گروه : اجتماعی
همنوا / مهدی نورمحمدزاده: باورها و مناسک شیعی نیز همانند همه مذاهب و ادیان دیگر در طول تاریخ، تحولات ریز و درشتی را تجربه کرده است که مطالعه بخشی از آنها در کتاب «مکتب در فرآیند تکامل» تالیف #مدرسی_طباطبایی، لذت بخش و البته چالش برانگیز است. مطالعه دقیق این کتاب و نقدهای طرح شده بر آن را به همه دوستان عزیز که دغدغه های دینی دارند، توصیه می کنم.
حجاب و بی حجابی هم از جمله موضوعاتی است که در سالهای اخیر به شکل غلیظ وارد گفتمان مذهبی ما شده و منابر، مواضع و چالش های مختلفی را رقم زده است. کاری با این مواضع و قیاس آنها ندارم، صرفا دوستان اهل تحقیق را به این نکته ظریف توجه می دهم که برخلاف ادعای برخی مقدس مآبان امروز، حجاب در هیچ مقطع تاریخی موضوع و دغدغه اصلی مکتب تشیع نبوده است! حتی متون پایه دینی هم اهمیت حیاتی و حکومتی برای این موضوع قائل نشده و آن را صرفا در حد واجبات شرعی دیگر طرح کرده است.
آنچه در دوره پس از انقلاب در باب حجاب و بی حجابی اتفاق افتاده بیش از آنکه ریشه دینی و مذهبی داشته باشد، مبتنی بر تحولات فرهنگی و سیاسی شکل گرفته است. این واقعیت تاریخی که حجاب اجباری در سالهای نخست انقلاب، تحت تاثیر اقتضائات خاص آن دوره و دقیقا خلاف نظر برخی اسلام شناسان بزرگ از قبیل مطهری و حکیمی رسمیت یافته، تایید واضحی بر فرهنگی بودن و نیز غیردینی بودن دوقطبی «حجاب و بی حجابی» در جامعه ما است. یعنی برخلاف تصور دلواپسان امروز، نه حجاب نماد حکومت اسلامی است و نه بی توجهی به آن به معنای تقابل با اسلام و خدا و امام حسین و حاج قاسم است!
اگر الزام به حجاب یک اصل دینی و الهی بوده، چرا مراجع قبل انقلاب نسبت به آن موضع نگرفته اند؟! چرا مراجع دیگر کشورهای اسلامی مدافع حجاب اجباری نشده اند؟! چرا موسی صدر اهل فقه و تهجّد دغدغه ای نسبت به رعایت حجاب زنان لبنانی نداشته و به زنان بی حجاب اطرافش تذکر نداده است؟!
ارادتمند دوستانی هستم که عالمانه جواب می دهند: شرایط اجتماعی و فرهنگی لبنان با ایران متفاوت است! همین جواب منطقی ما را به یک سئوال منطقی دیگر می رساند: «شرایط فرهنگی و اجتماعی ایران امروز با حال و هوای دهه شصت تفاوتی ندارد؟!»
https://hamnava.ir/News/Code/7047489
0 دیدگاه تایید شده