گروه : اجتماعی
اشاره ـ حکیمه غفوری متولد ۱۳۴۳ دارای تحصیلات کارشناسی مدیریت بوده و کارمند آموزش و پرورش با ۳۴سال خدمت است. او یک سال به عنوان سرپرست تربیت معلم و سه سال نیز در سمت مدیر پرورشی در عرصههای مختلف شهری فعالیت نموده است. غفوری همچنین عضو هیئت رئیسه ورزشهای رزمی استان، عضو اتاق فکر برنامههای خانواده صدا و سیما و مشاور شورای شهر تبریز را در کارنامه کاری خود دارد. خانم غفوری دارای دو فرزند پسر است که یکی از فرزندانش به نام شهید صادق عدالت اکبری در زمره شهدای مدافع حرم محشور شده است. حکیمه غفوری در آزمون جدی انقلابی خود وارد عرصه انتخابات شورای شهر تبریز شده تا نقش خود را در راستای اهداف انقلاب و مدیریت راستین شهری به نمایش گذارد.
آنچه در ادامه میخوانید ماحصل گفتگو با او است.
- خانم غفوری؛ قصد دارید از محیط کاملا سالم و آرام و آموزشی به یک محیط خشن و پر از سر و صدای شورای شهر وارد شوید. حالا از روحیه لطیف مادر ایرانی هم میگذرم، آیا از تنشهای احتمالی نمیترسید؟
الان نه! قبل از اینکه تصمیم آمدن به این عرصه را بگیرم، واهمه زیادی داشتم و تضاد میدیدم از اینکه یک آموزش و پرورشی بودم و حال میخواهم به محیطی وارد شوم که سنخیتی با کار من ندارد. نهایتا چون خودم را قانع کردم که میتوانم در آنجا برخی کارها را انجام دهم، دیگر ترسی ندارم و با توکل به خدا و یاری خدا احساس میکنم ترس قبل از ثبت نام را ندارم.
- چه توانمندیهایی در حوزه تصمیمگیری و برنامهریزی برای مدیریت شهری در خود میبینید؟
من عمده مشکلات اساسی را ناکارآمدی و سوءمدیریت میبینم، اگر کارها درست مدیریت شود، فکر میکنم تمام برنامهها به درستی پیش میرود. اگر بگوییم برنامه نیست مسلما افرادی که وارد شورا میشوند برنامههایی دارند و در این دوره نیز کاندیداهای انتخاب شده برنامههایی خواهند داشت، من نیز برنامهای آماده کردهام منتهی برای اجرای این برنامهها باید بستر وجود داشته باشد، این بستر هم به مدیریت برمیگردد. اگر محیط به خوبی مدیریت شود و تشنج نباشد و مسائل غیر ضروری وارد محیط نشود بستر برای اجرای برنامهها خواهد بود؛ و من هم در آموزش سابقه مدیریت دارم و احساس میکنم کسی اگر بتواند در یک مدرسه ۳۰سال با نیروهای مازاد بر ۱۰۰۰نفر در سال مدیریت کند، مدیریت شورای شهر نیز سخت نخواهد بود.
- اتفاقا به نظرم سخت خواهد بود! و شما با دانش آموزان سروکار داشتید اما در این محیط بحث فنی است که از 100متر زیر زمین و مترو، درختان، ۱۴هزار کارگر و پرسنل، محیط زیست و از طرف دیگر موضوع شیرین پول صحبت میکنید. که مدیریت همه اینها در کنار هم واقعا وحشتناک است!
من معتقدم زیرزمین و مترو همه اینها به کار اجرایی شهرداری برمیگردد، کار شورا این نیست که به مسائل شهرداری وارد شود، اگر شورا در مرحله اول فرد مناسب برای شهرداری انتخاب کند که برنامه و اقتدار و غیرقابل نفوذ باشد که برخی مسائل از بیرون دیکته نشود و مدیر توانمندی باشد که بتواند مجموعه خود را مدیریت کند، در این صورت بسیاری از کارها به طرف شهرداری خواهد رفت و کار نظارت بر عهده شورا خواهد ماند.
