گروه : آرشیو
امروز 21 خرداد ماه سالروز تولد شاعر معاصر آذربایجان، مفتون امینی است. یداالله امینی متخلص به مفتون درچنین روزی از خرداد ۱۳۰۵ در شهرستان شاهیندژ دهستان هولاسو که در کناره زرینه رود و آذربایجان قرارگرفتهاست به دنیا آمد. وی پس از گذراندن دبستان و دبیرستان در تبریز به تهران آمده و وارد دانشگاه شد. او دانشآموختهٔ رشتهٔ حقوق قضایی از دانشکده حقوق دانشگاه تهران است و به مدت سی و یک سال (از۱۳۲۸ تا ۱۳۵۹) در وزارت دادگستری خدمت نموده است. وی هماکنون تهران به سر میبرد.
يدالله مفتون اميني، شاعری سخنور و نوانديش است که همواره در عرصه شعر معاصر حضوري مؤثر داشته است. مفتون اميني بيشتر به غزل و شعر غنائي گرايش دارد. اما آثاري که تاکنون در مجموعه هاي " درياچه " ، " کولاک " و " فصل پنهان " از او به چاپ رسيده است، نشان مي دهد که او در انواع ديگر شعر خصوصا شعر اجتماعی در قالبهای نو، داراي ارزش و اعتبار است. زبان و نوع نگاه مفتون امینی در اشعارش جدید و منحصر به فرد است که بستری مناسب برای اشعار اجتماعی او است.
از مفتون امینی آثار گرانبهایی در دست است که از آن جمله میتوان به مجموعههای دریاچه تهران، کولاک شمس، انارستان ابن سینا، عاشقلی کروان و سپیدخوانی روز اشاره کرد.
عشق به منطقه آذربایجان و خصوصا تبریز در آثار مفتون جایگاه مهمی دارد. از جمله اشعار باارزش او شعری است که به ارک بلند تبریز تقدیم شدهاست. این شعر با توصیف بینظیری از ارک علیشاه آغاز میشود. شاعر ترکیب ظاهری ارک را به زیباترین وجه ممکن ستودهاست و سپس ایستادگی ارک را که نشان ایستادگی ملت ایران و تبریز قهرمان است را وصف کردهاست. به نظرمیرسد این شعر با زبان بلیغ و تصاویر رسای خود میتواند یکی از شناسنامهها و اسباب معرفی ارک علیشاهی در سراسر ایران باشد.
با آرزوی عمری طولانی برای این شاعر بزرگ شعر «ارک» را میخوانیم:
این ارک بلند شهر تبریز است
افراخته قامت رسایش را
با کبر و جلال افتخارآمیز
همبازی آفتاب و اخترها
همسایه ابرهای طوفان خیز
پایندهترین قراول تاریخ
برجستهترین نشانه تبریز
ترکیب عظیم قهرمانیها !
بشکسته زمین به زیر پای او
بشکافته چشم او افقها را
انداخته با رپنج قرن از دوش
بشناخته زیر و روی دنیا را
برتخت ثری نشسته و برسر
آویختــــــه افسر ثریـــــــا را
سلطان هزار و یکشب ایران !
فرمان قضای خویش را خوانده
تا مرز فنای خود سفر کرده
یـــــــک دل به هزار آرزو داده
یک سینــه به صد بلا سپر کرده
با دیو زوال پنجه افکنده
افسون زمانه بیثمر کرده
افسانه یک طلسم بیمفتاح!
آن لحظه که شامگاه نزدیک است
کوه و در و دشت رنگ میبازد
او با همه جمال خلیائی
برچهره سرخ خویش مینازد
برگرد سرش طواف شاهینها
یک هاله افتخار میسازد
این صحنه شکوه ایزدی دارد !
برگی ز خزان عمر تبریز است
هر خشت که از تنش جدا گشته
زخمی زده بر غرور این ملت
هر تیر که سوی او رها گشته
با این همه در غروب هر پیکار
پرچم کش فتح خلق ما گشته
اندوخته افتخار بیپایان
ای مظهر لایموت استقلال
ای ارک درود بیکران برتو
منشور حیات نسل آینده است
نقش شرف گذشتگان برتو
خار دل روزگار دشمن باد
شمشیر شکسته زمان برتو
دیوار تو پرده دار رستاخیز !
ای ارک همیشه در امان باشی
تا دور زمین و آسمان باقیست
بس نغمه نثار شان والایت
تا شاعر و شعر در جهان باقیست
یاد تو همیشه در دل تبریز
تبریز بزرگ قهرمان باقیست
ای کعبه افتخار ما، ای ارک !
https://hamnava.ir/News/Code/25629
0 دیدگاه تایید شده