گروه : اقتصادی
به گزارش همنوا، گزارش رسمی «خط فقر» در ایران که سال گذشته از سوی وزارت تعاون، کار و رفاه اجتماعی منتشر شد، نشان میداد که خط فقر در سال ۹۹ نسبت به سال قبل از آن، رشدی ۳۸درصدی داشته است. مسالهای که به تعبیر کارشناسان به معنای آن است که از ۸۴ میلیون نفر جمعیت کشور ۳۲ میلیون نفر زیر خط فقر مطلق قرار دارند.
سیدمحمد حسینی معاون امور مجلس رئیس جمهوری نیز ماه گذشته اعلام کرد ۱۲ میلیون نفر در کشور در وضعیت فقر مطلق قرار دارند و معاون عبدالملکی وزیر کار قبلی رئیسی نیز اعلام کرده بود طی ۱۰ سال تعداد افراد دچار فقر از ۸ میلیون نفر به ۲۶ میلیون نفر رسیده است.
سیاستهای اقتصادی اخیر هم نتوانسته مشکلی را از مردم حل کند و بسیاری از آنها از تامین حداقلهای معیشتی خود هم بازماندهاند، با حذف ارز ترجیحی و حذف یارانهها از یک سو و افزایش قیمت بنزین از سوی دیگر شاهد آن بودهایم که قیمت اجناس و هزینههای زندگی برای آحاد جامعه کمرشکن شده است.
با نگاهی مقایسهای به قیمت طلا در سال جاری نسبت به سال ۸۸ شاهد افزایش بیش از ۵۰ برابری قیمت سکه طی ۱۲ سال هستیم؛ افزایشی که تاثیر آن بر هزینههای زندگی کاملا مشهود است، با این وصف میزان یارانه هر ایرانی متناسب با افزایش نرخها در کشور نیز باید ۶۰ برابر شده و به ۲ میلیون و ۷۰۰ هزار تومان میرسید این درحالیست که میزان یارانه تا ابتدای سال جاری در بالاترین میزان خود به ۸۰ هزار تومان رسید و این روزها هم برای خانوارهای متعلق به دهکهای پایین و متوسط درآمدی به ۳۰۰ تا ۴۰۰ هزار تومان رسیده است.
شرایط یارانهای فعلی نیز البته ناپایدار بوده و مردم همچنان نگران وضعیت قیمتها، دستمزدها و میزان یارانههای دریافتی خود بوده و نمیدانند که آیا قرار است به زودی مانند کشورهای درحال جنگ از کالابرگ استفاده کنند یا سیستم یارانهای همچنان به کار خود ادامه میدهد.
همزمان با گران شدن هزینهها و در شرایطی که متخصصان و برخی از مسئولان درباره کاهش چشمگیر مصرف گوشت، فاصله گرفتن مردم از خرید لبنیات، انصراف از خرید پوشاک و ... خبر میدهند، وضعیت مسکن شهروندان نیز درالتهاب و قیمت اجاره و ودیعه مسکن فرانجومی شده است.
مردم و بهویژه مستاجران هر روز از محلههای خود دورتر شده و به مناطق پایینتر نقل مکان میکنند، مردم طبقه متوسط به محلات پایینشهر و ساکنان پایینشهر نیز به حاشیه شهر رانده میشوند و حاشیهنشینان نیز به کارتنخوابی روی میآورند، افزایش خانههای اشتراکی، پشتبامخوابی و در بهترین حالت ماشینخوابی نمونهای دیگر از پدیدههای تلخ ناشی از تصمیمات ناکارآمد اقتصادی است.
در حال حاضر پایینترین دهکهای درآمدی جامعه که معمولا از فقر فرهنگی، نبود مهارت و دانش، فقدان شانس اشتغال و باز تولید فقر از نسلی به نسل دیگر در رنج هستند این روزها شرایط بدتری داشته و در واقع زیرینترین لایههای اجتماع شرایط بدتری را تجربه میکنند.
