×

منوی اصلی

اخبار ویژه

امروز : دوشنبه 23 مهر 1403  .::.   برابر با : Monday 14 October 2024  .::.  اخبار منتشر شده : 26085 خبر
ما هیچ وقت قصّه انسان فلسطینی را نگفته‌ایم

فرهاد باغشمال

اشاره ـ زهرا ناصری متولد تبریز و فارغ‌التحصیل بیولوژیک است. علاقه‌مندی‌اش به فضای بین‌الملل و به خصوص مسائل فلسطین او را به رشته علوم سیاسی کشانده و اکنون مشغول تحصیل در این رشته است. ارتباط وسیع با فضای مجازی و پیج‌ها و کانال‌ها دارد و در چندین رویداد بین‌المللی حوزه فلسطین مشارکت داشته است، به موضوعات و برنامه‌های کنفرانس‌های وحدت اسلامی، تقریب مذاهب، امّت واحده حرف و نقد جدّی دارد و از سویی پاخور برنامه‌های آن‌ها نیز بوده. و از همه مهم تر این که معتقد است که برای تحقق آرمان فلسطین، این موضوع را مثل بسیاری از کشورهای مسلمان و غیرمسلمان باید از سلیقه حاکمیتی و ایدئولوژیک خارج کرده و مردمی پیش ببریم. چرا که در وهله نخست با موضوع انسان فلسطینی مواجهیم. با او در هفته فلسطین به گفتگو نشستم.

ورود به موضوعات بین‌المللی با شرایط سنی کم 20-19 سالگی بدون هیچ پیشینه تحصیلی و بلد راه سخت نبود؟

ما یک جمع 19-18 ساله در دانشگاه تهران بودیم که زمان ما دانشگاه تهران دفتر بین‌الملل نداشت. از طریق کنفرانس‌های وحدت و آشنایی با فعالان بین‌الملل به این فضا آشنا و علاقه‌مند شدم و خیلی حیف بود که نماد آموزش عالی کشور دفتر بین‌الملل نداشت.

جمع دوستانه ما تصمیم گرفت که دفتر بین‌الملل را راه‌اندازی کند و این اتفاق افتاد و ازسال 95 تا حالا گام‌های خوبی در این دفتر برداشته شده. به دنبال این اتفاق وارد فضای کاری شدم. کم‌کم شروع به کار کردم و از فضای تاریخ بین‌الملل تا فضای رسانه و ارتباط‌گیری‌های مختلف با فعالان بین‌الملل فلسطین، لبنان و... و البته همچنان در حال یادگیری هستم.

 

راه بگویدت که چون باید رفت

از آشنایی‌تان با ارگان‌های رسمی بگویید و مطالعات خود را چگونه در این عرصه شروع کردید؟

فضا طوری بود که «راه بگویدت که چون باید رفت». یعنی هیچ جایی نبود که امکان ثبت‌نام در دوره کارآموزی و آموزش باشد! این‌که چطور می‌شود فعّال بین‌الملل بود، اما رفته رفته من با امّت واحده آشنا شدم. بیشترین تاثیری که از نگاه بین‌الملل دیدم همین تعاملات مختلف چه از بچه های امت واحده و چه خود ایرانی‌هایی که در بعضی مراسم‌ها صحبت می‌کردند، بود. فکر می‌کنم قبل از هرگونه آموزش آکادمیک برای این‌که اصلا ما تاریخ یک منطقه را بدانیم، افراد شاخص را بشناسیم و مردم شناسی یا سیاستش را بدانیم، این است که یک نگاه بین‌الملل داشته باشیم. یعنی صرفا از نگاه کانالیزه شده ایرانی به مسائل نگاه نکنیم و این را قبول کنیم که یک نگاه بیرونی وجود دارد و من قرار است ابتدا با آن همزاد پنداری کنم و بتوانم پیش فرض‌های ذهنی قبلی را کنار بذارم و سعی کنم یک مفاهمه شکل بگیرد و بعدا دیدگاه خودم را هم منتقل کنم و پیش فرض‌هایم را هم در برداشت‌هایم دخیل نمایم. داشتن نگاه بین‌الملل خودش مسئله خلیی مهمی است.

