آن حرفه تصمیم می‌گیرند تا نیروی جدیدی را وارد آن حرفه کنند اولویت با آن کسی است که سال‌ها در آن حرفه شاگردی و دستیاری کرده اما متاسفانه این مساله در سینما نه تنها صحت ندارد بلکه به نوعی وارونه است و امروز ما بسیاری از دستیاران اول کارگردان را داریم که بیش از دو دهه در این حرفه فعالیت کرده‌اند و حتی برخی از کارگردان‌ها بدون حضور آنها شاید امکان ساخت فیلم نداشته باشند اما زمانی که می‌خواهند خودشان فیلمی بسازند با سنگ‌اندازی‌های بسیاری مواجه می‌شوند. درحالیکه بسیاری از افراد از بیرون سینما براحتی وارد سینما شده و کارگردان می‌شوند.

عادل تبریزی: بسیاری از ما که در سینما هستیم و همچنین علاقمندان جدی سینما از کودکی اخبار سینما را از طریق رسانه‌ها و بخصوص مجلات تخصصی پیگیری کرده‌ایم و همیشه یکی از خبرهای جذاب در این حرفه ورود کارگردان‌های جدید بوده است و بسیاری از کارگردان‌های حرفه‌ای امروز از مسعود کیمیایی تا حمید نعمت‌اله، همایون اسعدیان و تهمینه میلانی از دستیاری به کارگردانی رسیده‌اند و همین مسیری که آنها طی کرده‌اند تبدیل به الگویی برای ما و دیگران شده است. اما امروز شاهد هستیم که گروهی عمدا در حال تغییر مسیر ورود کارگردان‌ها به سینما هستند تغییری که کاملا غلط است و به سینما لطمه می‌زند. ما مشاهده می‌کنیم آن سینمایی که ما را عاشق خودش کرد در عمل آن چیزی نیست که ما به دنبالش بودیم و انگار ما رودست خورده‌ایم.

علی جناب: زمانی در سینما بر اساس اصول حرفه‌ای آن کسی که به کارگردانی نزدیک‌تر بود دستیار کارگردان بود نه گریمور مدیر تولید یا حرفه‌هایی دیگر اما متاسفانه در سینمای ایران افراد فعال در شاخه‌های دیگر به راحتی کارگردانی می‌کنند ولی دستیاران کارگردان پشت خط ساخت فیلم مانده‌اند و این مساله را به راحتی می‌توان از پروانه ساخت‌های صادر شده در سال‌های اخیر به دست آورد. از طرف دیگر به دست آوردن سرمایه برای ما بسیار سخت‌تر از افراد خارج از سینماست مثلا در سال‌های اخیر سرمایه یکی از کارگردان‌های جوان توسط مادرش تامین شد. مادر او قصد داشته برای تولد پسرش یک اتومبیل پورشه بخرد اما به خواست پسرش تصمیم گرفته پول فرزندش را در سینما سرمایه‌گذاری کند.

چرا این سخت‌گیری باید برای دستیاران کارگردان بیشتر باشد. آنها که به فیلمسازی تسلط بیشتری نسبت به افراد خارج از سینما دارند؟

سخایی: دقیقا نکته همین جاست بیشتر دستیاران کارگردان زمانی که می‌خواهند فیلمی را کارگردانی کنند، قصد دارند فیلم خودشان را بسازند و اصطلاحا فیلم بسازند اما تقریبا اکثر بقیه افراد علاقه به عنوان کارگردان دارند و می‌خواهند کارگردانی کنند و به نوعی پول می‌آورند تا عنوان کارگردانی را بخرند. اگر ساخت یک فیلم از سه راس تهیه‌کننده، کارگردان و بازیگر تشکیل شده باشد تهیه‌کننده که مدیریت روند تولید فیلم را برعهده دارد بهتر می‌تواند افراد تازه واردی که دستیاری نکردند و ادعایی ندارند را کنترل کند. اصلا سینما برای هیچ کدام مهم نیست و آنها فقط به دنبال سود شخصی خود هستند وضعیت امروز ما در بحث تولید فیلم دقیقا مانند وضعیتی است که بهرام بیضایی در فیلم وقتی ما همه خوابیم نشان داده است و بیضایی به خوبی حدود 10 سال پیش وضعیت امروز سینمای ما را در حوزه تولید پیش‌بینی کرده بود و در آن فیلم نشان داده شده بود چگونه روش درست تولید یک فیلم به دلیل رفیق‌بازی، نفوذ سرمایه‌های غلط به انحراف می‌رود.

