به گزارش همنوا به نقل از مهر، امروزه شیعه اثنی عشری به واسطه بهره مندی از مکتب امام صادق (ع) بیشترین ظرفیت جهت تمدن سازی و ساخت جامعه مطلوب انبیا را دارد. برای درک بهتر عظمت کار امام صادق (ع) در شکل دهی مذهب لازم است نگاهی به زمانه ایشان داشته باشیم. از همین رو به گفتگویی با حجت الاسلام و المسلمین دکتر دادسرشت، دکترای جامعه شناسی و عضو هیأت علمی جامعه المصطفی پرداختیم تا بیش از پیش از احوالات زمانه امام بدانیم؛
* آقای دکتر بسیار متشکریم که دعوت ما را پذیرفتید. بحث را تقاضا دارم از این موضوع شروع کنید که برخی معتقدند امام صادق (ع) به واسطه آنکه میان یک انتقال قدرت از امویان به عباسیان قرار گرفتند، توانستند از ضعف حکومت تازه استقرار یافته استفاده کرده و مذهب جعفری را پدید آورند. آیا این سخن را قبول دارید؟
شناخت عظمت کار امام صادق (ع) در پرتو جامعه شناسی مدینه و احوالات آن زمان است. این سخن درست است که در گذر قدرت از امویان به عباسیان، این ضعف حکومت معاند باعث شد که امام بتواند فعالیت بیشتری کند، اما معمولاً به لحاظ جامعه شناختی، مدینه زمان امام صادق (ع) بررسی نمیشود تا عظمت ایشان در هدایت جامعهای با ضعفهای فراوان شناخته شود. عظمت کار امام در آن است که در بحران اجتماعی صد پنجاه سال بعد از پیامبر خدا چنین کار عظیمی انجام میدهند. از همین رو در اینجا ما ابتدا تحلیل میکنیم وضعیت جامعه زمان ایشان را.
شناخت عظمت کار امام صادق (ع) در پرتو جامعه شناسی مدینه و احوالات آن زمان است، عظمت کار امام در آن است که در بحران اجتماعی صد پنجاه سال بعد از پیامبر خدا چنین کار عظیمی انجام میدهند
به عنوان گزاره نخست از زمانه ایشان باید تحلیل کنیم سوالاتی که در اوج قدرت علمی از ایشان میشود. از ایشان عموماً در خصوص اولیات دین مانند نماز، روزه و حج پرسیده میشود. سوالات فقهی که از امام پرسیده میشود اولیات دین است. شما سوالات چندان پیچیدهای از امام مشاهده نمیکنید. در واقع سوالاتی که اکنون از روحانیت و یا یک فقیه پرسیده میشود بعضاً سطح بالاتری دارد. این نشان از افت علمی و دینی جامعه عصر امام صادق (ع) است. ممکن است تصور کنید رسول گرامی اسلام این احکام را به همه آموزش داده بودند، از طرفی بعد از ایشان امیر المومنین (ع) و دیگر علما و امامان این احکام را انتقال دادهاند و همچنین زمانی نگذشته است که این احکام فراموش شود.
* پس چرا آنقدر دینداری رخت بر بسته که حتی اطلاعات اولیه در خصوص نماز و روزه توسط اصحاب حضرت و نه مردم عوام از ایشان پرسیده میشود؟
قاعدتاً بیش از یک قرن از پیشرفت دین گذشته و جامعه اسلامی از لحاظ جغرافیایی پیشرفت کرده و قاعدتاً باید مسائل جدیدی پیش میآمد، اما خب اینگونه نیست و حتی کسانی که احکام از حضرت میپرسیدند نخست دچار رخوت علمی و دوم دچار جدایی دین از سیاست بودند. این یعنی جامعه زمان ایشان دچار رخوت است. این سوالها نشانه جدایی دین از سیاست است. یعنی مسائل درون حکومت به بدنه علما کشیده نشده. از این سوالات علما، میتوان در جامعه شناسی سیاسی بهره جست. گویی شکافی عمیق میان حاکمیت و بدنه نخبگانی وجود دارد.
