علامه عبدالحسین امینی معروف به علامه امینی در سال ۱۲۸۲ هجری شمسی در روستای سردها از توابع بخش مرکزی شهرستان سراب آذربایجانشرقی چشم به جهان گشود که اسم او را پدرشان به سبب عشق وافری که به امام حسین(ع) داشتند؛ «عبدالحسین» گذاشتند. از همان اوان کودکی آثار نبوغ و تیزهوشی در او مشاهده میشد. این امر پدر را که خود از اهل دانش بود بر آن داشت که لحظهای از تعلیم او غافل نشود و از هر فرصتی برای ارتقای سطح معلومات او استفاده نماید. این تلاشها ثمر داد و این کودک را به مرحلهای از کمال و دانایی رساند که اندیشمندان بزرگ دنیای اسلام را به تحسین و تکریم او وا داشت.
كودكی عبدالحسین مانند دیگر همسالانش سپری نشد، بلكه او از همان كودكی، استعداد و تیزهوشی عجیبی از خود نشان میداد. وی از آغاز زندگی، با حافظه قوی و سرعت عجیبش در درک مسائل دینی، همه نگاهها را به خویش جلب كرد. روح پرسشگر و جستوجوگر عبدالحسین نمیگذاشت تا او مانند دیگر كودكان باشد. هر كس در كودكی او را درک میكرد، از تیزهوشی وی خبر میداد.
دوران تحصیل و اساتید علامه
نخستین معلم علامه امینی رحمهالله پدر بزرگوارشان میرزا احمد امینی تبریزی بوده است. وی که خود اهل فضل و در زهد، تقوا و علم در بین اقران معروف بود، مقدمات خواندن و نوشتن و برخی از کتابهای رایج را در خانه به او آموخت. وقتی پدرش متوجه استعداد فوقالعاده و هوش سرشار فرزندشان شدند او را برای تکمیل تحصیلات به معروفترین مدرسه علمیه آن روز تبریز برده و از آن پس علامّه امینی نزد استادان ممتازی مانند سیدمحمد موسوی معروف به «مولانا» و آیتاللّه سیدمرتضی خسروشاهی و آیتاللّه حسن توتونچی به آموختن دانش پرداخت.
به راهنمایی اساتید خویش برای تکمیل مدارج عالی تحصیلی به حوزه علمیه نجف رهسپار شد و در این شهر بزرگ علاوه بر کسب فیض از محضر استادان مبرزی چون آیتاللّه سیدابوالحسن اصفهانی و آیتاللّه میرزا محمد نائینی و مرحوم آیتاللّه شیخ محمدحسین کمپانی و شیخ محمدحسین کاشف الغطا از برکات بیپایان معنوی بارگاه مولیالموحدین علی بن ابیطالب علیه السلام برخوردار شد. او به سبب تلاش و اهتمام فوقالعادهای که در تحصیل داشت، در اندک مدتی به اخذ درجه اجتهاد از مراجع تراز اول آن روز موفق شد.
آثار علمی و تألیفات
مرحوم علامه امینی در طول زندگی پربار خود کتابهای بسیاری تألیف نمود که بینظیرترین تالیف وی مجموعه «الغدیر» است؛ همچنین «تفسیر سوره فاتحه»، «شهداء فضیلت» (در شرح حال دانشمندان شیعه که از قرن چهارم تا عصر حاضر به شهادت رسیدهاند)، «سیرتنا و سنّتنا» (در پاسخ به علّت محبّت فراوان شیعه به اهل بیت(ع) و ردّ غلوّ)، «تحقیق و تصحیح کامل الزیارات ابن قولویه»، «ادب الزائر در آداب زیارت امام حسین علیهالسلام»، «ریاض الانس»، «تعلیقه بر مکاسب و رسائل شیخ انصاری»، «العترة الطاهرة فی الکتاب العزیز»، «ثمرات الاسفار» و «رجال آذربایجان» برخی از آثار وی هستند.
هریک از این آثار در نوع خود، علاوه بر پاسخ به سؤالات علمی، مشتمل بر نکات دقیق و ارزشمند تحقیقی هستند و برخی از زوایای تاریک علمی و پژوهشی را روشن میسازند.
مجموعه «الغدیر»
علامه امینی بیشتر عمر خود را صرف تدوین و نگارش کتاب الغدیر کرد. وی حدود چهل سال و هر روز ۱۶ ساعت در تهیه مطالب این دائرةالمعارف بزرگ اسلامی زحمت کشید. این اثر مشتمل بر بیست جلد است که تاکنون ۱۱ جلد آن چاپ و منتشر شده است.