اطرافیان وقتی می‌خواهند برای ما دعای خیر بکنند می‌گویند خدا حفظتان کند که برای فلسطین کار می‌کنید ولی در واقع ما نیستیم که فلسطین را زنده نگه می‌داریم، این فلسطین هست که مارا زنده نگه می‌دارد. خیلی وقت‌ها هست که آدم در زندگی دچار مشکلاتی می‌شود، یا در فضای فعلیِ جوانی، گاهی دچار شکست و افسردگی می‌شود، آدمی هر چقدر هم پر از آرزو باشد، بگوید: خُب  که چی؟! من هر چقدر هم بروم، نمی‌رسم! من الان حتی اگر یک لیست پر از آرزو هم داشته باشم، شاید روزی برسد که بگویم: خُب  که چی؟! ولی وقتی به فلسطین میرسی، نمیتوانی بگویی: که چی؟! چون یک مسئله‌ای هست که نمی‌شود از آن گذشت و همین که ما را سر پا نگه داشته است.

هیچ زمانی نیست که فلسطین من را زنده نکند

اتفاقا روی این موضوع که فکر می‌کنیم، می‌بیتیم دلایل زیادی هست که نمی‌شود فلسطین را ندید! این موضوع ربطی به سیاست صرف، دین و کشور خاصی ندارد. در همه دنیا موضوع فلسطبن به عنوان یک مسئله مهم پرداخت می‌شود

بله! یکی از خبرنگاران یادداشتی نوشته بودند بعد از شهادت شیرین ابوعاقله که فیلمش را هم دیدیم که صحنه خاصی بود تابوت شیرین ابوعاقله را که برای دفن می‌بردند، صهیونیست ها حمله کردند و می‌خواستند که تابوت زمین بیافتد و در جریانید که شیرین مسیحی بود و مسلمانان خودشان را دربرابر صهیونیست‌ها سپر کردند که تابوت یک مسیحی زمین نیافتد و این تابوت دست به دست مسیرش را ادامه می‌داد. یادداشتی که نوشته بودند، حرف دل من بود. جمله اول یادداشت این بود هیچ زمانی نیست که فلسطین من را زنده نکند و فکر می‌کنم این در بین فلسطین دوست‌ها، یک حس مشترک هست. یعنی هر زمان کم بیاریم، هر زمان که بخواهیم بزنیم زیر همه چیزً این فلسطین هست که ما را سرپا نگه می‌دارد و اتفاقا برای خود مردم فلسطین هم همین طور است .

شما غزّه را تصور کنید یک منطقه کوچک‌تر از تبریز و محصور! فردی که در غزّه بدنیا می‌آید حتی نمی‌تواند یک سفر بکند! خیابان‌ها و مغازه‌های تکراری و فقر و ویرانی‌هایی که هر ساله با راکت‌ها و موشک‌ها به وجود می‌آید و هر ساله این‌ها را بازسازی می‌کنند. انسان را چه چیزی می‌تواند تا این حد سرپا و زنده نگه دارد؟

شهادت محمدالدره شوک بزرگی برای جهان بود

به نظرم انگیزه توجه به موضوع فلسطین در همه‌جا و همه وقت بیش از آن‌که علاقه و مطالعه و یا اخبار باشد، یک اتقاق خاص است که نگاه‌ها را متوجه و حساس می‌کند. در شما این اتفاق از کجا آغاز شده؟

اولین باری که در زندگی‌ام فهمیدم چیزی به نام فلسطین هست، فکر کنم در زمان شهادت محمدالدره بود که یک شوک بزرگ برای کل جهان بود و آن موقع من خیلی کم سن و سال بودم و تصویری که یک پدر سپر پسر شده در ذهن من ثبت شد.

اما مطالعاتم را در این باره بیشتر از زمان دانشجویی شروع کردم و با حضور در رویدادهای امّت واحده و تعامل با غیر ایرانی‌ها بیشتر شد. برای من جذاب بود که خواندن تاریخ این ملت شروع کنم. متاسفانه پک مطالعاتی خاصی وجود ندارد که بخواهیم نام ببریم تا با خواندن آن امکان فهمیدن تاریخ فلسطین باشد. ولی اولین کتابی که با قصد آشنایی با فلسطین خوندم کتاب قضیه فلسطین بود.