تبریزی: زمانی که من می‌خواستم فیلم اول خودم را بسازم به من اعلام شد که باید صلاحیت کارگردانی داشته باشی که باید مثلا چند سال دستیاری کرده باشم، فیلم کوتاه ساخته باشم و حتی جایزه گرفته باشم و چرا امروز کسانی که کارگردان شده‌اند این مسیر را طی نکرده‌اند؟

 جناب: بر خلاف روش‌های دیگر وزارت ارشاد این مساله که به کارگردانان فیلم اول قبل از آغاز ساخت مجوز صلاحیت کارگردانی می‌دادند بسیار سودمند بود و ما شاهد هستیم از آن دوران کارگردان‌های خوبی به سینما معرفی شدند زیرا ارشاد سخت‌گیری درستی انجام می‌داد از میان 50 نفر متقاضی کارگردانی فقط به 10 نفر در طول مدت معین مجوز کارگردانی می‌داد اما امروز هر کسی با پول می‌تواند این عنوان را برای خودش بخرد.

 پس مشکل این نیست که چرا عده‌ای علاقه به کارگردانی دارند و راحت وارد این حوزه می‌شوند بلکه مشکل این است که چرا این مساله با پول خریداری می‌شود؟ چنین ایرادی قبل از کارگردانی درباره سایر شغل‌ها مانند تهیه‌کنندگان و بازیگران نیز وجود داشت؟

سخایی: مشکل بزرگتر اینجاست که اگر ورود این پول‌ها برای خرید شغل کارگردانی ایرادی ندارد چرا تهیه‌کنندگان اجازه نمی‌دهند چنین مساله‌ای در حرفه تهیه‌کنندگی رخ بدهد یعنی هر کسی که دوست دارد خارج از روال و فقط به صرف آوردن پول اجازه تهیه‌کنندگی پیدا کند اما تهیه‌کنندگان هرگز این اجازه را نمی‌دهند زیرا روند گرفتن کارت تهیه‌کنندگی روندی است که افراد باید هزینه بیشتری پرداخت کنند و همچنین سود بیشتری برای تهیه‌کنندگان دارند. امروز سینما و فوتبال ما شبیه یکدیگر است. ما در فوتبال شخصیت‌هایی را داریم که همزمان علاوه بر مدیرعاملی در کارهای فنی نیز دخالت می‌کنند و حتی ارنج تیم را نیز تعیین می‌کنند. طبیعی است همانگونه که سرمربیان حرفه‌ای نمی‌توانند با چنین مدیرعامل‌هایی کار کنند در سینما نیز کارگردان‌های کاربلد نمی‌توانند با تهیه‌کنندگانی که حضور کارگردانان را صوری می‌دانند، همکاری کنند.

اینکه می‌گویید حضور بعضی کارگردان‌ها در سال‌های اخیر صوری بوده و فیلم توسط تهیه‌کننده ساخته شده بیش از این نیز وجود داشته است مثلا بارها شنیده‌ایم که فلان فیلم را فیلمبردارش جمع و جور کرده یا فیلم دیگری را دستیارش تکمیل کرده. این مساله ایراد است یا خیر؟

تبریزی: تفاوت فیلمسازی و کارگردانی در همین نکته‌ است. کارگردانی امر پیچیده‌ای نیست اگر کارگردانی در حین ساخت فیلم پلانی را غلط بچیند فیلمبردار حرفه‌ای آن را اصلاح می‌کند.