صد سال بعد از رحلت رسول گرامی اسلام، در مرکز و محور اسلام یعنی مدینه با چنین شرایطی، امام صادق (ع) یک مکتب را برجسته میکنند که الان بعد از هزار سال هنوز هم قال الصادق از زبانها نمیافتد. در چنین شرایطی که امام نه مرجعیت اجتماعی و معنوی کاملی دارند، فرقههای مختلف حضور دارند و حکومت با ایشان سر تضاد داشت، یک مکتب را که پایههای تمدنهای بعدی شیعه شد شکل میدهند. عظمت حضرت را نباید با گفتن این جمله که ایشان در دوران حکومتی ضعیف بودند پس توانستند شیعه را گسترش دهند مخدوش ساخت
شما در داستان عنوان بصری که خدمت حضرت رسید و درخواست راه برای سلوک داشت، میبینید امام او را ارجاع میدهند به صاحبش که یکی از سران مذاهب چهارگانه اهل سنت است. این تعدد مکاتب و اقبال افراد مختلف به مکاتب گوناگون نشان میدهد خلأ زیادی نسبت به مرجعیت امام وجود داشته است. درست است که میگویند حضرت چند هزار شاگرد داشته، اما اینها عمدتاً دلباخته نبوده و بعضاً پیروان اشخاص دیگر بودهاند. شاگردان خاص ایشان که به اصحاب مشهورند کم تعداد بودند.
* پس با این توصیف امام نباید در میان مردم جایگاه ویژه ای میداشتند؟
بله مردم به امام نهایتاً به چشم مرجع تقلید نگاه میکردند. یعنی مرجعیت حضرت در این جامعه، مرجعیت در عرض دیگران است گویی که چندین مرجع تقلید وجود دارد و امام صادق (ع) هم یکی از این مراجع هستند. اصلاً مسئله امامت و مقامات ایشان مطرح نبوده است. نکته بعد انحطاط فرهنگی است. شما به سوالاتی که از امام می شده توجه نمائید. بسیار سوال در خصوص موسیقیهای لهوی از ایشان سوال میشود. برای مثال شخصی میپرسید در همسایگی ما کسی جلسات عیش و طرب دارد و کنیزان زن او مدام آوازه خوانی میکنند، اینکه من صدای آنان را می شنونم حرام است یا نه؟ در نقل تاریخی هم داریم که مدینه تعطیل میشود در استقبال از یک رقاصه که به حج رفته بود. در روایات متعدد از احکام شرب مشروبات الکلی نیز پرسیده میشود. یعنی تصور کنید این جامعه به چه میزان اسیر لغویات شده است.
*پس در واقع امام در یک انحطاط تاریخی مکتبی درخشان پدید آوردند و شرایط چندان هم مساعد نبوده است.
درست است، تصور کنید صد سال بعد از رحلت رسول گرامی اسلام، در مرکز و محور اسلام یعنی مدینه با چنین شرایطی، امام صادق (ع) یک مکتب را برجسته میکنند که الان بعد از هزار سال هنوز هم قال الصادق از زبانها نمیافتد. در چنین شرایطی که امام نه مرجعیت اجتماعی و معنوی کاملی دارند، فرقههای مختلف حضور دارند و حکومت با ایشان سر تضاد داشت، یک مکتب را که پایههای تمدنهای بعدی شیعه شد شکل میدهند. عظمت حضرت را نباید با گفتن این جمله که ایشان در دوران حکومتی ضعیف بودند پس توانستند شیعه را گسترش دهند مخدوش ساخت. شرایط زمان ایشان بسیار منحط بوده است.
*لطفاً اگر میشود در خصوص نحوه فعالیت امام صادق (ع) در این زمان بگویید.
در این خصوص به تنها نکته مهمی که اشاره میکنم تیم سازی حضرت است. وقتی کسی مراجعه میکرد برای سوال اول او را به یکی از شاگردان ارجاع میدادند. از اصحاب خاص نیز تقریباً هر کس را بر امری میگماردند. برای مثال کسی را در مسجد مأمور فتوا دادن میکردند و کسی را به پاسخ گویی به شبهات کلامی میگماردند. همچنین تبادل علمی از اولویتهای ایشان قرار داشت. باید بدانید که ایشان از احوالات دیگر مکاتب بی خبر نبودند. شاگردان ایشان به درسهای دیگر رفته و شبهات آن را به امام منتقل میکردند تا پاسخ داده شود. پس این تیم سازی یکی از بزرگترین راهبردهای حضرت بود است برای حل بحران اجتماعی، سیاسی و فرهنگی و شکل دهی مکتب تشیع.
https://hamnava.ir/News/Code/3938513
0 دیدگاه تایید شده