 

الان فعالیت حوزه فلسطین در شکل مردمی و غیر حاکمیتی که شما پیش می‌برید چگونه است؟

حسب پیگیری‌های امّت واحده و خود ما و دفتر که اتفاق افتاده، الان ما یک جمع کمتر از 20 نفره فعال فلسطینی در ارتباط باهم هستیم و سعی می‌کنیم با گروه‌های مختلف فلسطینی هم ارتباط داشته باشیم. بخشی از شروع ارتباطات با دانشجویانی که به دانشگاه تهران می‌آمدند شروع شد که این دانشجوها از طیف‌های مختلف بودند. بعضی از ارتباط‌گیری‌ها توسط معرفی‌ها صورت می‌گیرد.

قسمت جالب ماجرا پیج‌های اینستاگرامی هستند که فضاهایی برای گفت‌وگو ایجاد می‌کنند. چند سال پیش فضای عربی در فیس‌بوک بود اما در حال حاضر بیشتر از اینستا استفاده می‌کنند تا اخبار خود را به گوش سایر ملّت‌ها برسانند و کنفرانس‌های وحدت که در  ایران برگزار می‌شود و یا فعالان ایرانی که در ترکیه و لبنان در کنفرانس‌ها شرکت می‌کنند.

 

امّت واحده مثل یک ایستگاه گذری است

چگونگی شکل‌گیری ارتباطات مردمی و فضای ایران ـ فلسطین به خصوص نزد مردم آنها عادی چگونه است؟

امّت واحده درست مثل یک ایستگاه گذری است که بچه ها در آن یاد می‌گیرند و حتی ممکن است از آن فضا خارج بشوند و خودشان کارهایی را در این زمینه بکنند. در فضای واقعی دست امّت واحده پرتر از مقاله‌نویسی و این حرف‌هاست. خروجی‌های مکتوب ندارند اما در فضای واقعی فعال‌ترند و ما هم در امّت یاد گرفتیم و بزرگ شدیم.

 بخشی از خروجی‌های واقعی امّت به یک جایی می‌رسد که مردم همدیگر را بشناسند، می‌توانیم به ارتباط‌گیری‌ها اشاره کنیم؛ مثلا نشست‌های مجازی، که با تعداد  قابل توجهی از فلسطینی‌ها در ارتباط هستیم و می‌توانم بگویم همان جوری که در جامعه ایرانی از افراد با عقاید مختلف داریم؛ از فردی که عقیده دارد که قدس باید آزاد شود تا فردی که کاملا ملّی‌گرا است و صرفا به وطن فکر می‌کند، در فضای فلسطینی هم این نگاه‌ها و دیدگاه‌ها وجود دارد. یعنی از طیف حمایت از ایران وجود دارد تا حتی افرادی که ایران را خائن ماجرای قضیه فلسطین می‌دانند که به خاطر تبلیغات رسانه‌ای و نگاه‌های غلط و حتی به خاطر گرایش‌های سیاسی غلطی که وجود دارد این گونه برداشت هست. در گروه‌های فلسطینی هم چپ مارکسیستی هست، ملی‌گرا هست، ناسیونالیست عربی هست تا امت‌گرای اخوانی و... و در این فضا فکر کنم ارتباط‌ها خوب بوده چه در نشست ها چه در لایوهای مجازی.

 

مرگ 50 نفر یک خبر است مرگ یک نفر تراژدی!

احساس عمومی این است که نشست کنفرانس وحدت و تقریب مذاهب خیلی یکنواخت شده و خروجی خاصی ندارد؟ در واقع کنفرانس وحدت و تقریب مذاهب در حد بیانیه و کارکرد دیپاماتیک است و قضه را مردمی در نظر نمی‌گیرد؟

ما سال‌هاست که کنفرانس وحدت و تقریب مذاهب را داریم، ولی علاوه بر این که هیچ پیوست رسانه‌ای ندارد بلکه نه نگاه جامعه بین‌الملل نسبت به ایران تغییر کرده و نه نگاه ایران به فضای امّت تغییر پیدا کرده است. چون صرفا تبدیل به یک روتین یکنواخت شده است. جلسه‌هایی با سخنرانی‌های خوب و تکبیرهای در نهایت که هیچ‌گونه مردم در آن دخیل نیستند. یعنی مردم از کل کنفرانس وحدت یک گزارش در حد اخبار شب می‌توانند ببیند که در یک روز پخش می‌شود و تمام!