افزایش لحظهای تقاضا برای حمایت کمیته امداد
حمیدرضا علیاکبری مدیرکل خدمات مددکاری کمیته امداد درباره آمار افراد نیازمند به حمایت اورژانسی کمیته امداد به رویداد۲۴ میگوید: طی ۶ ماهه اخیر اتفاقاتی در کشور رخ داده است که عملا فقر و گسترش فشار اقتصادی موجب شده حجم و گسترده افراد نیازمند به حمایت کمیته امداد هر لحظه بیشتر شود، برای عبور از این مرحله باید شرایط را مدیریت کنیم.
به گفته مدیرکل خدمات مددکاری کمیته امداد، امروز ۱۰۰ هزار خانوار پشت نوبت کمیته امداد هستند، این آمار شهر به شهر و استان به استان متفاوت است. در کمیته امداد به دو گروه خدماترسانی میشود؛ عدهای که به دلایل مختلفی مانند بیماری صعبالعلاج، سالمندی و ... باید مادامالعمر تحت حمایت باشند و گروه دیگری نیز که نیازمند توانمندسازی هستند که به این گروه بسته به شرایط خانواده میتوان به مدلهای مختلفی کمک کرد تا از چرخه نیاز و حمایت خارج شوند مثلا یک مددجو برای کسب درآمد نیازمند یک دستگاه چرخ خیاطی است و...
نیمی از خانوادههای تحت پوشش کمیته امداد زن سرپرست هستند
وی ادامه میدهد: در حال حاضر از مجموع دو میلیون و ۲۰۰ خانواری که تحت پوشش کمیته امداد هستند، یک میلیون و ۳۰۰ هزار نفر زن سرپرست خانوار و خودسرپرست تحت پوشش کمیته امداد قرار دارند، یعنی ۵۰ درصد از افرادی که نیازمند دریافت خدمات هستند این گروه از زنان هستند، در این بین گروهی هم هستند که نیازمند خدمات اورژانسی هستند.
علیاکبری با اشاره به افزایش روزافزون بیکاری در کشور میافزاید: افزایش دستمزدها باعث شد گروهی از مددجویان شاغل ما توسط کارفرما بیکار شوند، در واقع افزایش دستمزد به نفع همه گروهها نبود و باعث بیکاری عدهای شد. این شرایط باعث شد که زنان بیکار شده نیز وارد چرخه حمایت شوند و ما شاهد آن هستیم که روزانه نیازمندان در سامانه کمیته امداد ثبت نام میکنند.
به گفته مدیرکل خدمات مددکاری کمیته امداد کمک به اشتغال در توانمندسازی افراد مانند معجزه است که این موضوع باعث میشود فرد بتواند به استقلال رسیده و کسب درآمد کند، اما این مساله درباره مددجویان زن سختتر است، زیرا اشتغال برای کل جامعه به شدت سخت شده است چه رسد به اینکه مددجو زن باشد یا زنی روستایی باشد. تلاش بر این است که این گروه را تحت پوشش بیمههای تامین اجتماعی ویژه زنان درآوریم تا آینده آنها تامین شود.
او تاکید میکند: برای اینکه زنان نیازمند حمایت و بهویژه زنانی که در شرایط اضطرار قرار دارند بتوانند روی پای خود بایستند، فرایندی طولانی مدت لازم است به همین دلیل هم دوران خدمات کوتاهمدت چند ماهه حدود ۶ ماه شامل استفاده از خدمات مددکاری و روانشناسی و بیمه برای این گروه تعریف میشود تا به صورت اورژانس تحت پوشش قرار بگیرند، تا زمانیکه اطلاعات کامل شده و مشخص شود که مددجو به چه خدماتی نیاز داشته و چه امکاناتی برای او وجود دارد.
https://hamnava.ir/News/Code/5523113
0 دیدگاه تایید شده