×

منوی اصلی

اخبار ویژه

امروز : یکشنبه 22 مهر 1403  .::.   برابر با : Sunday 13 October 2024  .::.  اخبار منتشر شده : 26080 خبر
عنصر «لذت» را باید به موزه برگردانیم

همنوا | فرشید باغشمال؛ دکتر یعقوب طالبی، پس از حدود 9 سال مدیریت در میراث فرهنگی شهرستان مراغه، از اول بهمن 1401 به عنوان رئیس جدید امور موزه‌های آذربایجان‌شرقی منصوب شده‌است. آقای طالبی، دانش‌آموخته دکتری و کارشناسی ارشد هنر اسلامی و کارشناسی موزه‌داری است. وی همچنین در مقاطع کارشناسی و کارشناسی ارشد موزه‌داری در دانشگاه هنر اسلامی تبریز تدریس می‌کند. در خصوص برنامه‌ها و اهداف آتی موزه‌داری در آذربایجان‌شرقی، گفتگویی با این مدیر خوش‌سابقه داشته‌ایم.

با حضور شما در مدیریت موزه‌داری، امید می‌رود یک فضای نو و بانشاط در این ظرفیت مهم و مغفول فرهنگی ایجاد شود. جناب طالبی، اگر به دوره پیش از انتصاب به عنوان مدیر موزه‌ها بر گردید، خودتان چه نقدهایی را متوجه موزه‌های استان می‌دانستید.

من 17  سال است که مباحث موزه‌داری را در دوره کارشناسی و ارشد تدریس می‌کنم. اما چیزی که در مباحث دانشگاهی مطرح می‌شود، با روند اجرایی، تفاوت چشمگیر دارد. تدریس و تحقیق ما بر اساس متدهای بین‌المللی است، اما در حوزه اجرایی می‌بینیم که موزه‌های ما در میراث فرهنگی، اولویت چندانی ندارند. موزه‌های ما به شدت راکد هستند؛ هم از نظر تکنولوژی موزه و هم از نظر پویایی موزه. تکنولوژی موز‌های ما همان تکنولوژی 20 سال پیش است. در موزه آذربایجان، همان شیئی که 30 سال پیش در ویترین بود، الان هم در ویترین است. این در حالی است که ما در مخزن موزه، مجموعه‌های بسیار ارزشمندی داریم که می‌تواند به پویایی موزه بینجامد. سه ماه پیش، این نگاه انتقادی را به موزه داشتم.

خب بر این اساس، چه رویکرد عمده‌ای برای شکستن فضای سرد موزه‌ها در نظر دارید؟

شورای بین‌المللی موزه‌ها (ایکوم) تعریف مشخصی از موزه دارد که می‌گوید «موزه نهادی است بین‌المللی که وظیفه جمع‌آوری، نگهداری و ارائه آثار را مدیریت می‌کند.» در کنار این تعریف، ایکوم به یک عبارت مهم اشاره دارد و آن «لذت بردن از موزه» است. این عنصر لذتبخش، به نظرم در موزه‌های ما فراموش شده‌است. برای این‌که بازدیدکننده از موزه لذا ببرد، شرایط موزه باید با علایق بازدیدکنندگان تطابق داشته باشد. ما در دانشگاه می‌گوییم، باید تلاش کنیم، موزه یک «پاتوق» باشد. جمله معروفی که می‌گویند «اشغال بی‌جا مانع کسب است» در موزه کاملاً برعکس است. «اشغال بی‌جا در موزه، عین کسب است!» حضور بازدیدکننده در موزه، با هر نیت و فکری که باشد، نشانه موفقیت موزه است. این حضور، در هر حال، به فهم بیشتر موزه و دلبستگی به تاریخ می‌انجامد. اصلاً من می‌گویم، ای کاش مردم ما وقت خود را در موزه تلف کنند! این نگاه ماست و کاملاً قابل‌دفاع است. باید به دنبال راهکارهایی باشیم که باعث بازگشت گردشگر به موزه شود. باید کاری کنیم که گردشگر، دوست داشته باشد، هر چند وقت یکبار، انگیزه و علاقه حضور در موزه را داشته باشد. این امر مستلزم ایجاد تغییر در موزه است. شهروندان و گردشگران باید اطمینان داشته باشند که موزه‌ها ماه‌به‌ماه و فصل‌به‌فصل تغییر می‌کنند. طراحی رویدادهای پژوهشی و اتفاقات سمعی و بصری در فصل‌های مختلف، می‌تواند این انگیزه را در میان مردم ایجاد کند. من فکر می‌کنم موزه‌های ما در درجه اول نیازمند توسعه کیفی است. ارتقای تکنولوژی، تقویت روش‌های راهنمایی موزه و بهره‌گیری مطلوب از فضای موزه، در بحث کیفی مطرح است. همچنین باید وارد مباحث جنبی شویم و طرح‌هایی برای پویایی موزه‌ها داشته باشیم. در وهله دوم، توسعه کمی موزه‌ها در سطح استان قطعاً در برنامه‌مان است و باید طبق برنامه، موزه‌های جدید در تبریز و سایر شهرهای استان، ایجاد کنیم.

اشاره کردید به موضوع رویدادسازی موزه‌ها؛ چرا موزه‌های استان ما در این موضوع، جلوه خاصی ندارند؟ چه ایرادی دارد موزه آذربایجان یا موزه مراغه و اهر، با موزه‌های مهم کشور وارد تعامل و مبادله شود؟ این اتفاق اگر بیفتد، علاوه بر رونق‌بخشی به موزه، می‌تواند نماد وفاق و همدلی موزه‌ها در عرصه ملی شود.