وی در تبیین هدف خود از نگارش الغدیر گفته است: «الغدیر ملل اسلامی را در یک صف واحد متحد و متشکل میسازد. مجموعه مطالب این اثر اتحادی را که در زمان رسول خدا صلی الله علیه و آله وسلم در سایه همدلی اسلامی بین صفوف مسلمین بود دوباره به جوامع اسلامی برمیگرداند.» در یک نگاه تمامی مطالب الغدیر در دو موضوع کلی خلاصه میشود: اثبات ولایت مطلقه ائمه معصوم علیهم السلام از طریق اثبات خلافت بلافصل امیرالمؤمنین(ع)؛ نفی ولایت غیر معصوم در اسلام.
خدمات علامه امینی
یکی از کارهای مهم علامه امینی احداث کتابخانه بزرگی در نجف اشرف است. وی پس از زحمات فراوانی که در جمع آوری الغدیر متحمل شده بود، به فکر احداث کتابخانهای در نجف اشرف میافتد. وی در زمان تدوین الغدیر تقریباً به اغلب کتابخانههای معتبر جهان که احتمال میداد در آنها مطالبی مفید یافت شود سر زد و بدین منظور سفرهای بسیاری به کشورهای مختلف جهان چون پاکستان، هند، سوریه و ترکیه کرد. وقتی کتابخانههای مجهز دنیا را دید که دارای صدها هزار جلد کتاب نفیس هستند از این که حوزه نجف بهعنوان مهمترین حوزه اسلامی فاقد این گونه کتابخانهها بود که پاسخگوی محققان و طالبان علم باشد بسیار ناراحت شد. آن گاه در صدد برآمد کتابخانه مجهزی بنا نماید و پس از تلاشهای پیگیر در روز عید غدیر سال ۱۳۷۹ کتابخانه امیرالمؤمنین(ع) را راهاندازی کرد. این کتابخانه در ابتدای افتتاح دارای حدود چهل و دو هزار جلد کتاب بوده است و همه ساله به مقدار کتابهای آن افزوده شده است. نقل می کنند صاحب الذریعه، مرحوم شیخ آقا بزرگ تهرانی، وقتی آن کتابخانه را دیدند فرمودند: «اگر از مردم پروا نمی کردم بر درگاه کتابخانه سجده میکردم.»
علامه امینی رحمهالله در کنار کارهای تحقیقاتی و خدمات فرهنگی بزرگ، از تبلیغ و منبر که از مؤثّرترین شیوههای ترویج معارف اسلامی بود غافل نبودند. ایشان در زمان خود یکی از مبلغان وارسته به حساب میآمدند. در مجموعه سخنرانیهایشان جز رضایت خداوند و تبیین معارف اهل بیت(ع) هدف دیگری نداشتند. در کنار مسافرتهای علمی و تحقیقی که داشتند به هر شهر یا کشوری که وارد میشدند، بخشی از وقت خود را صرف ایراد سخنرانیهای روشنگرانه علمی میکردند و بذر محبّت و مودّت اهل بیت(ع) را در سرزمین دلهای عاشقان میپاشیدند. نقل میکنند وقتی از ولایت اهل بیت(ع) و مظلومیت امیرالمؤمنین(ع) سخن میراندند همیشه اشک از چشمانشان جاری می شد و مستمعان را بی اختیار به گریه وا میداشتند. بعدها برخی از مجموعه سخنرانیهای ایشان بهصورت کتاب منتشر شد، از جمله آنها زندگی نامه حضرت زهرا(ع) است.
وفات علامه امینی
به دنبال یک عمر فعالیت علمی و فرهنگی با برکت در سالهای پایان زندگی دچار کسالت و ناراحتی جسمی شده و در نهایت به دنبال شدت یافتن کسالت در روز ۲۸ ربیع الثانی ۱۳۹۰ (برابر با ۱۲ تیرماه ۱۳۴۹) به هنگام اذان ظهر دعوت حق را لبیک گفتند. نقل میکنند در آخرین ساعات زندگی به یکی از فرزندانشان میگوید با آبی که به تربت امام حسین(ع) ممزوج است لبهای مرا مرطوب کنید و دعاهای صحیفه سجادیه امام زین العابدین(ع) را برایم بخوانید. آنگاه خود نیز به همراه فرزند «مناجات متوسّلین» و «مناجات معتصمین» را با صدای حزین زیر لب زمزمه میکنند. ناگهان در لحظات نزدیک به اذان ظهر درحالی که عبارت: «اللهمّ اِنّ هذِهِ سکراتُ الموت قد حلّت فاقبل اِلیّ بوجهک الکریم» را زمزمه میکردند، جان به جان آفرین دادند و به دیار باقی منتقل شدند. جنازه آن اندیشمند فرزانه به نجف اشرف منتقل و در کنار کتابخانه بزرگی که خود بنا کرده بود، به خاک سپرده شد.
https://hamnava.ir/News/Code/2150720
0 دیدگاه تایید شده