 این را هم عرض کنم که دبیرخانه کنفرانس یک سری کارها در این رابطه انجام داده که علاوه بر سران نشست، از یک سری جوان برای شرکت در این کنفرانس‌ها دعوت می‌کنند اما باز جای خالی خیلی کارها حس می‌شود.

اتحادیه امّت واحده و بعدها ما ـ که به عنوان فعال این حوزه شناخته شدیم ـ در تلاش هستیم که کنفرانس وحدت از این فضای نشستی خارج بشود. مثلا ما بتوانیم فارغ از فضای ایدئولوژیک زیست دو انسان را به هم نشان بدهیم. رسانه ملّی ما نسبت به قضیه فلسطین صرفا خبرگویی می‌کند و مثلا می‌گوید که یک راکت در فلسطین باعث آسیب فلسطین و مرگ چند نفر شد این صرفا یک خبر است! از آن نمونه خبرها که می‌گوید: مرگ 50 نفر یک خبر است مرگ یک نفر تراژدی! ما هیچ وقت از قصّه انسان فلسطینی نگفتیم. از خانواده‌ای که چطور صبح را شب می‌کند؟ چطور غذا می‌خورند؟ چه دل نگرانی‌هایی در طول شبانه روز با خود دارند؟ این خانواده چه چالش‌های بزرگی را از سر می‌‌گذرانند و حتی خانه و زندگی‌شان را از دست دادند؟!

 

چقدر به این واقعیت‌ها نزدیک شده‌اید؟

ما در لایوها و صحبت‌هایی که داریم بیشتر از فلسطینی‌ها درخواست داریم تا درباره اوضاع زندگی و نحوه گذراندن زندگی‌شان برای ما تعریف کنند. ما سال قبل در ماه رمضان لایوی داشتیم با افراد فلسطینی و از آنها خواستیم تا نحوه برگزاری ماه رمضان را برای ما تعریف کنند.  آنها از ریسه‌بندی خیابان‌ها و غذاهای افطاری و نحوه برگزاری مهمانی‌های‌شان گفتند و این تصویر برای ما به اسم فلسطین خیلی غریب بود! چون برای ما این تصویرسازی صورت گرفته که تا فردی زخمی و خون آلود در بمب و موشک نبینیم به باور فلسطین نمی‌رسیم! و صدا سیما در این باره بی‌تاثیر نبوده است، چرا که زمانی تصمیم گرفتند برای این‌که اوج مظلومیت زندگی در فلسطین را نشان دهند از جنگ و بمب و خون گفتند. البته من این حق را می‌دهم که این تصویر را داشته باشیم چرا که ما خبرنگاری در فلسطین نداریم، در حالی که الجزیزه خبرنگار دارد و اخبار تازه و به روزتری را از اوضاع منتشر می‌کند.

ولی چرا ما از قالب های غیررسمی استفاده نمی‌کنیم؟ الان چند فعّال بلاگر فلسطینی داریم که میتوانیم از پیج این افراد استفاده کنیم و تا حدی از قالب‌های قدیمی بیوان آمده و از این ارتباطات بهره بگیریم.

 

الان شما با این افراد ارتباط دارید؟

بله! ما با چند نفر از مناطق مختلف ارتباط داریم که اغلب فعّال رسانه‌ای فلسطینی هستند و بعضا این‌ها شغل و حرفه هم دارند و ما با کرانه هم در ارتباط هستیم و لایو هایی را با آنها برگزار می‌کنیم، هر چند ما ترس ایجاد مشکل برای طرف مقابل را داریم و او هم از خود گذشتگی می‌کند و این ترس را به جان می‌خرد.

لایوی داشتیم با فرد اهل کرانه که برای ما توضیح داد فردی که در کرانه زندگی می‌کند چطور می‌تواند مسجدالاقصی را زیارت کند. این یک سوال ساده است! ولی ما به مخاطب ایرانی نگفتیم! چون حتی ما جغرافیای سیاسی فلسطین را توضیح نداده‌ایم که مثلا غزّه‌ و کرانه باختری محصور هستند و اگر فردی بخواهد از کرانه باختری به مسجدالاقصی برود، برایش راحت نیست یعنی باید اجازه نامه داشته باشد و... این مسئله نشان می‌دهد فردی که در یک سرزمین به دنیا آمده و بزرگ شده برای زیارت و اعتکاف در مسجد باید از صهیونیست‌ها مجوز داشته باشد و نتواند در کشور خودم به مسجد برود.

