گروه : سیاسی
همنوا/مهدی نورمحمدزاده: میزان تاثیرگذاری این شعارها در فرهنگ عمومی جامعه و تحقق اهداف طرح آنها در سیاست ها و برنامه های کلان قوای سه گانه، موضوعی نیازمند تحقیق و پژوهش های آماری و تحلیلی است که متاسفانه تاکنون انجام نشده است. اشارات ذیل صرفا فتح باب این موضوع و منطبق بر فهم شخصی و محدود این قلم است.
یک-«شعارسال»های فرهنگی و دینی در سالیان اخیر نسبت به دیگر شعارها بازده بیشتری داشته و تحرک نسبی در بخشهایی از جامعه ایجاد کرده است، شاید به سبب آنکه حوزه مخاطب آنها نهادهای مردمی بوده و بر مبنای عشق و تکلیف و به دور از فرهنگ اداری و سازمانی شکل گرفته است. به عنوان یک نمونه عینی «کانون نهج البلاغه تبریز» در سال هفتاد و نه که مزین به نام امام علی(ع) بود، شکل گرفت و در سایه تلاشهای مردمی این جمع کوچک، قدمهایی و لو اندک در جهت فرهنگ عدالتخواهی بر مبنای تعالیم نهج البلاغه برداشته شد.
دو-«شعارسال»های اجتماعی از قبیل «همبستگی ملی و مشارکت عمومی»، «خدمتگزاری» و «پاسخگویی» و نیز «شعارسال»های اقتصادی مرتبط با عموم مردم از قبیل «همت مضاعف،کار مضاعف»، «اصلاح الگوی مصرف» و «حمایت از کالای ایرانی» هم به سبب آنکه با پیوست های دقیق عملیاتی و مبتنی بر چارچوب های از پیش طراحی شده و کارشناسی همراه نبوده اند، تاثیر چندانی در ارتقای وفاق اجتماعی و فرهنگ اقتصادی جامعه نداشته و صرفا در حد شعارهای تبلیغاتی با تاریخ مصرف یک ساله باقی مانده اند. هیچ گزارش و پژوهشی، تغییر معنادار فرهنگ مصرف در جامعه ما را پس از طرح شعار اصلاح الگوی مصرف نشان نمی دهد!
برداشت مسئولان ما از «پاسخگویی» هم در همین حد بوده که بدون توجه به اصلاح ساختارها و قوانین، روزی از هفته را به دیدار مردمی اختصاص دهند و گیرم چند مشکل از دهها هزار مشکل مردم را زیر سایه دوربین رسانه ها حل کنند!
سه-«شعارسال»های سیاسی و اقتصادی کلان هم که مستقیما به حوزه سیاستگذاری و اجرا مربوط می شود، تقریبا بدون تاثیر و کارکرد واقعی و قابل توجه، درگیر نوعی شعارزدگی و برخورد تبلیغاتی مسئولان مربوطه شده است. واقعا شعارهای اقتصادی چند سال اخیر که اغلب به حوزه عملکرد حاکمیت مرتبط است، چه تاثیری در بهبود شرایط اقتصادی جامعه گذاشته است؟!
تکرار مکرر و شعاری واژگان رهبری، نصب انبوه بنرها، چاپ شعارسال در سربرگ نامه ها و ارائه گزارشها و آمارهای خلاف واقع و غیرعلمی در تایید و تعقیب شعارسال مهمترین اقدامات برخی مسئولان ما در جهت تحقق شعارسال است!
هرکس که معنای دقیق واژه «دانش بنیان» را بفهمد، متوجه است که ظرف چند هفته و حتی چندماه نمی توان ماموریت و کارکرد شرکتهای صنعتی را به دانش بنیان تغییر داد. اینکه یکی از مدیران سایپا با علم به نارضایتی گسترده و عمومی از خودروهای ساخت خود و درست چند روز بعد از طرح شعارسال، وعده دانش بنیان شدن شرکت های زیرمجموعه سایپا را مقابل رسانه ها اعلام می کند، جز تخریب و بی اعتبار کردن شعارسال چه معنایی دارد؟! ریشه این نوع اغراق و خلاف گویی ها هر چه باشد، نباید از لبخند رضایت نهادهای نظارتی و معادل گرفتن این فرهنگ غلط با مفاهیم ولایت پذیری و مدیریت انقلابی غافل شد.
اشکال دیگر باب شدن این رفتارها که خود رهبری هم بارها نسبت به آن هشدار داده اند، ترویج فرهنگ تملق و شعارزدگی است که به مرور فرهنگ نقادی و گفتگو را مختل می کند.
صداوسیمایی که شعار سال «تولید دانش بنیان و اشتغال آفرین» را در همه شبکه هایش زیرنویس و بالانویس می کند، به دشواری می تواند به اقتصاددانی که درست یا غلط مهمترین علاج زودبازده اقتصاد ایران را «رونق توریسم و تجارت» می داند، فرصت گفتگو و بیان دیدگاهها را بدهد!
در چنین فضایی است که به جای اقدام عملی و جهت گیری واقعی، بازار همایشها و جلسه ها در تبیین شعارسال رونق می گیرد و شعارسال ضریحی می شود برای دخیل بستن برخی مسئولان که نگران بقای میز ریاست خود شده اند.
شک ندارم که این روزها گوگل هم در برابر سرچ برخی حضرات مسئول برای کنکاش در معنای دانش بنیان و ثمرات آن جهت ارائه در سخنرانی ها و جلسات کاری، کم آورده است؟
https://hamnava.ir/News/Code/6875848
0 دیدگاه تایید شده