×

منوی اصلی

اخبار ویژه

امروز : جمعه 2 آذر 1403  .::.   برابر با : Friday 22 November 2024  .::.  اخبار منتشر شده : 26250 خبر
شعر سعدی تا مغز استخوان انسان رسوخ می‌کند

همنوا_حامد حامدی

اول اردیبهشت‌ماه بنا به گفته خود حکیم شیخ ابومحمّد سعدی، روز آغاز سرایش و نگارش کتاب ارجمند "گلستان سعدی" است و از این روی این روز در تقویم ملی ایران، روز بزرگداشت سعدی نامگذاری شده است. به همین مناسبت به سراغ دکتر ابراهیم اقبالی استاد ادبیات فارسی دانشگاه تبریز رفتیم و از او درباره دلایل ماندگاری سعدی و همچنین دوستان تبریزی سعدی پرسیدیم.

 

- آقای دکتر اقبالی! بفرمایید چرا باگذشت بیش از هفت قرن از روزگار سعدی، مکتب ادبی او و کتاب‌هایش جزو پرمخاطب‌ترین گونه و کتاب‌های پدید آمده در تاریخ ادبیات فارسی است؟

نقش سعدی در تاریخ ادبیات از چند جهت قابل بررسی است؛ نخست این که سعدی زبان شعر را به زبان عامه مردم نزدیک کرد. البته در این راه مدیون دو شاعر قبل از خود است؛ یکی انوری و دیگری شاعر عرب‌زبان «متنبي» است که این راه را پیش از سعدی گشوده بودند. این تاثیر را در مضمون‌هایی که سعدی در شعر و نثر به کار برده به وضوح می‌بینیم. او برخی اشعار متنبی را به عینه در گلستان آورده و در برخی موارد آن را ترجمه هم کرده است مانند بیت «کس نیاموخت علم تیر از من/ که مرا عاقبت نشانه نکرد». همین موضوع باعث شده است که از پس قرن‌ها ما اکنون به زبان سعدی حرف بزنیم؛ زبان محاوره و گفتار عامیانه ما همان زبان سعدی است با تغییراتی جزئی. رمز موفقیت سعدی همین بوده است که کلمات و اشعار خود را مثل خاقانی پر از تشبیهات و استعاره‌های دور از ذهن نکرده و برای آرایش کلام، ظرفیت‌های خود زبان را به کار برده است. این به برکت تسلط سعدی به دو زبان بزرگ اسلامی یعنی عربی و فارسی است. شما در این بیت دقت فرمایید:

در پای کوی تو سر ما می توان برید/ نتوان بریدن از سر کوی تو پای ما

این شعر تا مغز استخوان انسان نفوذ می‌کند و هیچ تشبیه و کنایه و صنایع ادبی سخت در آن به‌کار نرفته است و با یک جابه‌جایی، شعر خیلی زیبایی سروده است. اگر در اشعارش صنعت ادبی هم بکار می‌برد، صنایع غیرمتکلف و آسان‌فهم را انتخاب می‌کند؛ مثل حسن تعلیل که در آن شاعر برای پدیده‌ها، علت شاعرانه بیان می‌کند؛ مانند این بیت:

گفته بودم چو بیایی غم دل با تو بگویم/ چه بگویم که غم از دل برود چون تو بیایی

گاه در اشعار دو فعل به‌کار می‌برد؛ یکی منفی و یکی مثبت:

عاقبت از ما غبار نمانَد/ زنهار تا زتو در خاطری غبار بماند

کل شعر از «غبار نماند» و «غبار بماند» تشکیل شده است، بدون پیچیده کردن مضامین. در عین حال سعدی غزلیات قدرتمندی هم دارد. قاآنی می‌گوید غزلیات سعدی را استقبال کرده و با این اشعار دیوانی ساخته بودم. روزی در مجلسی، مغنی غزلیات سعدی را می‌خواند؛ آنقدر شیرین و استوار بود که از خود خجالت کشیدم و آن دیوان را به داخل بخاری انداختم و سوراندم. صد البته زبان عشق سعدی در غزلیات هم زبان احساسی صرف نیست و باز حکیمانه است.

