به گزارش همنوا به نقل از آذرپژوه، در میان آیینهای فرهنگی و اجتماعی یک ملت، شاید هیچ یک به اندازه نامگذاری کودکان از اهمیت هویتی برخوردار نباشد. نام، پلی است که فرد را به تاریخ، فرهنگ، مذهب و در یک کلام، به هویت جمعی خود پیوند میزند. در طول سدهها، مردم آذربایجان چه در این سوی ارس و چه در آن سوی ارس که بعدها نام آذربایجان گرفته است، به عنوان بخشی جداییناپذیر از فلات ایران و جهان اسلام، از گنجینه مشترکی از اسامی و نام ایرانی و اسلامی بهره بردهاند. از محمد و علی که انعکاسدهنده عمق ایمان مذهبی هستند، تا داریوش و بیژن که پیوند تاریخی با گذشتهی ایران را نشان میدهند، تا سالیان متمادی این نامها زینتبخش نسلهای متوالی بودهاند. اما این روزها در برخی محافل و مناطق، شاهد ظهور نامهایی هستیم که نه تنها در تاریخ این مرز و بوم، بلکه در خود جمهوری آذربایجان نیز فاقد سابقهی رایج هستند؛ اسامی نظیر «قوبلای»، «قونتای»، «آیهان»، «اُکتای» و…. این پدیده، فراتر از یک تغییر ساده سلیقهای، زنگ خطری است که نشان میدهد عدهای معدود و تحت تأثیر جریانهای قومیتی، کودکان خود را ابزاری برای پیشبرد اهداف سیاسی و هویتی خاص قرار دادهاند.
ریشههای هویتی نامهای رایج در آذربایجان
برای درک عمق این تغییر، باید به ریشههای فرهنگی نامگذاری در آذربایجان نگاه کنیم.
۱. پیوند ناگسستنی با اسلام و تشیع: اکثریت قریب به اتفاق مردم آذربایجان ایران و حتی جمهوری آذربایجان، پیرو مذهب تشیع هستند. این پیوند عمیق، باعث شده است که نامهای ائمه اطهار (ع) و بزرگان دین، همچون محمد، علی، حسین، فاطمه، زهرا، زینب و… پرکاربردترین نامها باشند. این بخش از هویت مردم آذربایجان، پیوندی مستحکم با هویت کلان اسلامیِ ایران ایجاد کرده و از آن جداییناپذیر است.
۲. سهم زبان فارسی و تاریخ ایران: با وجود زبان گفتاری ترکی آذربایجانی، مردم این منطقه همواره خود را بخشی از هویت تاریخی ایران میدانستهاند. نام هایی چون داریوش، کوروش، کیان، بیژن، اردلان، سهراب، فرزاد، آذر و… ریشه در شاهنامه و تاریخ مشترک ایرانی دارند و از قدیمالایام در کنار نامهای اسلامی در منطقه رواج داشتهاند. این تلفیق زیبا، گواه این است که هویت آذربایجان، هویتی ایرانی-اسلامی است، نه صرفاً یک بُعد از آن.
۳. شواهد تاریخی از جمهوری آذربایجان: حتی در کشور همسایه، جمهوری آذربایجان، که تحت تأثیر ۷۰ سال حاکمیت شوروی بود، سیاستمداران، دانشمندان و چهرههای کلیدی تاریخساز همواره از نام های ایرانی-اسلامی استفاده کردهاند. از پدران استقلال و سیاستمداران برجسته مانند محمد امین [رسولزاده] و ابوالفضل [اِلچیبِی] تا رهبران کنونی نظیر حیدر [علیاف] و الهام [علیاف]، همگی نامهایی دارند که ریشه در فرهنگ مشترک ایران و اسلام دارد. این شواهد تاریخی، این ادعا را که اسامی نوظهور جزئی از «سنت تاریخی» مردم آذربایجان هستند، کاملاً رد میکند.
اسامی نوظهور، ابزار هویتی جریانهای قومی
پدیده ظهور نامهایی مانند «قونتای»، «اُکتای»، «آیهان» و… که عمدتاً ریشه در زبانها و تاریخ قبایل ترک آسیای میانه و مغولستان دارند، یک انتخاب صرفاً زیباییشناختی نیست. این انتخابها با اهداف سیاسی و هویتی خاصی صورت میگیرد:
۱. گسست تاریخی و فرهنگی: این نامها تلاشی آگاهانه برای بریدن پیوند نسل جدید با گنجینه مشترک نامهای ایرانی و اسلامی است. هدف این است که یک نسل با نامهایی پرورش یابد که هیچ قرابت و نزدیکی فرهنگی با ریشههای اصیل مردم آذربایجان (یعنی ایران و اسلام) ندارند و صرفاً به یک دایره محدود و غیربومی از هویت آسیای میانه پیوند داده شوند.
۲. ساخت هویت جدید و مرزبندی: جریانهای قومگرا تلاش دارند تا با ایجاد یک «فرهنگ نامگذاری جایگزین»، مرزهای هویتی را تشدید کنند و یک تمایز مصنوعی بین خود و هویت کلان ایرانی به وجود آورند. این نام ها در واقع، پرچمهای هویتی کوچکی هستند که در فضای عمومی نصب میشوند تا نفوذ جریان قومگرا را در حوزه خصوصیترین انتخابها (انتخاب نام کودک) نشان دهند.
۳. ترویج پانترکیسم: ماهیت بسیاری از این نام ها، که تداعیگر خاقانها، جنگاوران مغول و اصطلاحات مرتبط با کوچنشینی آسیای میانه هستند (مانند قوبلای)، به طور مستقیم یا غیرمستقیم در راستای پروژه بزرگتر پانترکیسم قرار میگیرند. این پروژه تلاش میکند تا یک هویت واحد و سراسری ترکی را بدون توجه به تفاوتهای عمیق تاریخی، فرهنگی و مذهبی بین اقوام مختلف، از ترکیه تا چین، ایجاد کند. در این تصویر، هویت ایرانی و اسلامی مردم آذربایجان نفی شده یا به حاشیه رانده میشود.
حفظ گنجینه مشترک
انتخاب نام، حق والدین است، اما این حق در خلاء فرهنگی و تاریخی صورت نمیگیرد. زمانی که یک انتخاب شخصی، به ابزاری برای پیشبرد اهداف یک جریان سیاسیِ گسستآفرین تبدیل میشود، جامعه موظف است نسبت به آن حساسیت نشان دهد.
مردم آذربایجان، که مهد پرورش بزرگانی چون شهریار، ستارخان، باقرخان و… بودهاند، با نامهای محمد، علی، داریوش و… رشد کردهاند. جایگزینی این گنجینه غنی و ریشهدار با اسامی مندرآوردی و بیریشه در منطقه، نه تنها خدمتی به فرهنگ نیست، بلکه تلاشی برای تخریب پیوندهای هویتی و استفاده از کودکان به عنوان ابزار سیاسی است. لازم است فعالان فرهنگی و رسانهها، با آگاهیبخشی، مردم را به حفظ اصالت نامگذاری و ریشههای هویتی عمیق و مشترک ایرانی-اسلامی خود فرا بخوانند.
https://hamnava.ir/News/Code/2145461
0 دیدگاه تایید شده