گروه : اسلایدر
همنوا_ سید قاسم ناظمی
یکم
سالها پیش کتابی در باره یکی از قدیسان مسیحی خواندم. کتاب لبریز بود از ریاضتها و کشف و شهودهای عارفانه و روایتهای مسحورکننده از تجربههای فردی در حوزه عرفان مسیحی.
هنگام خواندن کتاب، مدام حسرت میخوردم به اینهمه شخصیتها و آثار ادبی فاخر عرفان و تصوف اسلامی که معطل مانده و میتواند با اندکی توجه و ورز آوردن به آثار درخشانی تبدیل شوند، جریان ادبی ایران را متحول کنند و حوزه نفوذ آن را به سراسر جهان گسترش دهند...این حسرت همچنان باقی است!
نویسندگان ما به دغدغههایی مشغولند که تقلیدی دستچندم از ادبیات غربی است و مخاطب عام ایرانی با آن نسبتی تام ندارد.
دوم
در چند شب گذشته به ابنعربی مشغول بودم، یکی از کتابهایی که خواندم رمان نویسنده عرب ساکن کانادا بود که در ایران بهنام "گاه ناچیزی مرگ" به نثری زیبا ترجمه و منتشر شده است.
کتاب و نویسنده در کنار ارزشهایی که دارند به گمان من نتوانستهاند تصویری روشن از ابنعربی را ارایه دهند؛ ابنعربی از معدود اندیشمندان مسلمانی است که در باره خود و زندگی شخصیاش آثار دستاولی را به یادگار گذاشته و اگر نویسنده به فضای تفکر و سلوک او اشراف داشت، میتوانست اثر مستندتری فراهم آورد و برای جذابتر کردن آن به دامن خیال پناه نبرد.
با اینکه نویسنده در رمان، الزامی به پایبندی به تاریخ ندارد اما وقتی کتاب مدعی گزارش زندگی ابنعربی است، طبیعی است مخاطب توقع داشته باشد از حقایق زندگی قهرمان داستان که از مرموزترین و پیچیدهترین عرفای اسلامی به حساب میآید، با افق تازهای مواجه شود.
نکته بعدی، ناتوانی رمان در ارایه چهره عرفانی و معرفتی ابنعربی است، کتاب کمترین اطلاعات را در باره مشرب فکری، نحوه سلوک، ادراکات، کشف و شهود و تجربههای معنوی قهرمان داستان ارایه میکند و مخاطبی که شخصیت ابنعربی را نشناسد، قطعا با خواندن کتاب، عظمت و جایگاه او را در سپهر اندیشه اسلامی درک نمیکند، در عوض در جایجای کتاب خواننده با حکایتهای تاریخی مواجه است که در شناساندن ابنعربی نقش کمتری ایفا میکنند.
به گمانم دلیل این ناکامیها به عدم تسلط و آشنایی نویسنده با متون مرجع و آثار ابنعربی از سویی و آداب و رسوم اهل عرفان و تصوف از سوی دیگر، حکایت دارد.
البته کتاب ارزشهایی دارد که قابل چشمپوشی نیست، از آن جمله نثر مقبول، اطلاعات تاریخی و روانی روایت است. در این میان سلیقه نویسنده در تلفیق سیر و سلوک ابنعربی در سرزمینهای مختلف و سفر کتابهای او از شهری به شهری دیگر از زمان نگارش تا زمان حال است که به تعلیق و روایت زمانی رمان کمک کرده است.
با تمام آنچه گذشت، خواندن این رمان را به دوستان توصیه میکنم به ویژه آنکه همراه شدن با قهرمان داستان در جغرافیای رمان، برای خواننده ایرانی وسوسهانگیز و تحریک کننده است.
امیدوارم جامعه ادبی ایران هم بتواند از فرصت این مواریث برای جهانی شدن ادبیات ایرانی بهره گیرد، همچنان که اعراب و در مرتبت دیگر، ترکها به چنین چشماندازی نظر دارند و برای به چنگ آوردنش خیز برداشتهاند.
سوم
در روزهایی که کتاب به دستم رسیده بود، باخبر شدم که دوست عزیزم "مرتضی کربلاییلو" رمانی با مضمون زندگی ابنعربی به پایان برده و به دست ناشر سپرده است. منتظر انتشار این اثرم چرا که تسلط او بر متون اصلی ابنعربی، دسترسیاش بر منابع و فهمش از آداب و رسوم اهل معرفت و عرفان، میتواند این رمان را خواندنیتر کند.
مرتضی نویسنده قهاری است و در کارهایی که از او منتشر شده و خواندهام، نشان داده که از عهده چنین کار شاقی میتواند برآید.
البته باید منتظر بود و کار را خواند و سپس به قضاوت نشست.
پس فعلا تا آن روز "گاه ناچیزی مرگ" را دریابید.
https://hamnava.ir/News/Code/7805364
0 دیدگاه تایید شده