 

قصُه افراد را بشنویم حتی اگر نگاه ایدئولوژیکی متفاوت دارند

به رغم این همه سال از فلسطین گفتن و تبلیغ کردن، بیان این مسائل برای ما غریب است! تجربه شما چه می‌گوید؟

طرح این مسائل برای مخاطب ایرانی جالب است چون ما هیچ وقت برای مخاطب از انواع اشغال حرفی نزدیم و وجهه مردمی را بارز نکردیم. ما باید قصّه افراد را بشنویم، حتی اگر نگاه ایدئولوژیکی متفاوت دارند، حتی اگر دین متفاوت دارند. ولی چون صرفا رسانه ملی از فلسطین گفته، لذا افراد فلسطین را از تعلّقات جمهوری اسلامی می‌بینند! فردی هم اگر بخواهد با جمهوری اسلامی مخالفت کند، پس زیر میز فلسطین می‌زند! در حالیکه ما اگر رافت انسانی از این قضایا داشتیم، افراد با هر گرایش ایدئولوژیکی فلسطین را قبول می‌کرد.

 

در جهان اسلام هر کشوری که حامی فلسطین باشد، به عنوان ام‌القرا شناخته می‌شود

درست مثل سایر کشورهای عربی و غیر عربی و حتی غیر مسلمان. مثلا ما دیدیم که قطر در جام جهانی چه برنامه‌های خوبی برای بیان موضوع فلسطین داشت یا حتی مراکش قبل از هر بازی فوتبال پلان مخصوص فلسطین اجرا می‌کرد یا در ترکیه که حمایت‌ها خیلی مردمی‌تر جلو می‌رود؟

باید بگویم ما هیچ وقت به گرد پای آنها هم نمی‌رسیم چه از لحاظ لجستیکی ـ البته نه به معنی نظامی ، بلکه از نظر مالی ـ  و چه به لحاظ پیوست رسانه‌ای که دارند. فضای رسانه‌ای که ترکیه در فلسطین دارد، ایران هیج وقت نداشته است. بعضا حتی ایرانی‌ها فعالیتی انجام می‌دهند که برای موضوع حمایت از فلسطین تبلیغات منفی به وجود می‌آورد چه پایگاه‌های رسمی و چه پایگاه‌های غیررسمی!

می‌توانم بگویم که ترکیه، عربستان و قطر برای این‌که خود را ام‌القری جهان اسلام معرفی کنند، بیشترین حمایت را از فلسطین می‌کنند. یعنی هر کشوری که حامی اصلی فلسطین باشد می‌تواند در جهان اسلام شناخته شود و البته بخشی هم رقابت سیاسی است و بخشی هم اعتباری است که در فضای داخلی و جامعه عربی بدست می‌آورند باعث حمایت‌هاست.

ترکیه هرساله افطاری و کمک نقدی عظیمی برای فلسطین می‌فرستاد در سال‌های کرونا همه مرزهای ترکیه بسته شد و جو گردشگری پایین آمد و مهم‌ترین منبع درآمدهای ترکیه که از این فضا بود تعطیل شد و ترکیه تقریبا حالت ورشکسته پیدا ‌کرد. اما  ترکیه اعلام کرد برای سایر کشورهای عربی مثل عراق و سوریه و سایر کشور ها افطاری نمی‌فرستد ولی افطار فلسطین را قطع نکرد! آن هم در شرایط اوج کرونا که لیر ترکیه هم وضعیت جالبی نداشته و در چالش بود با این حال همچنان قضیه حمایت از فلسطین وجود داشت. حتی امسال با شرایط زلزله‌زدگی ترکیه همچنان بحث کمک به فلسطین وجود دارد. در بحث رسانه‌ای هم ترکیه تولید چند فیلم با موضوع فلسطین داشته و بازیگران این فیلم‌ها محبوبیت‌های زیادی در بین مردم فلسطین پیدا کرده‌اند.