جناب: در روند ساخت یک فیلم درست مهم است که عوامل همه از چه طیفی و چگونه کنار یکدیگر قرار گرفتند. درست است که مثلا گاهی ما شاهد هستیم در یک فیلم یک فیلمبردار جور کارگردان را به دوش کشیده و فیلم اثر قابل قبولی شده اما می‌توانیم از همان فیلمبردار آثاری دیگری را بیاوریم که بسیار ضعیف عمل کرده است و آن کسی که می‌تواند عوامل را کنار یکدیگر به خوبی قرار بدهد و تیم را بر اساس توانایی‌های افراد مدیریت کند تهیه‌کننده کاربلد است.

در گذشته سینمای ایران در جشنواره‌ها توسط کارگردان‌های جوان و کار اول معرفی و شناخته می‌شد اما در سال‌های اخیر شاهدیم که این روند بسیار ضعیف شده و دیگر جشنواره‌ها به سینمای ایران بهایی نمی‌دهند دلیل آن هم عدم حضور فیلمسازان جوان کاربلد در عرصه تولید است. متاسفانه سینمای امروز ایران به جایی رسیده که تهیه‌کنندگان حاضر نیستند با چهره‌های جدید و بازیگران جدید کار کنند درحالیکه در گذشته اینگونه نبود و بسیاری از بازیگر شناخته شده امروز در چند سال گذشته با شجاعت و درایت کارگردان‌ها به عنوان چهره جدید معرفی شدند و اگر امروز نیز این کارگردان‌ها این ریسک را داشته باشند، من فیلمساز جوان می‌توانم با استفاده از چهره جدید اثرم  را راحتر بسازم.

تبریزی: من برای یکی از فیلمنامه‌هایم سرمایه‌گذار پیدا کردم و حتی سرمایه‌گذار حاضر بود فیلم را بسازد اما می‌خواست فیلمنامه را از من بخرد و به یک کارگردان دیگر بدهد. من گفتم شما چطور فیلمنامه من را قبول دارید اما خود من را قبول ندارید درحالیکه من برای نوشتن این فیلمنامه بیش از 20 سال زحمت کشیدم؟

سخایی: این روزها دیگر حضور در سینما نیاز به تجربه و تحصیلات و گذراندن دوره‌های مختلف ندارد بلکه شبیه به عکس‌های سلفی ناگهانی شده است. ناگهان می‌بینیم که یک نفر کارگردان، تهیه‌کننده یا بازیگر شده است و دلیل آن هم حضور جریان پول و سرمایه به شکل غلط است و تهیه‌کنندگان فقط تولیدکننده شده‌اند که به دنبال سود خود هستند.

این اشکال پیش از آنکه به تهیه‌کنندگان، سرمایه‌گذاران یا ارشاد وارد شود به کلیت اهالی سینما وارد است. وقتی شما به عنوان کارگردان یا دستیار اجازه می‌دهید مثلا دختر تهیه‌کننده که علاقمند به عکاسی است بدون هیچ سابقه‌ای به عنوان عکاس فیلم معرفی شود یا فلان فرد بدون هیچ دانشی مدیر تولید شود کم کم باید شاهد باشیم که افراد بی‌سواد وارد حوزه کارگردانی و تهیه‌کنندگی نیز بشوند. اگر در گذشته به روند غلط ورود آدم‌ها به سینما معترض می‌شدید شاید شرایط امروز بهتر بود.