 

- از تاثیری که سعدی در جهان و درغیر فارسی‌زبانان گذاشته است بفرمایید.

برای محکم بودن نفوذ سعدی در این جهان تنها این نکته کافی است که اولین رئیس‌جمهور فرانسه، اسم سعدی را برای خود برگزیده «سعدی کارنو» و طبق وصیت او به خانواده، در هرعصری در این خاندان فرزند پسری به نام «سعدی» نامگذاری می‌شود. «امرسون» شاعر بزرگ آمریکایی در تمامی اشعار خود بعد از آشنایی با «سعدی»، ردپای او را در اشعارش جاگذاشته است. همو نقل می‌کند که وقتی برای اولین بار ترجمه آلمانی «گلستان» را به من دادند و آن را خواندم، گمان کردم که تورات ایرانیان است تا این که آگاهان گفتند این یک کتاب آسمانی نیست و کتابی است از یک شاعر ایرانی. سعدی هم در نظم استاد است و هم در نثر و این دایره تاثیر جهانی او را بالا یرده است. به‌سختی می‌شود شاعری را در جهان پیدا کرد که نثرنویس خوبی هم بوده باشد و نثرنویسان قهار هم عموما از سرایش شعر عاجزند. او در نثر «گلستان» را دارد که در همین ایران خودمان شاعران زیادی مانند جامی در «بهارستان» و قاآنی در «پریشان: خواستند بر آن نظیره بنویسند که هرگز به پای سعدی نرسیدند. این همان کتابی است که تا چند سال قبل در مکتب برای کودکان ابتدایی تدریس می‌کردند؛ همینقدر سهل و ممتنع! در مقابل «بوستان» را هم دارد که اتوپیا یا آرمانشهر سعدی است. در این کتاب «دنیا آنچنان که باید» را در قالب شعر بیان کرده است. دلیل دیگر جهانشمولی سعدی، زبان حکمت و پند اوست. سعدی در نظامیه بغداد تحصیل کرده است و اتفاقا تسلط به ربان عربی در او همانجا پدید آمد. چهل سال به تحصیل پرداخته و چهل سال دوم عمر را به گشت و گذار و سفر به شهرهای مختلف گذرانده. اگر آنگونه که مورخین گفته‌اند سعدی 120سال عمر کرده باشد، او در چهل سال سوم و پایانی عمر به نوشتن گلستان و بوستان همت کرده است. شما تصور کنید فردی تجربه چهل سال تحصیل و چهل سال سفر را بخواهد بنویسد؛ همین است که سعدی را بدل به حکیمی می‌کند که نظیرش نیامده.

 

- ما در اشعار سعدی به موردی برمیخوریم که او از دوستی تبریزی سخن به‌میان می‌آورد. این دوست سعدی در تبریز شناخته شده است؟

مشخص است که سعدی دوستانی در آذربایجان داشته است. چه آنجا که از جنگجویی فردی در اردبیل می‌سراید «یکی آهنین پنجه در اردبیل/ همی بگذرانید پیلک ز پیل» و چه آنجا که در با همام تبریزی مکاتبه داشته است و دیداری هم اتفاق می‌افتد. اما او در باب چهارم «بوستان» حکایت زاهد تبریزی را می‌گوید «عزیزی در اقصای تبریز بود/ که همواره بیدار و شب خیز بود

شبی دید جایی که دزدی کمند/ بپیچید و بر طرف بامی فکند»

برای محققان مشخص نیست که این عارف و زاهد تبریزی چه‌کسی بوده است، اما این شعر نشاندهنده میزان ارادت سعدی به اوست.

 

برچسب ها :

  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط تیم مدیریت در وب منتشر خواهد شد.
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.