ارتباط بین موزه‌ها جزو آئین‌‌نامه‌های ماست. ارتباط با موزه‌های تهران، شیراز و حتی موزه‌های خارج از کشور، در این آئین‌نامه‌ها پیش‌بینی شده‌است. اما آیا ما تاکنون، معرفی کاملی از اموال موزه آذربایجان یا موزه قاجار داشته‌ایم؟ با شناختی که من از موزه‌ها و گنجینه‌های‌مان دارم، می‌توانم عرض کنم تاکنون ما استفاده کامل و مطلوبی از داشته‌های‌مان نداشته‌ایم. در بحث پژوهش، مثلاً وقتی ما نقوش دوره سلجوقی را مطالعه می‌کنیم، تصاویر موزه آذربایجان باید منبع دست ‌اول‌مان باشد، اما آیا این بهره‌برداری پژوهشی صورت گرفته است؟ قطعاً نه! بعد از 100 سال که از پژوهش‌های تاریخ هنر می‌گذرد، ما وقتی در دانشگاه، وارد موضوع سفالینه‌های سلجوقی و ایلخانی می‌شویم، می‌بینیم دست‌مان خالی است! بنابراین ما باید فضای موزه‌ را گرم کنیم. ما اگر ایده‌آل‌ترین و با کیفیت‌ترین اشیا را در موزه داشته باشیم، اما نتوانیم ارتباط انسانی را در موزه تقویت کنیم، باز هم فضای موزه‌های‌مان سرد و راکد خواهد بود.

یکی از نگرانی‌های ما در مورد موزه‌های استان، وضعیت مخزن یا گنجینه است. این مکان‌ها، طبیعتاً از دسترسی عمومی و رسانه‌ای به دور هستند. معلوم نیست امنیت ذخیره‌های موزه‌ای ما از نظر شرایط محیطی و امنیتی چگونه است!

قطعاً اشیای ما در مخزن امن است، اما این‌که در مخزن، احتمال آسیب هست یا نه، قطعاً احتمال آسیب وجود دارد. اصلاً احتمال آسیب در هر موزه‌ای وجود دارد. هر اثر دست‌ساز، به محض این‌که از فرآیند تولید گذشت، فرآیند تخریب آن آغاز می‌شود. به ویژه این‌که آن اثر، مربوط به چندصد سال پیش باشد. رطوبت، نزولات جوی، دما، آلودگی هوا، آلودگی تاسیسات و آلودگی بازدیدهای انسانی، از عوامل تخریب‌کننده اشیای موزه‌است. اما این اطمینان را می‌دهم که وضعیت مخزن ما به مراتب امن است و هیچ نگرانی از این بابت وجود ندارد.

عدم ارتباط‌گیری راهنمایان موزه، دیگر نارسایی‌ موزه‌های ما است. کمتر شده یک تحلیل رفتاری از راهنمایان موزه صورت بگیرد. این دوستان، افراد متین و موقری هستند، اما اغلب خجالتی هستند و در ارتباط‌گیری با بازدیدکنندگان، نمی توانند اصطلاحاً گرم بگیرند. آیا موافق هستید؟

بزرگترین سرمایه هر مجموعه اجرایی، نیروی انسانی است. عمده این دوستان راهنما، افراد تحصیل‌کرده‌ای هستند و اکثراً در حوزه‌های باستان‌شناسی، تاریخ و زبان‌های خارجی تحصیل کرده‌اند که مرتبط با موزه‌داری است. اما این‌که راهنمایان موزه، ارتباط مطلوبی با بازدیدکنندگان ندارند، صحیح است. بخشی از این نارسایی از طرف همکاران موزه و بخشی از طرف مردم است. واقعاً چند درصد از مردم وقتی وارد موزه می‌شوند، سراغ راهنما را می‌گیرند؟ وقتی راهنما وارد یک جمع می‌شود و با برخورد سرد بازدیدکننده مواجه می‌شود، طبیعی است که دلسرد می‌شود و رها می‌کند. از نظر من این بازدیدکننده است که باید راهنما را به چالش بکشد. البته بخش اعظمی از این مشکل، با ورود  QR codeحل‌شدنی است. اما با وجود این وسلیه –که به زودی در موزه آذربایجان مستقر می‌شود- ما همچنان نیازمند ارتباطات انسانی در موزه‌ها هستیم. موزه، بدون ارتباطات انسانی، به موفقیت نمی‌رسد.

سپاسگزارم از فرصتی که در اختیارمان قرار دادید. اگر نکته ناگفته‌ای مانده، بفرمایید.

من هم از توجه شما ممنونم. باید نکته‌ای در مورد پیوند «موزه و رسانه» عرض کنم. موزه‌ها، ویترین هویتی یک قوم و منطقه به شمار می‌آیند. اما شما ببینید در دو سال گذشته، در رسانه‌های مکتوب و دیداری و شنیداری ما، چند مطلب در مورد موزه‌ها منتشر شده‌ و اصلاً کلمه «موزه» چند بار تکرار شده است؟ نتیجه هر چه باشد، قطعاً نشان می‌دهد که جایگاه موزه‌های ما در جامعه و رسانه چندان خوب نیست. امیدوارم همکاران رسانه‌ای ما اگر دغدغه هویتی دارند -که می‌دانم قطعاً دارند- توجه بیشتری به موزه‌ها داشته باشند و کمک کنند تا جایگاه موزه‌ها را تقویت کنیم و به نقطه‌ای برسانیم که در شان استان و کشورمان باشد.

برچسب ها :

  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط تیم مدیریت در وب منتشر خواهد شد.
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.