سخایی: شاید ما در اعتراض کوتاهی کردیم اما باید اعتراض خودمان را بیان می‌کردیم. در بسیاری از موارد نیز بیان کردیم اما واقعیت این است که هر کسی باید متولی بخش خود باشد به صورت کلی وزارت ارشاد است که باید بر امور نظارت کند درحالیکه این گونه نیست. وزارت ارشاد در مواردی که نباید دخالت کند، دخالت می‌کند اما در مواردی که باید دخالت کند، این کار را انجام نمی‌دهد. ارشاد باید تهیه‌کننده را مسئول بداند و او را مجاب کند که به اصناف پاسخگو باشد و بعد از تایید صنف به افراد مجوز نمایش فیلم داده شود. متاسفانه هیچ گاه از اهالی سینما به عنوان مدیر انتخاب نشدند بلکه همه از مدیریت به بدنه سینما رسیدند به همین دلیل زمانی که مدیریت را قبول کردند شناخت درستی از سینما نداشتند. افراد بدون هیچ دانش مدیریتی وارد سینما شدند و بعد از مدیریت وارد بدنه سینما شدند و فیلم ساختند که به کلیت سینما نیز لطمه زدند از سوی دیگر چرا مدیران سینمایی و حتی سرمایه‌گذاران مجذوب ستاره‌های سینما و چهره‌ها هستند؟ اگر این مسئله اتفاق نیفتد ما شاهد بالا رفتن دستمزدها نخواهیم بود البته منظور من این نیست که ستاره‌های سینمای افراد بدی هستند.

تبریزی: یکی از مشکلاتی که ما در حوزه سینما درباره ورود آدم‌های کارنابلد داریم افزایش آموزشگاه‌های سینمایی به صورت علمی – کاربردی و خصوصی است. بسیاری از این افراد وقتی فارغ‌التحصیل می‌شوند، می‌خواهند سریع فیلم خود را بسازند و تهیه‌کنندگان نیز قبل از آنکه صلاحیت این افراد را بررسی کنند و ببینند آیا توانایی ساخت یک فیلم را دارند یا نه به این افراد پیشنهاد می‌دهند که با آوردن سرمایه‌گذار شرایط ساخت فیلم را تسهیل کند درحالیکه کار کارگردان جذب سرمایه نیست و اصلا نه درسش را خوانده و نه بلد است که سرمایه‌گذار بیاورد. همین مساله هم باعث سرخوردگی این جوانان می‌شود. ای کاش یک نگاه تخصصی درست و مهربانتری وجود داشت که ما که مسیر درستی را در سینما رفتیم بتوانیم فیلم اول خود را بسازیم و دری را برای ما باز کنند. از سوی دیگر چرا وقتی یک فیلمنامه‌ای پروانه ساخت گرفته اما نتوانسته در زمان تعیین شده فیلمش را بدلیل نبود پروانه ساخت بسازد، چرا باید پروانه ساختش باطل شود.

سخایی: در همه جای دنیا سرمایه‌گذاران به دنبال فیلم و تهیه‌‌کننده می‌گردند اما متاسفانه در ایران برعکس است و تهیه‌کنندگان پشت در سرمایه‌گذاران می‌نشینند. درحالیکه 80 درصد سرمایه‌گذاران فقط به دنبال شو و نمایش خودشان هستند و می‌خواهند با حضور در کنار بازیگران سینما خودشان را نشان بدهند. البته از سویی دیگر وزارت ارشاد نیز باید امنیت شغلی تهیه‌کنندگان را تامین کند یعنی تهیه‌کننده‌ای که فیلم می‌سازد مطمئن باشد که اثرش به نمایش درمی‌آید و پولش بازمی‌گردد. به دلیل نبود همین امنیت شغلی است که تهیه‌کنندگان قدیمی به صورت شخصی خودشان به جذب سرمایه نمی‌پردازند. اگر ما از چند بازیگر فقط به عنوان بفروش استفاده کنیم و به آنها بر چسب بفروش بزنیم، هم به آنها لطمه زده‌ایم و هم به سینما.

برچسب ها :

  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط تیم مدیریت در وب منتشر خواهد شد.
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.