اگر شهرداری که انتخاب میشود واقعا برنامه داشته باشد، و برنامهای مبتنی بر نیازهای شهر و مردم داشته باشد، مسلما نظارت هم راحت خواهد بود و نظارت بر کار آسان باشد. لازم نیست تک تک شورا در تمام زمینهها تخصص داشته باشند، بالاخره مشاور و کارشناس وجود دارد که با هماهنگ شدن در اتاق فکر و تشکیل کارگاه تخصصی مشکلات قابل حل است؛ منتهی مقوله پول را مطرح کردید اگر به داخل مجموعه دخالت ندهند، مابقی مشکلات و کارها حل میشوند.
- اولین برنامهای که برای ورود به عرصه شورای شهر آماده کردهاید و پیگیر هستید چیست؟
اولین برنامه انتخاب شهردار است و بعد از آن نظر عمده من بر آن است که تمام برنامههای قبلی را بایکوت نخواهیم کرد. بالاخره برخی برنامهها خوب هستند که شاید تصویب شده و وارد مرحله اجرا نشده یا شاید طرحهایی وجود دارد که در مرحله بررسی هستند، ابتدا باید برنامههای شورای قبلی را مدنظر قرار دهیم تا برنامههای قابل اجرا و خوب اجرا شوند. سپس برنامههای تازه ارائه شود وگرنه هر چهارساله افراد جدید برنامههای شورای قبل را کنار بزنند و برنامه خود را شروع کنند تا برنامه خود او نیز انجام شود دوباره چهار سال تمام میشود و برنامه اجرایی نمیشود. عمده برنامهها همان برنامههای قابل اجرای شورای قبل است که ناتمام ماندهاند.
- بحث نظارت و بازرسی ادوار گذشته مخصوصا شهردار فعلی و نقدی که به شهرداری و مدیریت شهر در دوره فعلی و شورا در کجای برنامهتان قرار دارد؟
در بحث شورای شهر و شهردار فعلی، واقعا شهردار بر مبنای توانمندیها و برنامهها و تعهد انتخاب نشده است. بلکه از طریق برخی بده بستان و معاملههایی شده که با یکدیگر تفاهم کردهاند که به کار هم کاری نداشته باشیم، در اینجا هم شهردار و هم شورا مشکل داشتند، اگر شهردار واقعا شهردار مقتدری بود بایستی اجازه نمیداد افرادی که اجازه ورود به حیطه کاری ندارند وارد نشود. هرچند دکتر شهین باهر ذاتا شخص توانمند و قابل احترامی باشد ولی خوبی آدمها مبنی بر مدیر خوب بودن نیست.
به نظر من دکتر شهین باهر از نظر مدیریت فرد دهن بینی بود و قوه تصمیم نداشتند و شورا هرچه دیکته میکرد با همان برنامه پیش میرفت و شورا هم از وظیفه خود خارج شده بود، وظیفه شورا این نبود که به تمام مسائل ریز شهرداری دخالت کند که همین مسائل سبب شده بود سرگرم مسائل خارج از وظایف شود، اینکه وظیفه اصلی خودشان که هماهنگی مدیریت شهری بود غافل شوند بسیاری مشکلات نیز چون نتوانسته بودند مدیرها را با هم هماهنگ و هم راستا کنند نشأت گرفته بود، یعنی در مدیریتهای شهری ما یکسری پراکندگی وجود داشت و نمیتوانستند در یک برنامهای به تفاهم برسند زیرا هماهنگ کننده شورای شهر بود که از این مسائل و وظایف غافل بود.
- در موضوع مطالبات شهری به کجا رسیدهاید؟ عمده ترین بحثی که کاندیداهای شورای شهر مطرح است بحث حاشیهنشینی است و پاشنه آشیل شوراها مبحث حاشیه نشینی است؟
چون فکر میکنند رای در آن مناطق است به آنجا کشیده شدهاند! درحالی که بحث حاشیهنشینی صرفا کار شورا نیست که بگوییم صرفا شهرداری یا شورا کوتاهی کردهاند که برمیگردد به نهاد و سازمانهای دیگر که باید هماهنگ باشند و منابعی فرا استانی بیاید، یعنی در این حوزه همکاری نمایندگان مجلس و همه ارگانهای دیگر باید باشند تا حاشیهنشینی حل شود ولی چون در آن مناطق رای هست برخی کاندیداها بهرهبرداری میکنند.
