همنوا/پری اشتری: «شهردار اصفهان در دیدار با رییس فدراسیون فوتبال کشور پیشنهاد داد که اعضای تیمهای فوتبالی و گردشگرانی که در هنگامه رقابتهای جامجهانی راهی کشور قطر هستند بتوانند در فاصله بازیها، به عنوان گردشگر راهی شهرهای توریستی ایران از جمله اصفهان شوند.»
مطرح کردن چنین پیشنهادی از سوی شهردار یک شهر فارغ از این که محقق شود یا نه، نشاندهندهی اطمینانی است که مسئولان و مدیران حوزهی شهر و گردشگری به زیرساختهای خود دارند. ناگفته پیداست که پذیرفتن گردشگرانی از سراسر دنیا در ایران نیازمند تأمین بسترهای نرمافزاری و سختافزاری بسیاری است که تبریز با آن تجربهی فاجعه در سال 2018 ثابت کرده که چنین چیزی را در خواب هم نمیتواند ببیند.
مقایسهی تبریز و اصفهان اپیدمی عجیبی است که ناخودآگاه از شهرداری به شهردار دیگر در تبریز سرایت کرده و در هر بحثی مدیران شهری تبریز جز گلایه از بودجهی بیشتر اصفهان چیز دیگری نگفتهاند. گرچه میدانیم که بودجه بهانه است و تبریز هرآنچه بودجه داشته تا به امروز صرف ساختن ساختمانهای تجاری کرده تا خالی بمانند و خاک بخورند و بخش ناچیزی از بودجهی سال 2018 را نیز صرف ساخت المان شهری رنگارنگی در گوشه و کنار شهر کرد تا مردم باور کنند که سخت مشغول انجام کار برای این رویداد هستند و اینکه باقی آن بودجه کجا رفت، خدا داند.
در تعاریف مربوط به زیرساختهای گردشگری برای یک شهر آمده که این زیرساختها شامل عناصری به هم پیوسته هستند که به گردشگران امکان ورود، اقامت و لذت بردن از جاذبههای گردشگری مقصد را میدهد. که این عناصر عبارتند از جادهها و مسیرها، جاذبههای گردشگری، اقامتگاهها، خدمات فرهنگی، خدمات ورزشی و تفریحی و ...
با نگاهی اجمالی به پروژهی سردرگمکنندهی میدان آذربایجان، بزرگراه پر دستانداز پاسداران، بزرگراه تبریز-سهند، با نگاه به جاذبههای عقیم و پروصلهی ارک علیشاه، مقبرهالشعرا، عتیق (که قرار بود نمونهای شبیه نقش جهان اصفهان باشد)، یادمان شمس و... با توجه به نبود هیچگونه زمینهای برای ایجاد جاذبههای فرهنگی و ورزشی و با نگاهی به چندین منطقه حاشیهنشین در دل شهر، در مییابیم تبریز اگر بخواهد هم ابتداییترین امکانات جذب گردشگر را ندارد جز چند هتل و اقامتگاه و رستورانهای بسیار و پاساژهای فراوان. گرچه تجربهی این سالها ثابت کرده مدیران شهری تبریز حتی زحمت فکر کردن به پتانسیلهای بالقوه برای جذب گردشگر را هم به خود نمیدهند، حتی دریغ از یک واکنش؛ چون حتما دغدغههای مهمتری دارند.
در واقع به نظر میرسد حلقهی گمشدهای که این شکاف عظیم را در مدیریت شهری تبریز و دیگر شهرها ایجاد کرده، همان دغدغه برای توسعهی گردشگری و معرفی تبریز باستانی به عنوان شهری نمونه در این حوزه است. اگر امروز اغلب پروژههای زیرساختی در این شهر نیمهکاره ماندهاند یا به بدترین شکل ممکن به پایان رسیدهاند به این سبب است که هیچگاه مدیری در این شهر به فکر حل ریشهای مشکلات شهری نبوده و صرف کارنامهسازی به دنبال انجام پروژههای پرطمطراق بودهاند و بدینترتیب دیواری که بنا نهادهاند تا ثریا کج رفته است. یا شاید به خاطر نبود زیرساختهاست که مدیران شهری هرگز فکر مشارکت در رویدادهای مهم گردشگری به ذهنشان خطور نیز نکرده است. هر چه هست تمام این وقایع بار دیگر به ما ثابت کرد که تفاوت بسیار است میان حرف تا عمل.
در شرایطی که در این شهر هیچ دو سازمانی وجود ندارد که بتوانند با تعامل با یکدیگر یک پروژه اعم از عمرانی، فرهنگی یا هنری را به سرانجام برسانند سؤال از شهردار تبریز و اعضای شورای این شهر این است که اگر برای مثال مسئولان کشوری ترتیبی بدهند که در همین موضوع جامجهانی قطر، گردشگران مانند اصفهان به تبریز هم سفر کنند، آیا آمادگی چنین میزبانی مهمی را دارند؟ اگر جواب مثبت است با رسم شکل برای ما توضیح بدهند که آمادگیشان در چه سطح و زمینهای است و اگر پاسخ منفی است...
به نظر میرسد که حق هر شهروندیست که بداند چرا تبریز نمیتواند از چنین موقعیت مناسبی استفاده کند آن هم در حالی که مدیران دائماً در حال مقایسهی تبریز و اصفهان هستند و معتقدند که اصفهانیها تمام پروژههایشان را به تقلید از تبریز انجام دادهاند و تبریز از همه بهتر است.
https://hamnava.ir/News/Code/3888457
0 دیدگاه تایید شده