×

منوی اصلی

اخبار ویژه

امروز : سه شنبه 24 مهر 1403  .::.   برابر با : Tuesday 15 October 2024  .::.  اخبار منتشر شده : 26093 خبر
«جغرافیای شاعرانگی» در شعر شهریار

همنوا |  لیلا حسین نیا

شاعر معاصر از جهان اطرافش به سادگی عبور نمی‌کند. هرچند در آثار شعر کهن پارسی نیز نشانه‌هایی که حاکی از جغرافیای زیسته شاعر باشد کم نبود. ما در تورق دیوان حافظ از آب رکن‌آباد می‌خوانیم و درسفر سعدی به لبنان از سیاحت طرابلس بازمی‌گردیم. اما این نشانه‌ها تنها واگویه‌ای کلی از جهان اطراف شاعر است. این که شاعر بتواند در اثر خود به گونه‌ای دقیق از جهان اطرافش، از جغرافیایی که در آن زیسته سخن بگوید، امکاناتی است که شعر معاصر و جهان‌بینی جدید شعر به او بخشیده است. از جمله شاعرانی که در آثار خود از جغرافیای اطراف و جهان زیسته خود به خوبی سخن گفته و ما را در جریان جزئیات بستر زندگی خود قرار داده استاد شهریار است. این شاعر بی‌نظیر ایرانی که در زمره محبوب‌ترین چهره‌های معاصر هنر ایران قرار گرفته است، در اشعار خود به خوبی نشانه‌هایی در باب جغرافیا ارائه می‌دهد. در یادداشت پیش‌رو به چند نکته جغرافیایی از شعر شهریار اشاره می‌کنیم.

حیدربابا، مهم‌ترین تصویر جغرافیا در ادبیات

باید قبول کرد که کمتر اثری مانند حیدربابای شهریار توانسته است سیمای جغرافیا را در شعر بازتاب دهد. این اثر منحصر به فرد روایتی است از روزگار کودکی شاعر که به دلیل بلواهای سیاسی تبریز و فعالیت‌های سیاسی پدرش، از تبریز به روستای خشگناب کوچ کرده بود. شهریار در شعر حیدربابا، یک نماد جغرافیایی یعنی کوه را مخاطب شعرش قرار داده است و نخستین ابیات شعر هم با توصیف وضعیت آب و هوایی و عوارض جغرافیایی آغاز می‌شود:

حيدربابا ، ايلديريملار شاخاندا

سئللر ، سولار ، شاققيلدييوب آخاندا

از دیگر ارتباطات مهم حیدربابا با موضوع جغرافیا، نام بردن مدام از عوارض جغرافیایی منطقه‌ای است که کودکی شاعر در آن گذشته است: شنگیل آباد، قره چمن، داشلی بولاخ و... همچنین نمودهای مردم‌شناسی این جغرافیا و آداب رسوم مردم آن سرزمین در منظومه حیدربابا نمودهای فراوانی دارد. به عبارت دیگر تمام نمودهای جغرافیا در شعر حیدربابا دیده می‌شود. این منظومه یک سیر و گلگشت در جغرافیای روستای خشگناب است که می‌تواند خواننده را با دقیق‌ترین نشانه‌های جغرافیایی محل زندگی شاعر آشنا ‌کند. شاید بتوان گفت یکی از دلایل محبوبیت بی‌نظیر این منظومه میان مردمان منطقه آذربایجان همین توجه به بعد جغرافیایی و سخن گفتن از مناطقی است که مردمان این ناحیه با آن آشنایی دارند. به عبارتی بازتاب عناصر جغرافیایی در یک اثر هنری مانند شعر، مخاطب را به نوعی هم‌حسی با شاعر می‌رساند و صداقت عاطفه به کار رفته در اثر را نشان می‌دهد.

هنر شهریار، حیدربابا را تبدیل به نمادی از نوستالژی کرده است. نمادی که در آن تمام نشانه‌های زیست غیر مدرن و روستایی ایرانیان گنجانده شده است و شهریار با بیان خاطرات کودکی خود، این نماد را برای عموم مخاطبان باورپذیر کرده است.

ای وای مادرم و راه قم

یکی از مهم‌ترین آثار شهریار در حوزه شعر نیمایی منظومه «ای وای مادرم» اوست. این شعر نیمایی که تجربه زیسته شاعر بعد از مرگ مادرش را روایت می‌کند در بخشی از متن به جریان دفن مادر در قم اشاره می‌کند:

«در راه قم به هرچه گذشتم عبوس بود

پیچید کوه و فحش به من داد دور شد

صحرا همه خطوط کج و کوله و سیاه

طومار سرنوشت و خبرهای سهمگین

دریاچه هم به حال من از دور می‌گریست»

نگاه شهریار به عوارض طبیعی مسیر تهران تا قم با حالت روحی او در جریان فوت مادرش ارتباط نزدیک دارد. شاعر به خوبی توانسته است از نمادهای جغرافیایی مسیر دفن مادرش برای بیان حال روحی فروپاشیده خود بهره گیرد.

سیمای تهران در غزل شهریار

شهریار بعد از مهاجرت به تهران اغلب در غزل‌هایش از تهران صحبت می‌کند. بهجت‌آباد و لاله‌زار و... از جمله محل‌هایی است که شهریار درباره آن صحبت می‌کند اما یکی از جالب توجه‌ترین ابیات شهریار که در آن جغرافیای تبریز و تهران را در هم آمیخته است این بیت می‌تواند باشد:

سرود آبشار دلکش پس قلعه‌ام در گوش

شب پاییز تبریز است و در باغ گلستانم

در این بیت می‌توان ابتدا سری به روستای پس قلعه در حوالی تهران زد و سپس به باغ گلستان تبریز آمد. ذهن خلاق شهریار در ایجاد ارتباط بین جغرافیای دو شهر تبریز و تهران به دو منطقه مشهوراشاره می‌کند و خاطرات مخاطب را در به جالش می‌کشاند.

 

 

  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط تیم مدیریت در وب منتشر خواهد شد.
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.