- در بحث مطالبات شهروندی، اولویتبندی تان به چه شکل است؟
بالاخره هر مطالبهای در جای خود یک مشکل است. ولی عمدهترین مشکل جامعه ما مشکل فرهنگی است، فرهنگ این نیست که در ایام اللهها برنامه برگزار کرد، در حالیکه اگر فرهنگ زیرساختی روی کیفیت بخشی به فرهنگ شهروندی تلاش کنیم و فرهنگ شهروندان رشد کند، همکاری افراد با ارگان و ادارات بیشتر شود برنامه به خوبی پیش خواهد رفت.
من یک مسئله ساده را در اینجا مطرح میکنم؛ در بحث نظافت و تمیزی شهر، اگر در این تمیزی شهروندان با هم همگام و همسو نباشند، مسلما شهردار به تنهایی نخواهد توانست کاری پیش ببرد، از یک طرف شهردار تمیز میکند و از طرف دیگر شهروند دوباره کثیف خواهد کرد. درحالیکه باید بدانیم در پاکیزه نگهداشتن شهر همه ما وظیفه داریم و باید دست به دست هم دهیم، یا بحث ترافیک اگر برنامه مصوب شود، امروز من شهروند همکاری نکنم برنامه تصویب شده سرجای خود نخواهد رفت. به همین دلیل ابتدا باید سطح آگاهی و همیاری شهروندان را بالا ببریم و من شهروند هم به حق و حقوق خود و هم دیگران آشنا شوم تا بدانم که چه چیزی از این مجموعه خواهم خواست و چه دینی به این مجموعه دارم؛ اگر مردم را به این مرحله باور برسانیم، فکر میکنم پنجاه درصد مشکلات حل خواهد شد و بعد از آن پنجاه درصد باقی مانده را میتوانیم با مشارکت همدیگر جا بیندازیم.
- شما در لیست بسیاری از ائتلافها هستید ، سابقه ارزشی، مادر شهید بودن، برند بودن که در همه ائتلافها جذاب هست که در لیست خود شما را جا دهند و لیستها هم همیشه سهمخواه بودند. این موضوعات را چگونه مدیریت خواهید کرد و برنامهتان برای امروز و آینده چیست؟
خارج از بحث انتخاباتی خودم را به عموم مردم نزدیک میدانم و معتقدم شورا جای سیاسیکاری نیست. من و امثال من که که وارد شورا میشوند دیگر نمیتوانند بگویند من برای فلانی کار میکنم برای فلانی کار نمیکنم، باید مشکلات کلیه مردم در نظر گرفته شود و اینکه من به هیچ عنوان به هیچ ائتلافی تعهد ندادم و میثاق نامه امضا نکردهام. چون اصرار داشتند و اکثرا هم جوانان ولایی و دلسوز درخواست کردند و دوست داشتن درکنارشان باشم. البته فارغ از مسائل انتخاباتی عضو ائتلافشان شدهام ولی به هیچ عنوان تعهدی ندادهام و برخی طیفها هم که در عموم ما را جدا از آنها میدانند هم فقط لیست هست که خواستهاند حمایت کنند که خارج از فضای انتخاباتی است.
ما قبل از انتخابات کنار مردم بودهایم و اگر عمری باشد بعد از انتخابات هم زندگی در کنار انان خواهیم کرد و عمر مفید انتخابات هم دو سه ماه خواهد بود، به خاطر این چند ماه نمیخواهیم از مردم جدا شویم؛ بعد از شهادت صادق جوانانی هستند که واقعا خانه ما و خود ما را مأمن و پناهگاه میدانند، به همین خاطر این برای من بهتر از شورا است و نمیخواهم این جایگاه را از دست بدهم. ممکن است ضربه آن را بخورم و اصلا در انتخابات پیروز نشوم ولی اولویت اول برای من مأمن بودن برای جوانان است بعد شورا.
