کنکوریهای گرامی حقیقتش نمیدانستیم در آغاز این مبحث، ورود به سال جدید را با اتفاقات پیش آمده تبریک بگوییم یا تسلیت، که نتیجه گرفتیم برای شما چه فرقی میکند، سال شما جور دیگری نو میشود. شما با هر شکست سالتان به پایان میرسد و با یک امیدواری دیگر آغاز. شما هر بار که به زمین گرم میخورید، کمی پوستتان کلفتتر میشود و با دلایلی که گاهی خودتان هم از مرورشان خندهتان میگیرد، بهپا میخیزید و عزمتان را راسخ میکنید. در حقیقت چارهای هم ندارید، پا برای خیزیدن است و عزم برای راسخ شدن. جا دارد از مسوولین هم تشکر کنیم که این پروسه را نیمبند تنظیم کردهاند که هیچکس از رو نرود.
بیشتر از این وقتتان را نگیرم و برویم سراغ اصل مطلب. اولین جلسهی امسالمان را اختصاص میدهیم به درس حرف زدن. شما فردا روز پروپوزالی، کنفرانسی چیزی ارائه خواهید داد بالاخره و باید بتوانید حرف بزنید اقلاً. هول برتان ندارد. حرف زدن تکنیکهایی دارد که با رعایت آنها شما عین آب خوردن کار را پیش میبرید. پس دقت کنید. سیدی آموزشی ما مربوط است به اولین جلسهی شورای شهر تبریز در سال ۹۸. یکی از اعضای شورا: “موضوع زلزلهی تبریز بسیار مهم است و باید برای مواجهه با آن برنامهریزی شود.” او در ادامه باز هم حرف زده و گفته: “ارتفاع دریاچهی ارومیه نسبت به سال گذشته ۴۵ سانتیمتر افزایش یافته است.” یکی از نمونههایی که میتواند در همین ابتدای کار به شما حالی کند امروز درس آسانی را برای شما در نظر گرفتهایم. در گزارهی اول شما یک چیزی که خیلی مهم است را مطرح میکنید که در گود روزمرگی نیفتاده و بهقول مسوولان بستر آن هم وجود دارد که اگر فردا روز اتفاق افتاد شما بتوانید ادعای نوستراداموسی بکنید و از قافله هم عقب نمانید و بگویید من گفته بودم. در همین گزاره، به کلیدواژهی “برنامهریزی” هم دقت کنید. این واژه از آنهاییست که حساب و کتاب برایش وجود ندارد، هم زمانبر است و میتواند چشمانداز و اینها هم داشته باشد که البته هنوز این حرفها برای شما زود است و هم کیلویی حساب میشود و جلویش باز است.
در گزارهی دوم هم که اصلاً مرزهای تکنیک سخنوری جابجا شده و زبان در توضیحش قاصر است. فقط یک اشکال کوچکی وجود دارد، اینکه یا باید منبع میداده کدام کانال و یا در اول جمله اضافه میکرده با بررسیهای بهعمل آمده که مشخص میشد لااقل در تعطیلات یک تُکپا تا ارومیه رفته است.
و اما صحبتهای مسوول رودخانهها و سواحل و اینها: “در نتیجهی تلاش مدیریت شهری توانستیم بین استانهای کشور از مناطقی باشیم که با بحران سیل مواجه نشدیم.”
دقت کنید که به روح مطلب چقدر التفات شده. خدا رحم کرده و سیل نیامده. یعنی میزان بارش آنقدری نبوده که در استانهای دیگر بوده، هر اتفاقی در مورد پیشگیری هم افتاده قبلاً یکی دیگر زحمتش را کشیده. حالا ما بیاییم و یک تشکری هم از یکی انجام دهیم، جای دوری که نمیرود. دور هم نشستهایم و این وسط چند تا تشکر هم از یکدیگر بکنیم بد است؟
در پایان نظر شما کنکوریهای عزیز را به یک تکنیک دیگر در سخنوری جلب میکنم. اینکه شما یک چیزی را از بیخ بزنی: “تجربهی آققلا نشان داد چیزی بهنام مدیریت بحران در کشور نداریم.” قشنگ نیست؟ شما به یک موردی در دوردست اشاره میکنید تا حواسها را به آنجا جمع کنید، بعد یکی دیگر را در مورد آن سرزنش میکنید -که در حد شما نیست و معلوم نبود خودتان اگر آنجا و جای او بودید چهکار میکردید- تا هم یکجورهایی حس همدلی و همراهی با مردم را القا کنید و هم فاز کاربلدی بگیرید و از طرفی با حمله به بزرگتر، نمونههای کوچکتر را تبرئه کنید تا او هم یکجایی یک زمانی جبران کند. “دوست قازانیسیز داا.” چنانچه شاهد هستید در نمونهی بعدی مدیر بحران آبمنطقهای هم گفته: “نقشههای احتمال آبگرفتگی مناطق شهر تبریز وجود ندارد.” نقشه هم نباشد که نمیتوان کاری کرد. خدا کند فقط سیلی چیزی نیاید و منجر به غافلگیری نشود.
عزیزانم، چنانچه شاهد بودید ممکن است حرف شما با چهار تا حرف دیگر در مورد یک موضوع اصلاً بههم نخورد. مهم نیست. شما حرف خودتان را با تکنیکهای متنوعی که دم دست دارید بزنید. حرف است دیگر، کنتور نمیاندازد. اما یادتان باشد سیل حرف مرف حالیش نیست، خودتان خودتان را محکم بچسبید که سیل نبرد، اینها گفتهاند ما توان اسکان سه خانواده را هم نداشتیم.
https://hamnava.ir/News/Code/2171346
0 دیدگاه تایید شده