گروه : آرشیو

از روزی که شهردار تبریز شغلی برای جامعه بیکاریزده شهرمان پیشنهاد کرده و راهکار مبارک دلاکی را پیش روی جوانان جویای کار نهاده مدام دارم به داستان معروف حمام رفتن بوسعید فکر میکنم.
از روزی که شهردار تبریز شغلی برای جامعه بیکاریزده شهرمان پیشنهاد کرده و راهکار مبارک دلاکی را پیش روی جوانان جویای کار نهاده مدام دارم به داستان معروف حمام رفتن بوسعید فکر میکنم. جناب شیخ عطار در منطق الطیر داستان حمام رفتن بوسعید را تعریف میکند. میگوید قایم بوسعید (یعنی دلاکی که بوسعید را کیسه میکشید) مرد خامی بود و برای این که نشان دهد چقدر برای تمیز شدن شیخ زحمت کشیده مدام شوخ و چرکی که از بدن شیخ جدا میشد را روی بازوی او جمع می کرد. در همین حال برای این که از فیض حضور شیخ بیبهره نماند از او سوال می کند که: معنای جوانمردی چیست؟ شیخ هم نگاهی به بازوی خود میکند و می گوید: جوانمردی پنهان کردن شوخ و چرک مردم است. دلاک که متوجه اشتباه خود میشود به پای شیخ میافتد و از او عذر میخواهد حالا این قصه چه ربطی به ماجرای شغل پیشنهادی آقای شهردار دارد؛ عرض میکنم. از آنجا که قرار است همه ما شغل دلاکی را به عنوان یکی از شغل های آرمانی جامعه محسوب کنیم و سعی کنیم تمام صفتهای یک دلاک خوب را در خود بپروریم باید توجه کنیم که یکی از صفتهای مهم یک دلاک خوب همین «شوخ پنهان کردن» است. مثلا یک شهروند خوب که یک دلاک خوب هم میتواند باشد-البته اگر بخت به او روی آورد و خوش شانس هم باشد- نباید شوخهای شهر را جلو چشم شهردار بیاورد، نباید بگوید این همه چاله چوله و دستانداز برای چیست؟ نباید بگوید که بعد از ده سال انتظار تازه خط اول مترو افتتاح شده با این حساب از بقیه خط ها خبری نخواهد شد؟ نباید بپرسد که آیا انتصابات فامیلی هم در حوزه دلاکی بوده یا برای هر یک از نورچشمان یک میز مدیریت کنار گذاشته شده؟ یک شهروند خوب و یک دلاک نمونه نباید شوخ و چرک شهر را پیش چشم مدیرانش بیاورد. این هم جهانبینی و درایت شهردار که با یک تیر دو نشان زده، هم مشکل بیکاری جامعه را رفع کرده و هم مسائل مورد انتقاد جامعه را رفع و رجوع کرده. حقا که شیخ عطار باید به جای بوسعید قصه شهردار در حمام را مینوشت.
مهین تبریزی
https://hamnava.ir/News/Code/37231
0 دیدگاه تایید شده