می‌خواهم بگویم جا داشت که ما هم این قهرمان‌سازی‌ها را انجام بدهیم و نکردیم! اما طرز فکری که وجود دارد این است که ایران سرمایه مردم را برای فلسطین خرج می‌کند در حالی که قطر، عربستان، ترکیه و امارات کمک‌های بزرگی به فلسطین می‌کنند و حتی سال‌هاست کمک‌های مردمی کانادا با ایران برابری می‌کند. 

بیایید افطارمان را با اذان مسجد الاقصی در قدس کنیم

گویا برای مدل دادن به طرح مردمی نمودن مسئله فلسطین در تدارک برنامه‌هایی هستید؟ چه فعالیت هایی در تبریز و در هفته فلسطین صورت خواهید داد؟

اولین سالی هست که در تبریز هفته فلسطین برگزار می‌شود. ما با یک مدل بین‌المللی کار می‌کنیم. افرادی که در مسجدالاقصی به صورت داوطلبانه می‌مانند صرفا به این دلیل است که مسجد الاقصی یهودی‌سازی نشود و حضور مسلمانان در آنجا پررنگ شود. چند نفز از زنان هستند که در این بین چهره شاخصی شدند آن‌قدر شاخص که خانم امینه همسر اردوغان با آنها دیدار کرده و با آنها معاشرت دارد و همین بازوی دیپلماسی عمومی است.

همین بانوان مردم را دعوت می‌کنند تا با شعار «بیایید افطارمان را با اذان مسجد الاقصی در قدس کنیم» و مردم را به یک فضای رویایی دعوت می‌کنند که یک روزی می‌آید تا ما در مسجد الاقصی افطار کنیم و خیلی نزدیک است انشالله. از این دعوت استقبال در سوریه عراق و کابل فراوانی شد و ما برای این‌که ایران هم از قافله عقب نماند در تهران این فعالیت را شروع کردیم و در تبریز هم فعالان پیشنهاد دادند تا این کار را انجام شود و خدا را شکر شروع کردیم.

 هدف اصلی آشنایی با انسان و زیست فلسطینی است. مثلا  فضای شبیه‌سازی فلسطینی را به یک مخاطب تبریزی نشان می‌دهیم. افطاری با غذای فلسطین، لباس‌هایی با اِلِمان‌های فلسطین و حتی موسیقی که پخش می‌شود همان باشد که فردی در کرانه به آن گوش می‌دهد، قهوه‌ای که می‌نوشد و مناسکی که دارد...

 

کل زندگی فلسطین گره خورده به مقاومت است

سوالی که پیش آمده بود این بود که ما با تاکید بر غذا و این اِلِمان‌ها نقش زنان در مقاوت را نادیده می‌گیریم، در حالی‌که ما به این غذاها فقط به عنوان غذای محلی نگاه نمی‌کنیم. کل زندگی فلسطین گره خورده به مقاومت است! یعنی پختن غدا و ارائه آن هم نشانی از مقاومت هست! غدایی دارند به اسم مقلوبه  که به معنی برعکس است و نشان و نماد سرنگونی رژیم صهیونیست‌ها است. یعنی زمانی‌که این غذا برعکس می‌شود و پشت سرش تکبیر می‌گویند، باعث عصبانیت صهیونیست‌ها شده و خیلی وقت‌ها سفره را جمع می‌کنند و مردم را از محیط دور می‌کنند و این خود نماد مقاومت است.

فلسطین یک نان دارد که که قدمتش به 150سال پیش باز می‌گردد و این یعنی قدمت غذای فلسطین از طول عمر صهیونیست ها بیشتر است و این خودش نماد مقاومت است و این را به عنوان غذا ارائه می‌دهند و می‌گویند اسرائیلی وجود نداشت ما بودیم و این غذا را می‌پختیم.

تاکید بر غذا و تاکید برا لباس فلسطین برمی‌گردد به این‌که فلسطینی ها هویت خود را که قبل از وجود اسرائیل وجود داشت را به رخ می‌کشند. صرفا معرفی نیست و نمادی از مقاومت است.  هر کاری که در فسطین صورت می‌گیرد گره خورده با مقاومت است.