- میگویند خانم غفوری اگر به مجلس شورای اسلامی کاندیدا میشد، بهتر جواب میداد؟
من به شخصه به دنبال مرتبه بالا و شغل راحت نیستم، بله سال ۹۸ اصرار زیادی بود که وارد عرصه انتخابات مجلس شوم و امروز هم اگر بگویند مجلس چون تفاوت زیادی نمیبینم و میخواهم برای مردم کار کنم شاید در اینجا کوچکترین کار برای من خدمت باشد که در مجلس نباشد. یعنی ملاک من نام بلند و مرتبه و جایگاه بلند نیست، هرجا بتوانم برای مردم قدمی بردارم برایم کافی است.
- در خصوص شهر شاد و فرهنگسازی برای برنامههای فرهنگی و هنری شهروندان چه برنامهای دارید؟
کار شورا امنیت انتظامی نیست، کجا اسلام منع کرده که مردم شاد نباشند و غمگین باشند. بالاخره شاد بودن نیاز مردم است و مردم به لحاظ روحی شاد باشند همه کارها به خوبی جلو خواهند رفت، برخی بهخاطر اینکه چهره اسلام را همیشه غمگین جلوه دادهاند، در حالیکه اسلام همه چیز را درجای خود میگوید بله ایام سوگواری هم داریم، ولادت و شادی هم داریم . همانگونه که تاکید مقام معظم رهبری به این است برای نمونه اسلام مردم را در کجا از ورزش منع کرده است؟ ورزش خود نوعی فرح بخش برای مردم است و به هیچ عنوان اعتقادی به این ندارم و از طرف دیگر هم فکر نکنید کسی که حجاب ندارد شاد است و کسی که حجاب کامل دارد غمگین است در حالیکه این مسائل ارتباطی بههم ندارند و نباید تلفیق کنیم مسلما شاد بودن جامعه و اعتقادات اخلاقی مقولههای جدایی هستند.
- نصف جمعیت تبریز بانوان هستند. هر دوره هم که بانوان وارد مجلس شورای شهر شدهاند، کاری برای همجنس خود انجام ندادهاند. مثلا گرمخانه و پناهگاه تبریز تحقیقاتی انجام دادید؟ تمام بانوان تبریز بالاخص برای بانوان آسیب دیده و در معرض آسیب ؟
در مرحله اول نمیخواهیم جنسیت را جدا کنیم، مشکلات زیادی داریم که هم برای آقایان و هم برای بانوان مشکل است در ابتدای کار مرز بندی کردن اینها ممکن است خطا باشد. ولی در کنار آن بله بالاخره به هم جنسی خود تعصب بیشتر است و یا پنجاه درصد جامعه خانم است در کرسی های موجود پنجاه درصد به چشم نمیخورد که یکسری مطالبه و ضعف هستند که همه به جامعه برنمیگردد، بلکه به قشر خودمان برمیگردد که شاید نخواسته این خودمان را درگیر بعضی مسائل کنیم یا از طرف آقایان زمینه مساعد و امنیت لازم برقرار نشده است که خانمها وارد این عرصهها شوند. انشالله که امنیتی و زمینه مساعد برقرار شود و پنجاه درصد بانوان هم وظایف خود را ایفا کنند و در کنار اینها همان که شاد کردن جامعه یا پر کردن اوقات فراغت جوانان مسلما گرمخانه ها را تعدیل خواهد کرد. ما نباید مُسکن بزنیم بلکه پیشگیری کنیم که با برنامه ریزی و با دیدگاهی که آنها هم عضوی از جامعه هستند و اخیرا روانشناسان هم آنها را به عنوان مریض تلقی میکنند باید درمان شوند.
