گروه : فرهنگی
همنوا / رسول جوانعلیآذر: کوفه یعنی در هر حالی بتوانی ماهی ات را بگیری، فرق نمی کند از آب گل آلود باشد یا آب زلال. کوفه یعنی اهل اقتضا باشی، اگر روز، روز حسین بود پیش پیش برایش پارچه تبریک بزنی، و انتصاب بجا و شایسته اش را تبریک بگویی اما اگر زبانم لال روال کار برگشت و همای امارت بر دوش پسر زیاد نشست بی گدار به آب نزنی، سریع و بی صدا جبهه ات را عوض کنی، بیهیچ شرم و تردیدی به دیدارش بشتابی و تبریکات صمیمانه ات را نثارش کنی و دعای خیرت را بدرقه راهش، و بگویی که همیشه برای خدمتگزاری به دین و مملکت آماده ای، گاهگاهی سری به دفترش بزنی و احوالی از او بپرسی، خلاصه اینکه در چشم باشی. کوفه یعنی زبان تعامل را بدانی، بدانی با هر کس با کدام زبان سخن بگویی.
رگ خواب هر کس و هر گروه را خوب بشناسی، بدانی با برخی باید به زبان دین سخن بگویی با گروهی دیگر به زبان دنیا، و تو تفاوت این هر دو را خوب بدانی .. کوفه یعنی بدانی فاصله صف پسر علی و پسر زیاد آنقدر نزدیک است که میتوانی میان دو نماز مغرب و عشا، سمت شمشیرت را عوض کنی بی آنکه آب از آب تکان بخورد.. کوفه، یعنی اینکه کمی تاریخ بدانی، حتی روایت و حدیث، اینها لوازم ضروری کار توجیه اند، با اینها میتوانی برای همه چرخشها، سکوتها، قصور و کژیهای خودت و گروه و دولت محبوبت حجت بتراشی و خودت و تمام تاریخ را سر بدوانی..
کوفه یعنی اینکه بدانی آنانکه راهشان به دارالاماره افتاده مستاجران چند روزه ای بیش نبوده اند، علی ابن ابیطالب باشد یا حجاج ابن یوسف، مختار ثقفی باشد یا مصعب ابن زبیر، از این میان دولت هرکه عدالت پیشه تر و حق گراتر، مستعجل تر.. آنکه میماند دارالاماره است و خمره های طلایش، تویی که باید بدانی از این بنای ویرانه، چگونه توبره عافیت را پر کنی.
https://hamnava.ir/News/Code/7218954
0 دیدگاه تایید شده