عجیب است که از هر فرصتی برای نمادسازی استفاده می‌کنند؟

مهارت جدّی که فلسطینی‌ها در طول این سال‌ها یاد گرفته‌اند «نمادسازی» است از کلید نماد ساخته‌اند با این عنوان که ما روزی به خانه‌های‌مان بار خواهیم گشت. 6 اسیر فلسطینی با کندن تونل با قاشق از زندان اسرائیل فرار کردند و در نتیجه قاشق نماد مردم شده و در مقابل سفارت اسرائیل قاشق پرت می‌کنند. یعنی بدون این‌که امنیت سفارت را زیر سوال ببرند با یک قاشق حیثیت سفارت را می‌برند و این یک حرکت رسانه‌ای جالب است.

 

بیت‌المقدس؛ مسجدی که بود

موضوعی که در ایران روز به روز در حال کمرنگ شدن است، پرداخت به اهمیت مسجد الاقصی و بیت المقدس به عنوان قبله اول مسلمین است و نماد اصلی مقاومت که همه آوازه‌ها از اوست. پرداخت به موضوع بیت‌المقدس نزد فعالین ایرانی برای مردمی کردن و تلنگر افزون در این خصوص چگونه است؟

مشکلی که ما در ایران داریم این است که «یاد به مقدار» و «یاد به هنگام» نداریم! یعنی وقتی به موضوعی می‌پردازیم یا آن‌قدر ممکن است تکرار کنیم که تبدیل به عادت شود و یا صرفا به یک وجهه خاص موضوع می‌پردازیم. یعنی از هر زاویه نگاه نکنیم و به انسان ها این اجازه را ندهیم که هرکس با دیدگاه خودش به موضوع نگاه کند. این در مورد مسجد الاقصی هم صدق می‌کند.

شما فرض کنید در ایران خبری منتشر شود مبنی بر این‌که یک کاشی توسط فردی از دیوار حرم امام رضا کنده شده است! مردم ما منقلب شده و خیل عظیمی به این موضوع واکنش نشان می‌دهد. حال فرض کنید سالها در این بازه زمانی صهیونیست‌ها یک مراسم تحریف شده به نام «عید پسح» دارند و به عنوان رهایی از فرعون یک قربانی می‌برند و چون می‌خواهند مسجد یهودی باشد، مسجدالاقصی را تخریب می‌کنند و آتش‌سوزی‌ها صورت می‌گیرد. ولی مردم نه خبردار می‌شوند و نه واکنش‌ها در آن حد می‌شود. چون مسجد‌الاقصی از یاد ها فراموش شده و در یادها نیست که آن مسجد مرقد یک پیامبر الهی ست و جایی است که پیامبر ما از آنجا عروج کرده و قبله اول ما مسلمانان است و حجاج پس از زیارت به این مسجد می‌آمدند یعنی جز مناسک غیر رسمی حج ما به شمار می‌رفته است ولی الان تبدبل به یک عادت شده مردم حس قبلی را به این مسجد ندارند.

سال قبل کاری صورت گرفت که مخاطب ایرانی ارتباط قوی با این کار گرفت. از یک فرد فلسطینی خواستیم تا از مسجدالاقصی با ما ارتباط لایوی داشته باشد و مردم این فضا را ببیند. هر چند که به لحاظ امنیتی برای فرد مقابل خطر داشت و ما نگران طرف مقابل بودیم و مخاطب هم این نگرانی را حس کرد. یعنی منی که در این سمت نشسته‌ام کاملا حس می کردم و میدیدم که جان یک فرد در سمت دیگر در خطر است و هر لحظه ممکن است اتفاقی برایش بیفتد، با این حال این لایو بازخوردهای مثبتی دریافت کرد و مردم می‌گفتند حس و حال زیارتی پیدا کردیم. من فعال قصد شناخت مسجد را داشتم ولی مخاطب ایرانی این لایو را به برداشت زیارت نبابتی بسنده کرد.

 

 آرزوی شما به عنوان جوان فعال مسئله فلسطین چیست؟

فلسطین و مسجدالاقصی برای من همیشه حس خاصی دارد. من همیشه می‌گویم که کاش نمیرم و روزی بتوانم غروب مسجد الاقصی را ببینم و اذان این مسجد را بشنوم، حتی اگر در آن لحظه زندگی‌ام به پایان برسد. راضی هستم حتی برای لحظه‌ای در آن فضا باشم و هوای آن محیط را تنفس کنم، حتی یک نفس!

  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط تیم مدیریت در وب منتشر خواهد شد.
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.