- وقتی در مباحث آسیب اجتماعی مروری میکنیم، به بحث معاونت فرهنگی ورزشی یا سازمان مخصوصا در دوره دکتر شهین باهر، سازمان فرهنگی هنری شهرداری و معاونت شهرداری سهمی بود که نه مشکل ورزش حل شد، نه ورزش قهرمانی که گفتند وظیفه شهرداری نیست. حتی ورزش شهروندی را هم نتوانستند حل کنند؛ نگاه خانم غفوری به ورزش، فرهنگ و هنر ؟
ورزش قضیه عمده است که در کل جامعه ما ضعف دارد. چه آقایان چه خانمها، خصوصا در خانم ها؛ امروز ما به سمت صد در صد آپارتمان نشینی حرکت میکنیم و در آپارتمان نشینی هم فضاهای محلهای حتما فراهم شود و در کنار آن دیدگاه مردم نیز سوق داده شود به آنجا که اینها نیازهایشان است که باید دنبال آن حرکت کنند، البته اگر امکانات فراهم شود مسلما مردم به آن سمت رو خواهند آورد، که عمده وظیفه شهرداری همین ورزش همگانی است ولی ورزش قهرمانی باید با ارگانهایی هماهنگ شود و شهرداری کمتر وظیفهای در زمینه ورزش قهرمانی دارد.
جوانان بیشتر مشتاق هستند به دوچرخه سواری, کدام فضا و زیرساخت مناسب با توجه به رعایت مقررات اسلامی و هم اینکه جوان بتواند در زمینه ورزشی مورد علاقه خودش فعالیت کند آماده شده است؟ وگرنه یا باید شئونات اسلامی را زیرپا بگذاریم یا از خواسته و علایق دور شویم. اینها یکسری مسائل هستند که باید پرداخته شود و لازمه آن هم این است که مسئولان دغدغه داشته باشند.
با هنر، فرهنگهای مختلف جامعه را میتوان تبیین کرد و جا انداخت، سبک اسلامی و ایرانی توسط هنرمندان میتوانیم بشناسانیم مخصوصا جوانان را که از سبک زندگی ایرانی و اسلامی غافل هستند و مسائل اجتماعی هم تا زمانیکه زمینه برای مردم فراهم نشده و مردم نتوانستهایم راهکاری برای حل مشکلات مادی و مالی و معنوی، رفاهی و تفریحی، سلامت فراهم کنیم به دنبال خود مشکلات اجتماعی خواهد آورد.
- موضوع بعدی در مورد سرمایهگذاری و سرمایه داری شهر؛ نگاهی که وجود دارد این است که در این دوره شورا که لیست امید و نگاههای کارگزاری حضور داشت و سرمایهداری را تقویت میکردند، در بحث سرمایهگذاری و سرمایهدارها چه نگاهی دارید و جذب سرمایهگذار را برای تبریز توفیق میدانید یا نه بیشتر در بحثهای مردمسالاری و تعاونی ها هستید؟
مسلما سرمایه گذاری باید انجام شود و اگر نباشد از کجا باید شهر روی پای خود بایستد. منتهی علاوه بر جذب سرمایهگذاری، نگهداری آن مسأله مهمی است، عمدتا احساس من این است که سرمایهگذارهایی که امروز رفتهاند همه با بیمهریهابی مواجه شدهاند و سرمایهداری که برای سرمایه گذاری میآید به دنبال سود و هزینه است. منتهی قراردادها به گونهای بسته میشود که سرمایهگذار فقط با هزینه مواجه میشوند و سودی هم حتی به جیب شهر نمیرود. بلکه به جیب افرادی خواهد رفت که نقش دلالی را ایفا میکنند، مسلما باید سرمایهدارها را جذب و بعد از جذب با قراردادهای معقول و منطقی حفظ کنیم که در شرایطی خواهد بود که شفاف سازی در تمام زمینهها انجام بگیرد و مردم از قضایا مطلع شوند بسیاری از مشکلات حل میشود. امید این است که مسؤول خوبی برای جذب سرمایهگذار باشیم و با بستن قراردادهای خوب هم شهر سود ببرد و هم سرمایهگذار تا بتواند در ادامه نیز به سرمایهگذاری خود ادامه دهد.
https://hamnava.ir/News/Code/4017824
0 دیدگاه تایید شده