گروه : فرهنگی
همنوا / احسان شامی: برای من، این حس غریب، در بسیاری از مکانهایی که بودهام و نیز برخی نقاط تبریز، خودش را برجسته کرده است و هربار که به بعضی از این مکانهای پرخاطره میروم، حسی غریب از درونم دنبال خاطرات همان «مکین»هاست.
یکی از شریفترین جاهایی که در این شهر، خاطراتش همیشه زنده است و «مکین»هایش را در بیداری و رویا، با من زندگی میکنند، پارک طوبی است. پارکی که پیشتر گورستانی در تبریز بود و چهرههایی خوشنام و معتبر در آن رخ در نقاب خاک داشتند. آنجا زائرانی فراوان داشت که هریک به شوق زیارت مزار عزیزی، پای در آن گورستان میگذاشتند. از آنهایی که اعتبار شهر بودند، تا آنهایی که گمنام بودند. مزار برادران نخجوانی، مزار آیتالله شهیدی، مزار حاج رضا طوبی، مزار باقرخان و مزار چند تن دیگر از مبارزان مشروطه، از جمله مشهورترین افراد آرمیده در این گورستان هستند.
بعدها و در خلال دهه 70 این گورستان به دلیل فرسودگی فضای بین قبور، چند پاره شد و «باغ طوبی» از دل آن بیرون زد. در زمان مدیریت «علیرضا نوین» شهردار وقت تبریز، این پارک به «پارک مفاخر آذربایجان» تبدیل شد. توسعه این گورستان به عنوان یک پارک در همان سالها یکی از پروژههای مهم شهرداری تبریز بود. چنانچه ایجاد ساختمانی اداری، فراهم ساختن فضاهایی فرهنگی و هنری و نیز رسیدگی به فضای سبز در آن دوره، به عنوان یک دستور کار تعریف می شود و اعتباری کلان در ردیف بودجههای شهرداری برای آن در نظر گرفته میشود.
بعدها و با تاسیس سازمان فرهنگی هنری شهرداری تبریز، این محل به عنوان ساختمان اداری این سازمان تعریف میشود و در پی آن، توسعه تشکیلاتی این مجموعه، کاربری اجزای این پارک برای سازمان تعریف میشود. اکران تابلوهای موزییک سنگ مفاخر آذربایجان، با هنرمندی «استاد صابر بقال اصغری» در زمان مدیریت «حسین نجفی» حادث میشود. به این ترتیب، این مجموعه رفتهرفته به یک بلوغ میرسد و با ایجاد «نگارخانه مفاخر آذربایجان»، فرصتی برای استفاده از ظرفیت آن محل که قبل از آن کاربری چندانی نداشت، فراهم میآید.
این نگارخانه علاوه بر برگزاری نمایشگاههایی فرهنگی و هنری، پذیرای جلساتی تخصصی در حوزههای مختلف فرهنگی و هنری نیز بود و این محل به عنوان یک «مکانرویداد» در نظر گرفته میشود. واحهای در شهر که بسیاری از آنها که دل در گرو فعالیتهای فرهنگی و هنری دارند، خود را به چهارراه آبرسان و پارک طوبی برسانند و از محیط آن که شاهد برگزاری رویدادهای متنوع فرهنگی و هنری است، لذت ببرند.
تجربه برگزاری جشنواره «نمایشهای خیابانی تبریزیم» که به عنوان یک نقطه ثقل در فعالیتهای میدانی حوزه تئاتر محسوب میشد. جشنوارهای که میکوشید شهروندان را با هنر تئاتر، پیشینه هنرهای نمایشی در تبریز و کارکرد آن در ارتقای فرهنگ عمومی، آشناتر سازد.
فعالیتهای فرهنگی و هنری مختلفی در نقاط مختلف این پارک حادث میشد که یکی از همیشگی ترین هایش، آمفیتئاتر روباز آن بود. چه آنها که از سر تفنن به آنجا آمدهاند، چه آنها که دغدغه فرهنگ و هنر داشتند و چه آنها که خسته از مشاجره و مراجعه به اطبای خیابان آزادی، دنبال جایی برای آسودن بودند، خود را به پارک طوبی میرساندند.
ورق سبز این پارک، اما به ناگاه برگشت. پارک طوبی با وقفنامه ای که منسوب به خاندان طوبائیه و مالک اصلی آن یعنی «حاج رضا طوبی» بود، به محل نزاع شهرداری تبریز و سازمان اوقاف تبدیل شد. این نزاع بارها و بارها در مراجع حقوقی پیگیری شد و سرانجام به حکم دیوان عالی کشور، شهرداری تبریز و در ردهای پائینتر، سازمان فرهنگی هنری شهرداری تبریز، ملزم به تخلیه آن شد. تخلیه این محل با تاسیس دانشکده علوم حدیث و قرآنی همراه شد. در آن موعد «آئین اهدای کلید» برایش برگزار کردند تا این انتقال در نهایت «مودت» نمایان شود.
اکنون، پارک طوبی شاید آن واحهای نباشد که همواره کاریزمای خود را داشت و عطش رویدادهای فرهنگی، مخاطبان خاص و عام را به سوی خود جذب میکرد. اما یاد و خاطره همه آن اتفاقات همواره در آن نفس میکشند. حتی اگر موزائیک سنگها کنده شده باشند و آسیب دیده باشند. حتی اگر یادمان مفاخر که نگارخانه ای پُراَرج برای هنرمندان باوقار و پرشور شهر بود، کارایی خود را از دست داده باشند و به انباریای برای اشیا غیرملزوم تبدیل شده باشد و حتی اگر رویدادهای محتشم و نمایشگاه های پرافتخار فرهنگی و هنری در آن برگزار نشود.
اما یاد و خاطره آن و آنهایی که در آنجا بودهاند و خاطره ساخته اند، همواره حضور دارند. اما چه سود که خاطره، امر واقع را نمی سازد.
منبع: صبح تبریز
https://hamnava.ir/News/Code/8696493
0 دیدگاه تایید شده